به گزارش می متالز، آماری که بانک مرکزی و مرکز آمار ایران درباره نرخ تورم اعلام کردهاند، بیانگر این واقعیت است که تورم در ۲ماه مرداد و شهریور بهطور ماهانه از ۶.۵درصد تیرماه به تورم ماهانه ۳.۵درصد رسیده است. ضمن اینکه تورم میانگین نیز حدود ۲۵درصد شده است. هر دوی این موارد ذکر شده بیانگر آن است که تورم حداقل سیر صعودی که انتظار میرفت در سال۹۸ و ۹۷ پیشبینی میشد حادث شود؛ اتفاق نیفتاده است.
این به عنوان یک پیشفرض اصلی مبتنی بر این واقعیت کلی است که تورم اثرگذار بر روی نرخ ارز است، بهنظر میرسد اگر دولت در نیمه دوم سال۹۹ رفتار سیاست پولی و مالی و مالیاتیاش را درست و اصولی تنظیم کند بتواند تورم را در حدود ۳۰ تا زیر ۳۰درصد مهار کند. هرچند تورم نقطه به نقطه در شهریورماه به ۳۴درصد رسیده است، این چشمانداز دور از دسترس نخواهد بود
نکته دوم این است که بخشی از گرانیها و تورم ناشی از اثرات تورمی است، همانطور که در گذشته کارشناسان اقتصادی تحلیل میکردند که بازار افزایشهای فزاینده رشد بازار واقعی نیست و اغلب کارشناسان پیشبینی میکردند که این بازار و شاخص آن سقوط خواهد کرد و همین اتفاق هم افتاد، این موضوع در خصوص بازارهای موازی مثل ارز هم مصداق عینی دارد. واقعیت قیمت ارز به ۲دلیل نمیتواند این عددی باشد که امروز در بازار مشاهده میکنیم.
یکی اینکه مابهالتفاوت تورم داخلی به تورم کشورهایی که با آنها مبادله اقتصادی داریم، نمیتواند عامل افزایش این اندازه فعلی در بازار ارز باشد. نکته دوم این است که با این نرخ تورم در بازار، تولید کالاهایی که بخشی از مواد اولیه یا کالاهای واسطهای آن از خارج وارد میشود امکان نخواهد داشت. به عبارت سادهتر، تولید نسبت به این نرخ ارز کشش لازم را ندارد و تداوم آن ممکن نخواهد بود در حالی که یک چنین شرایطی حاکم نیست. بنابراین به نظر میرسد که قیمت فعلی دلار در بازار بیشتر ناشی از انتظارات تورمی جامعه است؛ نه متغیرهای بنیادین اقتصادی.
در واقع متغیرهای بنیادین اقتصادی کشورمان به صورتی نیست که خروجی آن یک چنین قیمت ارزی باشد. اگرچه باید یک واقعیت روشن را پذیرفت و آن اینکه اگر شاخصها در سال۹۹ اینقدر نوسانات شدید داشتهاند هم به دلیل تحریمها بوده و هم بهدلیل شرایط کرونا در کشور ایجاد شدهاند. معتقدم این ادعا که تحرکات اخیر ترامپ در منطقه باعث این افزایش قیمتها بوده حرف درستی نیست. این اتفاقی که چند روز گذشته حادث شد و امریکاییها بهزعم خودشان تحریمهای ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ را که موسوم به برجام بود را بازگرداندند، اگر این موضوع واقعا در افزایش نرخ ارز اثرگذار بود ما بایستی یک جهش قابل توجه در نرخ ارز را در روز گذشته تجربه میکریم که عملا نوسان معناداری در بازار ارز ندیدیم.
معمای حرف من این نیست که مثلا نوسانات ۱۰درصدی (یا کمتر یا بیشتر) را تجربه نکردیم و تجربه نخواهیم کرد؛ مساله این است که تحریمهای امریکا حداکثر اثرات ممکن را بر بازارها گذاشته و کرونا هم اثرات حداکثری خود را گذاشته است. باید ببینیم که دولت در نیمه دوم سال ۹۹چه سیاستهای اقتصادی، ارزی و مالیاتی و پولی را تنظیم خواهد کرد تا بعد بهتر بتوان دورنمایی از وضعیت اقتصادی در سال آینده را به دست آورد. به نظر میرسد که نباید اقتصاد ایران بعد از این التهابات دوباره دچار شوک یا نوسانات شدید بشود.