به گزارش می متالز، شاید چنین تحلیلهایی برای آنان که بر اساس عرف و نوسانات سنتی به موضوع می پردازند امر مطلوبی بنظر برسد اما با فرض صحت این مدعا باید به خود اجازه دهیم که نگاهی هم به شرایط ویژه روز داشته باشیم و به این ارزیابی بپردازیم که آیا شرایط امروز بازار سهام دقیقا با آنچه که در سالهای گذشته در چنین مقطعی حاکم بوده، منطبق است یا مسائل دیگری را هم باید به ملاحظات خود اضافه کنیم.
مهمترین نکته ای که در ماههای بهمن و اسفند در بازار مبادلات اقتصادی به چشم می خورد، موضوع بحران ارزی و به دنبال آن اعمال سیاستهای کنترلی بانک مرکزی است که بنظر می رسد باید آثار و عواقب آن و نوع تاثیر گذاریش را در بازار سرمایه با دقت دنبال کنیم.
از آنجا که بازارهای مختلف مالی و اقتصادی کشور با دیوارهای آهنین از هم تفکیک نشده اند و جریان مبادلات درون هر بازار با سرعتهای متفاوت در سایر بازارها تاثیر می گذارد بنابراین تاثیر پذیری بازار سرمایه از بازارهایی مانند بازار پولی و بانکی، ارز، تجارت خارجی، مسکن، خودرو و امثال آن مبادلاتی با بازار سرمایه انکار ناپذیر است.
در حال حاضر بیشتر بازارهای مورد اشاره با بلاتکلیفی مواجه اند و فعالان آن بازارها قدرت تصمیم گیری خود را از دست داده اند.
بازار بانکی در مورد نرخ بهره، بازار ارز در مورد نرخ ارز، بازار خودرو در جریان تعرفه گذاری، بازار راکد مسکن ، تجارت خارجی با توجه به تحولات دیپلماسی و...امکان تصمیم گیری را فراهم نمی سازند.
در این شرایط علاوه بر این که تعدادی از این بازارها ، با ارزش سهام بورس مرتبطند، از طریق حق آبه بازار سرمایه از رودخانه نقدینگی طبیعتا بازار سرمایه نیز متاثر از بلاتکلیفی این بازارها است. در نتیجه معامله گران بازار سهام از تصمیم گیریهای مقطعی و بلند مدت پرهیز می کنند و بیشتر معاملات سهام در روزهای اخیر به تصمیمات اضطراری و کوتاه مدت معطوف می شود.
بنابراین اگر این شرایط را به شرایط سنتی و تاریخی بازار سهام بیافزاییم، آنچه در روزهای اخیر در بازار سرمایه می گذرد کاملا قابل درک و طبیعی است.
بر اساس آنچه که گفته شد سیاستها و تصمیم گیریهای بانک مرکزی تکلیف روند حرکت بازارهای مهم و در نتیجه بورس را روشن می کند و هر مقدار این سیاستها و تصمیمها بتواند تعادل بلند مدت در بازارها ایجاد کند، معاملات بورس را بهتر سامان خواهد بخشید.
مسعود وطنخواه