به گزارش می متالز، گروهی معتقد بودند که با وجود تقاضای زیاد جهانی، تولید نفت رو به کاهش میگذارد و سپس متوقف میشود. این در اصل استدلال توقف تولید نفت است که بسیاری از افراد غیرمتخصص به اشتباه اینگونه تصور کردهاند که «نفت جهان در حال تمام شدن است.» این استدلال درواقع به این معنا نبود که جهان خالی از نفت میشود. بلکه به کاهش طولانی مدت تولید نفت اشاره دارد، که نتیجه آن ویرانی جهانی است که همچنان به آن وابسته است.
این تفسیر از پایان عصر نفت، پیش از رونق نفت شیل آمریکا بسیار محبوب بود و در سال ۲۰۰۵ به طور مرتب مطرح میشد. در زمانی که «مت سیمونز»، بانکدار ارشد بانک سرمایه گذاری تگزاس، کتابی را با عنوان «گرگ و میش در بیابان: شوک نفتی عربستان سعودی و اقتصاد جهانی» منتشر کرد، به این موضوع پرداخت که عربستان سعودی به عنوان بزرگ ترین کشور صادرکننده نفت و دارنده بزرگ ترین ذخایر نفتی جهان درباره ظرفیتهای تولیدیاش شفاف نیست و بررسیها نشان میدهد تولیدات این کشور به زودی کاهش یافته و زمینه ساز صعود ناگهانی قیمت نفت در بازار جهانی خواهد شد.
در این رویکرد جایگزین آسانی برای نفت وجود ندارد، بنابراین قیمت نفت به سرعت به بالای ۱۰۰ دلار در هر بشکه میرسد، چرا که مردم به دنبال حفظ تحرک و پویایی هستند. در حقیقت، به نظر میرسد که این رویکرد برای مدتی کارکرد داشته باشد، اما با افزایش تولید نفت شیل آمریکا و زمانی که مشخص شد همچنان نفت زیادی برای تولید وجود دارد، این تفکر پوچ تا حد زیادی از هم پاشید.
چند سال بعد، رویکرد جدیدی از پایان عصر نفت ظهور کرد: «پیش بینی میشود که افزایش تصاعدی اتومبیلهای برقی و سفرهای اشتراکی دو عامل اساسی باشند که نفت را از گردونه انرژی کنار بگذارند.»
در این رویکرد که نقطه مقابل رویکرد «توقف نفت» است، با شروع روند کاهش تقاضا، قیمت نفت نیز کاهش مییابد.
مایکل لیبریچ، بنیان گذار و مشارکت کننده ارشد بخش مالی انرژیهای نو بلومبرگ، اخیراً در توییتر نوشت: «من همیشه گفتهام که بازی آخر نفت زمانی نخواهد بود که قیمت آن به ۲۰۰ دلار در هر بشکه برسد، بلکه زمانی است که در قیمت ۲۰ دلار مستقر شود.
احساس میکردم که ما شاهد یک دوره ترکیبی خواهیم بود. یک دوره از کمبود با قیمتهای بالا و در نهایت توقف تقاضا که منجر به کاهش قیمت میشود. من تقریباً سه سال قبل مطلبی را نوشتم که این دیدگاه را تشریح میکرد، اما با این حال احساس میکردم که یک دهه از این موضوع گذشته است و این تا حد زیادی رشد تولید نفت شیل آمریکا بستگی دارد.»
یکی از تأثیرات ویروس کووید ۱۹، فروپاشی تقاضا برای نفت و متعاقباً کاهش قیمت آن بود. جهان در طول این بحران همچنان به نفت نیاز دارد، اما آنچه امروز میبینیم دقیقاً همان چیزی است که در سناریو توقف تقاضا، شاهد آن خواهیم بود.
در این صورت، دنیا به یک صنعت نفت بسیار کوچکتر نیاز خواهد داشت و این احتمالاً همین جایی است که اکنون در آن قرار داریم. نفت ۲۰ دلاری و شرایطی که زمان بهبود آن مشخص نیست.
آنچه که در دوره زمانی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ شاهد آن بودیم، پیشنمایشی از سناریو توقف نفت بود. دورانی که درآمد شرکتهای نفتی با شیب تند و به سرعت افزایش مییافت و سهام انرژی یکی از بخشهای برتر بود. اما امروز شاهد سناریو توقف تقاضا هستیم که نتیجه آن بسیار متفاوت است. در این سناریو تنها قویترین شرکتهای نفتی زنده میمانند و بسیاری از سرمایه گذاران ترجیح میدهند از ورود به آن اجتناب کنند.
آیا آنجا قرار داریم؟ بعید به نظر میرسد، اما به سختی میتوان گفت که تأثیر پایدار همه گیری ویروس کرونا بر تقاضای نفت چه خواهد بود. زمانی که در طول بحران مالی سال ۲۰۰۹-۲۰۰۸ ، تقاضا برای نفت سقوط کرد، در سال ۲۰۱۰ به سرعت بازگشت، اما به نظر نمیرسد که مشابه این اتفاق در این زمینه هم تکرار شود.
به نظر میرسد که مقرر شده این ویروس همه گیر جهانی، دنیا را به روشهای مختلف عوض کند و برخی از این روشها مربوط به تقاضای کمتر برای نفت است. اگر این تحول با جدیت آغاز شود، میتوان انتظار داشت که سناریو توقف تقاضا که فکر میکردیم در سال ۲۰۳۰ شاهد آن باشیم، بسیار زودتر به وقوع بپیوندد.