به گزارش می متالز، کمتر فردی پیدا میشود که درباره نمادها و روند بازار و دیگر مسائلی که هر روز و در زمان شروع به کار بازارها درباره آن مینویسند، مطلبی منتشر کند. اما در همین روزها تا دلتان بخواهد افرادی که در شبکههای اجتماعی و پیامرسان تلگرام فعالیت دارند درباره صحبتهای مسوولان و نظراتشان درباره بازار سرمایه و بورس مینویسند.
«فعلا زمان عرضه دارا سوم مشخص نیست.» این بخشی از صحبتهای عباس معمارنژاد، معاون امور بانکی و شرکتهای خصوصی وزیر اقتصاد بود که روز گذشته در شبکه اجتماعی توییتر و پیامرسان تلگرام به اشتراک گذاشته میشد. او گفته بود که «هر زمان که کارهای ثبتی دارا سوم انجام و شرایط بازار سهام برای عرضه واحدهای سرمایهگذاری فراهم شود، تا سقف ۵ میلیون تومان برای هر کدملی ارائه میشود.» صحبتهای معاون امور بانکی و شرکتهای خصوصی وزیر اقتصاد با انتقاد افراد فعال در حوزه بورس و بازار سرمایه همراه بود. همچنین افراد عادی و تازهوارد به عرصه بورس هم نسبت به این موضوع انتقادهایی را مطرح میکردند. محور انتقادهای آنها هم از این قرار بود که دولت فقط میخواهد پول دربیاورد، اما به فکر سرمایهگذاران و مدیریت صندوقها نیست و آنها را به امان خدا رها کرده است. بهنام صمدی، خبرنگار جزو افرادی بود که دقایقی بعد از انتشار صحبتهای معمارنژاد، در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: « دو ماه از پذیرهنویسی پالایش یکم گذشته اما هنوز نماد آن در بورس بسته است.» او همچنین در نوشتهاش به عدمبازارگردانی این نماد انتقاد کرده بود و به سهامداران هشدار داده بود. از نظرهایی که در این گپ و گفت درباره دارا سوم از سوی افراد مطرح شده بود، این بود که شاید خود دولت بهصورت هدفمند نمیخواهد این سهام در بورس عرضه شود یا دست مردم باشد؛ چراکه میداند با انجام این کار حکمرانی شرکتهای سودساز را از دست میدهد. برای همین هم در عرضه آن تعلل میکند. اما خیلی از افراد به این موضوع این پاسخ را میدادند که چنین نگاهی توهم توطئه است و دولت اگر قصد داشت این سهام را در بورس عرضه نکند، هیچ وقت به سراغ عرضه دارا سوم نمیآمد. از دیگر موضوعهایی که در همین رابطه مطرح میشد، احتمال اختلاف در دولت و بهخصوص تیم اقتصادی آن بود. افرادی که این نظر را مطرح میکردند به این موضوع میپرداختند که رئیس دولت با جدیت و تمام توان میخواهد که بورس را به قول خودش محکم نگه دارد و این سهام دولتی در بورس عرضه شوند ولی تیم اقتصادی دولت و شرکتهای دولتی که سهامشان در این نمادها وجود دارد، برای این کار مقاومت میکنند و دولت از درون دچار درگیری درباره عرضه این نمادها در بورس شده است که در نتیجه این درگیری در حال ضرر زدن به مردم و سهامداران است. آنها همچنین درباره دستهای پشت پرده و افراد و نهادهایی که اجازه نمیدهند بورس سر و سامان بگیرد تا وعدههای رئیس دولت دوازدهم محقق شود، مینوشتند. اما چنین دیدگاهی منتقدان زیادی در شبکه اجتماعی توییتر و بهخصوص گروههای پیامرسان تلگرام داشت. وقتی در یکی از گروههای اقتصادی تلگرام چنین نظری از سمت یکی از اعضا مطرح شد، اعضای زیادی در آن گروه نسبت به آن موضع منفی گرفتند. آنها این مساله را مطرح کردند که دولت دوازدهم منظرهای خوش آب و هوا و زیبا از سرمایهگذاری در بورس را به مردم نشان داد و بعد وقتی آنها را به آن منطقه کشاند، همه فهمیدند که این منطقه چندان هم خوش آب و هوا و زیبا نبوده است. به ادعای این دسته از افراد دولت دوازدهم در قبال بورس رفتار مسوولانهای از خود نشان نداده است. نکته حائز اهمیت این است که خیلی از افرادی که چنین نظراتی را مطرح میکنند، الزاما جزو منتقدان دولت دوازدهم نیستند و از سیاستمداران و اقتصاددانان حامی دولت در سالهای گذشته بودهاند اما حالا معتقدند که این نظریات مبنی بر اینکه درون دولت اختلاف نگاه نسبت به بورس وجود دارد، صرفا بازی تیم رسانهای دولت است.
روزهای سبزپوش بورس در هفته گذشته آن هم در تعطیلات کرونایی، باعث شده است که افرادی درباره رابطه مثبت یا منفی بودن بورس با صحبتهای مسوولان مطالبی را در شبکههای اجتماعی بنویسند. برخی از کاربران با اشاره به آخرین صحبتهای مسوولان دولتی و غیردولتی درباره بورس به این موضوع اشاره میکردند که حدودا یک ماهی میشود هیچ مسوولی درباره بورس سخنرانی نکرده است، در نتیجه بورس هم راه خود را ادامه داده و مثبت هم بوده است. آنها از این موضوع مینوشتند که در نتیجه باید از مسوولان خواست فعلا درباره بورس صحبتی نکنند و اجازه بدهند سهامداران به روزهای طلایی سه، چهار ماه گذشته برگردند. به اعتقاد این افراد دولت و مسوولان دولتی با دخالتهای گاه و بیگاه خود در عرصههای اقتصادی و بهخصوص حوزه بورس باعث شدهاند که عدهای از رانتها و زد و بندهای اقتصادی و سیاسی خود استفاده کنند که در نتیجه سود خوبی هم به جیبهایشان برود. اما آن افرادی که در این فضا یعنی فضای دخالت و خطدهی دولت به بورس ضرر کردهاند مردم عادی و سهامداران خرد بودهاند که در اوایل سال جاری سرمایهها و پسانداز خود را برای جلوگیری از آب شدنشان در تورم سرسامآور به بورس سپردند.
در ایران فقط 30 شرکت سبدگردان در حوزه بازار سرمایه برای مدیریت هزاران هزار میلیارد سرمایه فعال هستند که نصف آنها در حد مجوز ماندهاند درحالیکه ۱۲۰ کارگزاری بورس برای انجام معامله فعالیت دارند! بازار ایران نیاز به صدها سبدگردان دارد تا تامین مالی درست در بورس سرعت بگیرد.
شیوهنامه تنظیم بازار فولاد علاوهبر اینکه به بازگشت امضای طلایی و گسترش فساد دامن میزند، بازار سرمایه را نیز با تلاطم و ریزش مواجه میسازد. آن هم بعد از اینکه بورس تا اندازهای روند باثبات و صعودی به خود گرفته است. در صورت اجرایی شدن شیوهنامه تنظیم بازار فولاد به دلیل دخالت دولت در تعیین قیمت پایه محصولات فولادی که با احتساب ارز نیمایی حدود ۲۵ درصد ارزانتر از نرخهای جهانی است، حدود ۸۰ هزار میلیارد تومان(معادل دو برابر بودجه یارانه نقدی کشور) رانت توزیع میشود.