به گزارش می متالز، مجری برترین طرح پژوهشی ایمیدرو، نویسندۀ 40 طرح پژوهشی و بیش از 50 مقالۀ علمی و مبدع چندین اختراع؛ اینها تنها بخشی از عناوین «معصومه ترابی پاریزی»، رئیس واحد هیدرومتالورژی امور تحقیقوتوسعۀ مجتمع مس سرچشمه است. او که سالهاست در شرکت مس در حوزۀ خود به پژوهش مشغول است، در این گفتوگو از ترکیب عشق و علاقه با دانش و توانایی میگوید و تأکید میکند: «پژوهشگرانِ عاشق، دانشمند و توانمند میتوانند وارد عرصههای تحقیقاتی صنعت مس شوند و پل توسعۀ دانشهای بنیادی تا دانشهای کاربردی و توسعهای را احداث کنند؛ شرکت ملی صنایع مس ایران نیز با گشادهرویی، همچون گذشته از آنها استقبال خواهد کرد.»
معصومه ترابی پاریزی هستم و در سال 1375 با مدرک تحصیلی کارشناسی وارد مجتمع مس سرچشمه شدم. پس از آن در کنار کار، ادامۀ تحصیل دادم و مدرک کارشناسیارشد رشتۀ شیمی تجزیه را از دانشگاه آزاد اسلامی کرمان گرفتم. در حال حاضر نیز ریاست واحد هیدرومتالورژی امور تحقیقوتوسعۀ مس منطقه کرمان را در کنار سمت پژوهشگر هیدرومتالورژی درخصوص فرایندهای پالایش الکتریکی و لیچینگ مس، بر عهده دارم.
اولین کار پژوهشیام را خوب به یاد دارم. باید بگویم من عاشق تحقیقوتوسعه هستم و بهشدت این زمینه را دوست دارم، چون تحقیقوتوسعه کاری تکراری نیست و هر روز با یک موضوع جدید و چالش نو مواجه میشویم و بهخاطر این علاقهمندی، هنوز اولین کار تحقیقی خود را با بیشتر جزئیاتش در ذهن دارم. نخستین کار تحقیقی من بهعنوان کارشناس تحقیقوتوسعه، در بازۀ سالهای 1377-1375، روی موضوع «بیولیچینگ» بود. موضوعی که بهتازگی در آن سالها وارد فضای علمی دنیا شده و محوریت آن روی باکتریها و فرآیند بیولیچینگ است. من هم وارد این فضای جدید علمی شدم و بهعنوان همکار طرح و با انجام تست ستونی دو متری آن را به اتمام رساندیم که هنوز هم گزارش آن در آرشیو واحد تحقیقوتوسعه شرکت موجود است. درواقع اساس کار تحقیقی من، روی خاکهای سولفورۀ کمعیار به روش بیولیچینگ با باکتریهای مزوفیل بود و من آن موقع نمیدانستم دقیقاً این باکتریها از چه نوعی هستند و تنها با آنها کار تحقیقاتی را پیش میبردیم. حتی جالب است که بگویم ما به روش سنتی، برای اطمینان از افزایش تعداد باکتریهای کشتشده، باکتریها را اول میکُشتیم و سپس آنها را میشمردیم و برای انجام این کار، از آزمایشگاه بهداری واقع در شهر سرچشمه و میکروسکوپهای آزمایشگاههای پزشکی استفاده میکردیم؛ چون موضوع، در زمان خودش مبحث جدید و نوینی بهشمار میرفت. البته آن زمان بهدلیل وجود خاکهای اکسیدی در معدن، ما در آستانۀ راهاندازی کارخانۀ لیچینگ قرار داشتیم.
بعد از اتمام آن طرح، بهدلیل متفاوت بودن تخصص اصلی خودم، وارد بخش الکترووینگ و پالایشگاه شدم. اما مباحث بیولچینگ ادامه پیدا کرد و کسانی که متخصص این زمینه بوده و تخصص میکروبیولوژی صنعتی داشتند، وارد عرصه شدند و کار را به دست گرفتند. هماکنون هم که هدایت بخش هیدرومتالورژی تحقیقوتوسعه را بر عهده دارم، برایم جالب و جذاب است که مشاهده میکنم در همان زمینۀ بیولیچینگ، نهتنها دیگر با روشهای قدیمی، شمارش باکتریها به صورت کُشتهشده انجام نمیشود، بلکه در حال حاضر آنها را بهصورت زنده میشماریم. حتی موارد دیگری انجام شده که عبارتاند از: شناسایی باکتریهای بومی منطقه، شناسایی دقیق ژنهای باکتریها، امتحان محیط کشتهای متفاوت در صنعت و... و پیشرفت به جایی رسیده است که در مجتمع مس سرچشمه بیوهیپ صنعتی ایجاد شده است و همکاران من در این بخش، با امور لیچینگ و بیولیچینگ سرچشمه همکاری دارند. این بیوهیپ صنعتی تقریباً به مدت یکسال است که با ظرفیت 40هزار تنی و با پاشش باکتری فعالیت میکند و این مسأله بیانگر موفقیت یک مسیر 20ساله و رسیدن به نتایج صنعتی است و چهبسا در آیندۀ نهچندان دور با دستکاری ژنتیکی باکتریها، آنها را هدفمند و مشخصاً در یک مقولۀ خاص هدایت کنیم.
ابتدا در پاسخ به این سوال باید بگویم که مقولۀ «تحقیقوتوسعه» به سه گروه تحقیقات بنیادی، کاربردی و توسعهای تقسیم میشود. در گروه تحقیقات بنیادی، یک دانش جدید تولید میشود که الزاماً در مقطع زمانی خودش به صنعتی شدن منتهی نمیشود؛ چراکه شاید در زمان خودش مقرونبهصرفه نباشد یا محدویتهای امکاناتی وجود دارد یا اینکه نمیتوانیم بهطور دقیق تمام جوانب آن را بررسی و استخراج کنیم. اما در گروه تحقیقات کاربردی، بهعبارتی با کاربردها و اصلاح فرآیندهای موجود مواجهیم. در نهایت، در گروه تحقیقات توسعهای نیز، روش کار بدین صورت است که با ورود تکنولوژی جدید، تمایل به سمت تغییر تکنولوژی فعلی و استفاده از تکنولوژی جدید در مقیاس بالاست. بهعنوان مثال، میتوان به تغییر تکنولوژی ریورب به فلش در فرآیند ذوب مس اشاره کرد.
عمدۀ تحقیقات در شرکت مس، در گروه اول قرار میگیرند. این مسأله هم برگرفته از رسالت واحد تحقیقوتوسعه است؛ رسالتی که عبارت از تعامل بین صنعت و دانشگاه است. یعنی اینکه برای پیش رفتن با علم نوین، باید بخشی از تحقیقات را بهصورت مشترک با دانشگاه انجام دهیم. بنابراین، زمانی که یک پروژه، پروژۀ دانشگاهی میشود، بهویژه پروژۀ متناسب مقطع دکتری، نشاندهندۀ این است که تاکنون مشابه آن وجود نداشته و ما با مقولۀ تولید علم روبهروییم. بنابراین، بهدلیل اینکه تعداد پروژههای دانشگاهی ما بالاتر از پروژههای داخلی است، پس تعداد پروژههای بنیادی هم بیشتر است؛ چراکه رفتن به سمت پروژههای دانشگاهی، یعنی شروع یک تحقیق و تکنولوژی جدید. البته جدید بودن نیز امری اجتنابناپذیر در حیطۀ دانشگاهی است. از اینرو با توجه به درصد پروژههای دانشجویی که وجود دارد، میتوان گفت که پروژههای ما در حال حاضر بیشتر بنیادی هستند. اما بدون شک با تغییر استراتژیهای موجود، تغییر نگاه مدیریت و نگاه پژوهشگران تحقیقوتوسعه، بهویژه خودم، این جایگاه میتواند به سمت تحقیقات کاربردی و توسعهای جابهجا شود.
تحقیقات زیادی با دانشگاههای سراسر کشور انجام شده که بیانگر موفقیت همکاری بین شرکت مس و دانشگاه بوده است. بهطوریکه در تمام بخشهای تحقیقاتی (7 بخش تحقیقاتی در رشتههای علوم پایه، فنی، مهندسی و مدیریت و برنامهریزی) میتوان گفت که با بسیاری از دانشگاههای کشور کار تحقیقی انجام شده و تنها مختص به چند رشتۀ خاص یا دانشگاه خاص نبوده و بههیچ عنوان انتخابی عمل نشده است. به عبارت بهتر، باید اشاره کنم که هم با دانشگاههای بومی و هم دانشگاههای غیربومی، دانشگاههای تراز یک و پایینتر از آن، در مقاطع مختلف تحصیلی مثل کارشناسیارشد و دکتری، همکاریهای علمی خوبی انجام شده است.
میتوان گفت از سمت شرکت مس بیشتر موضوعات مطرح میشود؛ چراکه سالیانه یک برنامۀ پژوهشی در امور تحقیقوتوسعه تنظیم میشود و طی آن از واحدهای تولیدی خط درخواست میشود تا نیازهای پژوهشی خود را اعلام کنند. این موضوع نیز در اسفندماه هر سال محقق میشود. دلیل این مسأله نیز آن است که هدف نخست تحقیقات، اصلاح فرآیندهای خط تولید است و قرار نیست که واحدهای تحقیقوتوسعۀ ما تنها به تولید مقاله و دانش بپردازند، بلکه باید بهعنوان بازوی صنعت، خط تولید را پویا و توانمندتر کنند. طبق چنین برنامۀ سالانهای، پس از دریافت نیازهای پژوهشی، آنها را در کمیتههای پژوهشی مورد بررسی و ارزیابیهای لازم قرار میدهیم. آنگاه طی سه نوع تقسیمبندی، پروژهها را واگذار میکنیم. در دستۀ اول، پروژههایی که امکان انجام آنها با تجهیزات، امکانات و نیروی انسانی داخلی شرکت وجود دارد، به پروژههای داخلی تبدیل شده و به نیروی تحقیق خود شرکت سپرده میشود. در دستۀ دوم، پروژههایی که نیازمند تحقیقات و تجهیزات کاملتری هستند به دانشگاهها، البته برحسب عملکرد آن دانشگاهها در زمینۀ مورد نظر، سپرده میشوند. دستۀ سوم نیز تحقیقاتی هستند که خارج از توان داخلی و دانشگاههاست و این گروه از پروژهها را بهصورت قراردادی به شرکتهای تحقیقاتی میسپاریم.
بهعنوان مثال و نمونهای از تحقیقاتی که به شرکتهای تحقیقاتی داخلی سپرده شده است، تولید و اصلاح استخراجکنندۀ مس بوده که به یک شرکت دانشبنیان در این زمینه سپرده شده و در حال حاضر نیز نیاز کارخانههای لیچینگ کوچک بیرونی را به طریقی تأمین میکند. این همکاری به طول عمری تقریباً 10سال رسیده و قابل توجه است که این پروژه در گام اول خود از یک پروژۀ دانشگاهی شروع شده بود. البته باید بگویم که همکاری با شرکتهای تحقیقاتی تا حد ممکن ادامه پیدا میکند. اما با این وجود، سهم مشارکت با شرکتهای تحقیقاتی نسبت به سهم دانشگاهی کمتر است.
در صنعت مس، تحقیقات و تعاملات در حال حرکت به سمت تجاری شدن است؛ بهطوریکه تعاملات بین واحد تولید و تحقیقوتوسعه در هر سه مجتمع شرکت مس بسیار خوب و نزدیک است و نیاز به تحقیقات نیز هر روز در حال افزایش است؛ بهطوریکه امروز میبینیم برای بیشتر بررسیها در بخشهای مختلف خط تولید، از واحد تحقیقوتوسعه نظرخواهی میشود.
ابتدا باید درخصوص افق 1404 بیان کنم که تاکنون روند این بوده که ببینیم استراتژی از بالا به پایین چیست و من بهعنوان یک عضو در واحد تحقیقوتوسعه، همیشه تمام توان خود را برای تحقق استراتژی اعلامشده بهکار گرفتهام. اما امروز که ما با موضوع خلق آیندۀ نوین مس آشنا شدهایم، وظیفۀ هر فرد در تحقیقوتوسعه این است که این آینده را خلق کند. بنابراین، چشمانداز 1404 از دیدگاه مدیریت بالا یک مقوله و از دیدگاه عضو تحقیقاتی نیز یک مقولۀ دیگر دارد. اما این موضوع باعث نمیشود که این دو، یکدیگر را نقض کنند؛ بلکه همافزایی نیز دارند. با اینحال، آن قالب دیکتهشده از بالا به پایین، از سوی تحقیقات شکسته شده و حتی تحقیقوتوسعه جرأت کرده است که فراتر از این قالب حرکت کند.
ازطریق منابع انسانی؛ منابعی که سرمایههای بزرگ یک شرکت بهشمار میروند؛ چراکه اگر سرمایۀ شرکت، بهجای تجهیزات و دستگاه، فکر باشد، میتواند آیندۀ نوینی را خلق کند که تا امروز تصور تحقق آن هم مهیا نبود. بنابراین، موضوع مهم این است که این سرمایه در کنار تجهیزات و دستگاهها و توأم با همکاری واحدهای مختلف و در قالب یک حرکت تیمی به سمت تجاری شدن حرکت کنند؛ بهطوریکه شرکت مس در مسیری قرار بگیرد که سودآوری محصولات جانبی مس نسبت به خود محصول اصلی بالاتر شود. این مسأله، رسالتی است که در تحقیقات کلید میخورد.
مؤلفۀ سودآوری اقتصادی، پارامتر بسیار مهمی است. بهطوریکه تمام فعالیتهای مرتبط با حیطۀ کاری خودم را ابتدا مورد ارزیابی و امکانسنجی فنی قرار میدهم؛ سپس در قدم دوم، دسترسی به منابع و محدودیتها بررسی میشود و در نهایت هزینهها و صرفۀ اقتصادی آن تخمین زده میشود و اگر هزینۀ تمامشده در مقایسه با درآمد حاصل سوددهی نداشته باشد و بهنوعی تنها متحمل ضرر میشویم، آن فعالیت کنار میرود. بنابراین، صرفۀ اقتصادی پارامتر بسیار بسیار مهمی است و باید در بطن پروژههایی که به سمت کاربردی شدن حرکت میکنند، در نظر گرفته شود. بهعبارتی میتوان گفت که بررسی فنی و اقتصادی، اولین اقدامی است که یک محقق باید روی فعالیت پژوهشی خود انجام دهد و راه اقتصادی خود را تعیین کند. سپس به جزئیات و تهیۀ امکانسنجیهای دقیق طرح بپردازد و طرح به سمت قالب صنعتی سوق داده شود. بنابراین، از این جهت است که افزایش ابعاد یک طراح از مقیاس آزمایشگاهی به پایلوت، امری مهم و ضروری است؛ چرا که در اثر افزایش مقیاس انجام یک طرح، با محدودیتها و چالشهای مهمتری مواجه میشویم و میتوانیم طرحی بهتر برای صنعتی شدن ارائه دهیم. از طرفی، باید توجه داشت که هر طرحی در مقیاس کوچکتر، از کنترلپذیری بالاتری برخوردار است، در حالیکه در مقیاس بزرگتر اینگونه نیست و با افزایش پارامترهای کنترلی مواجه میشویم. از اینرو، با ارائۀ یک طرح موفق بعد از عبور از مرحلۀ پایلوت، میتوان به قابلیت اجرایی شدن صنعتی آن طبق برنامههای توسعۀ شرکت توجه کرد.
در حال حاضر، من به تحقیقات از 20 نمرۀ 15 میدهم و انتظار میرود که در طی سهسال آینده، حداقل یک محصول دیگر در کنار مس برای عرضه کردن به بازار وجود داشته باشد که بتوان نمرۀ بالاتری به تحقیقات داد. این مسأله و خلق یک آیندۀ عالی برای مس، زمانی رقم خواهد خورد که تحقیقوتوسعه با همکاری همۀ واحدها و اعتمادی که در واحدهای تولیدی ایجاد میکند، به جایگاه برابر و حتی بالاتر از واحدهای تحقیقوتوسعۀ برتر مس در جهان برسد و از آنها پیشی بگیرد.
درخواست من از همۀ دوستانی که میخواهند وارد واحد تحقیقوتوسعه شوند این است که در گام اول در هر مرحلهای که فعالیت میکنند، علم خود را بهروز کنند و همزمان با تحقیقات بهروز دنیا پیش بروند تا از آنها عقب نمانیم. دوم اینکه اگر عاشق تحقیقوتوسعه هستند، وارد این عرصه شوند؛ چراکه تحقیقات روزمرگی نیست و فضایی کاملاً متفاوت با فضای تولید دارد و اگر با نبود علاقۀ کافی وارد فعالیت تحقیقی شوند، علاوه بر ضربه به خودشان، به شرکت ملی صنایع مس ایران نیز ضربه خواهد زد. توصیۀ سوم هم به برخورداری از روحیۀ کار گروهی برمیگردد و در نهایت هم، حفظ تمامیت در هر کاری است که آن را برعهده میگیرند و نباید فعالیتی را در نیمهراه رها کنند؛ یعنی باید تمامیت را سرلوحۀ تمام کارهای خود قرار دهند، حتی اگر قرار است که تنها کار در مقیاس آزمایشگاهی انجام شود یا یک گزارش از آن ارائه شود. با اینحال، همه بدانند که درِ مجتمع مس سرچشمه بهروی عاشقان تحقیق با علم بهروز باز است. این را نیز اضافه کنم که من آیندۀ خوبی را تحقیقات مجتمع مس میبینم و در آیندۀ نزدیک اخباری هم از شرکت ملی مس به گوش خواهد رسید که تصورش را هم خیلیها نمیکردند که با چنین امکاناتی، چنان نتایج ارزشمندی بهدست آید. امیدواریم در زمان مناسب این اخبار خوب را با جزئیات بیان کنیم.