به گزارش می متالز، گزارش تازه مجمعجهانی اقتصاد و گروه مشاوره بوستون که بر کاهش ۵۰درصدی حجم تولید دیاکسید کربن در صنعت تا سال ۲۰۵۰ تاکید دارد، کانون تمرکز خود را روی صنایع تولید کالاهای مصرفی و سرمایهای و نیز زنجیره تامین این صنایع قرار داده است.
تولیدکنندگان مواد اولیه نظیر فولاد، سیمان و فلزات معدنی در کنار سیستم حملونقل متهمان اصلی تولید آلاینده در جهان هستند. در مرحله بعدی هم بازیگران زنجیره تامین سطح تولید دیاکسید کربن را تشدید میکنند. تاکید نویسندگان این گزارش این است که با توجه به نقش حیاتی صنایع کوچک، متوسط و نیز کارخانههای جات تامینکننده مواد اولیه و قطعات در جریان تولید جهانی کالا، کربنزدایی از صنعت باید در این شرکتها با جدیت بیشتری دنبال شود. گزارش اثبات میکند حجم قابلتوجهی از آلایندگی جهانی از مجرای این شرکتها که بعضا در کشورهای در حال توسعه قرار دارند، منتشر میشود. راهحل پیشنهادی برای به صفر رساندن تولید دیاکسید کربن، فشار از ناحیه شرکتهای بزرگی مثل دایملر بنز، سامسونگ، هوآوی، نستله و اپل است که روی زنجیره تامین خود در کشورهای در حال توسعه و صنایع آلاینده تمرکز بیشتری دارند.
وضعیت آب و هوایی جهان شکننده است و اکنون زمان اقدام است. اغلب تحلیلگران، صنایع را عامل اصلی سیاهی روزگار کرهزمین میدانند. مجمعجهانی اقتصاد نیز در آخرین نشست خود که به صورت مجازی در داووس برگزار شده این موضوع را در دستور کار قرار داده و بر نقش مهم زنجیره تامینپاک تاکید کرده است. زنجیره تامینسبز یا پاک که به تولید مایحتاج صنایع جهان با میزان آلایندگی صفر حین فرآیند تولید اشاره دارد، افقی است که برای سال ۲۰۵۰ ترسیم شده و به کربن صفر یا Net Zero اشاره دارد.
با اینکه این ایده هزینه زیادی را روی دست صنایع جهان میگذارد اما برآوردهای دو مرجع یعنی مجمع جهانی اقتصاد و گروه مشاوره بوستون نشان میدهد سبزشدن زنجیره تامین صنایع مهم جهان تنها ۵/ ۱درصد بر بهای محصولات نهایی خواهد افزود و بار تورمی چندانی در پی نخواهد داشت. البته این عدد در میانمدت تا ۴درصد نیز ممکن است رشد کند اما در بلندمدت حدود یک درصد خواهد بود. ایده گزارش مشترک این دو نهاد این است که با اجراییکردن استانداردهای سطح۳ کربنزدایی (decarbonization) از صنعت، شرکتهای بزرگ در کشورهای پیشرفته تحتفشار قرار گرفته تا به تامینکنندگان قطعات و مواد خود در کشورهای درحال توسعه برای پاککردن فرآیند تولید و کاهش آلایندگی فشار وارد کنند.
از آنجا که ۹۰ درصد مشاغل جهان شرکتهای کوچک و متوسط (SME) هستند، از دو مسیر تحول زنجیره تامین و اتصال به ابزارهای مناسبی مانند نرمافزار SME Climate Hub۸ که اخیرا راهاندازی شده، میتوان بخش عمده اقدامات جاهطلبانه شرکتهای بزرگ در این زمینه را محقق ساخت. در ادامه به بررسی دقیقتر نقشه راه این گزارش برای تحول در زنجیره تامین صنعت در سطح جهان خواهیم پرداخت.
هر شرکتی که در مسیر تولید یک کالا اعم از مصرفی، نیمه مصرفی و بادوام به خلق ارزشافزوده و اتمام پروسه ساخت کمک کند، جزئی از زنجیره تامین آن کالاست. این سادهترین تعریف برای مفهوم پیچیدهای است که در جهان شبکهای امروز میتوان ارائه داد. در این جهان، سامسونگ مواد موردنیاز خود برای ساخت قاب نسل تازه گوشیهای هوشمند خود را از خاورمیانه تامین میکند، سیم مس را از آفریقا، چیپهای کامپیوتری را از هند، السیدی را از چین و مونتاژ نهایی را در ویتنام انجام میدهد. همه اعضای ریز و درشت این همکاری جزئی از زنجیره تامین هستند. شواهد گزارش تازه مجمع جهانی اقتصاد نشان میدهد تنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ تجارت جهانی در زمینه خرید و فروش بین تولیدکنندگان و زنجیره تامین ۱۶ درصد بیشتر شده که حجم قابلتوجهی از این خرید از جانب کشورهای ثروتمند و توسعهیافته صورت گرفته است.
کاهش تولید کربن و صرفهجویی در مصرف انرژی بهویژه برق؛ دو راهکاری است که در نتیجه یک دستور کار صنعتی سبز برای جهان به کشورهای مختلف پیشنهاد شده است. از آنجاکه صنایع با طیفی بسیار وسیع از مشتریان در ارتباطند و حتی در مناطقی از جهان که اهمیت کاهش انتشار کربن نادیده گرفته شده، اتصال اقتصادی دارند، فشار به زنجیره تامین میتواند راهکاری بسیار جالب برای کاهش آلایندگی تا سطح صفر از طریق صنعت باشد. البته مشکل عمده نظام جهانی برای فشار به شرکتهای بزرگ صنعتی برای کاهش آلایندگی این است که دسترسی دقیقی به همه تولیدکنندگان ریز و درشت صنعت در گستره جهان ندارد. طبیعتا کنترل شرکتهایی در آمریکا، اتحادیه اروپا و چین سادهتر از نظارت روی صنایعی در کشورهای کوچک شرق آسیا یا خاورمیانه و آمریکایلاتین است. از این منظر، تمرکز روی زنجیره تامین شرکتهای بزرگ میتواند کاهش کربن را نه فقط در جوامع صنعتی و توسعهیافته که در اقصینقاط جهان تحتتاثیر قرار دهد.
زنجیرههای تامین کربنزدایی میتواند یک کاتالیزور مناسب برای اقدامات آب و هوایی جهانی با تاثیرات بزرگ باشد. این هدف مخصوصا در بخشهای مشتریمدار صنعت که ردیابی انتشار مستقیم یک شرکت نسبتا کم است، کارآیی بالایی دارد. در واقع شرکتها میتوانند از این طریق، زنجیره تامین خود را به کاهش میزان انتشار کربن ترغیب کرده و محصول نهایی را پاکتر سازند. برای نمونه شرکت نستله فقط حدود ۵ درصد از کل انتشار کربن ناشی از محصولاتش را طی عملیات مستقیم خود در خط تولیدش انتشار میدهد و ۹۵درصد مابقی را از زنجیره تامینی که ناپیداست، در جو زمین رها میکند. در سطوح ۱ و۲ این میزان تولید گازهای گلخانهای توسط تامینکنندگان آن ۱۰ برابر سطوح دیگر است. این اختلاف هم فقط به نستله محدود نمیشود. در بسیاری از صنایعی که با مصرفکنندگان روبهرو هستند و زنجیرههای بالادست گستردهای دارند، سطوح ۱ (عملیات) و سطح ۲ (انرژی مصرف شده و...)، بخش کمتری از تولید گازهای گلخانهای در محصول نهایی نهفته و بخش اعظم کربن تولید شده در زنجیره تامین نهفته است. به طور کلی تصور گزارش تازه مجمع جهانی اقتصاد این است که اگر کربنزدایی از زنجیره تامین آغاز شود، احتمالا کار برای پاک شدن صنایع آلایندهای نظیر سیمان، پتروشیمی و حملونقل سادهتر خواهد شد. این صنایع سنگین البته بهدلیل حاشیه سود پایینی که دارند با بحران اضافه هزینه برای کربنزدایی از تولید خود روبهرو هستند و به همین دلیل نیز در ردیف دوم اهمیت قرار دارند. زنجیره تامین و صنایع وابسته به این زنجیره بهدلیل درآمد بالا و مصرف شدید، قادرند سریعتر سیاستهایی را برای هزینه روی کربنزدایی از پروسه تولد خود عملیاتی کنند.
در شرایطی که صنایعی نظیر سیمان، به ازای هر تن دیاکسید کربن تولید شده در پروسه محصول، ۱۰ یورو سود میکند صنعت ساختمان، مد و فشن، الکترونیک، کالاهای تندمصرف (fast-moving consumer goods)، خودرو و غذا به ترتیب به ازای هر تن دیاکسید کربن، ۴۶، ۴۴۰، ۴۲۰، ۳۶۰، ۱۸۰ و ۱۳۵ دلار درآمد کسب میکنند؛ بنابراین این صنایع توانایی بالاتری برای هزینه روی سیاست کربنزدایی انجام دهد.
در گزارش تازه مجمع جهانی اقتصاد که با عنوان چالش صفر مطلق: فرصت زنجیره تامین / Net-Zero Challenge: The supply chain opportunity منتشر شده، از صنایع غذا، خودرو، ساختمان، کالاهای مصرفی، کامپیوتر، خدمات حرفهای، مد و فشن، و محصولات الکترونیک به عنوان هشت صنعتی یاد شده است که به تنهایی ۵۰ درصد از انتشار سالانه کربن در جهان به آنها مربوط است و در وضع شکننده کنونی محیطزیست جهان مقصرند. گزارش تاکید دارد باید کار کاهش آلایندگی از این بخشها بهویژه برخی از شرکتهایی که جزو این صنایع هستند و سهم بالایی از تولید کربن متعلق به آنهاست، آغاز شود.
۴۰درصد از کل تولید کربن را با راهکارهایی نه چندان پیچیده در صنایع میتوان کاهش داد. بازیافت مواد و استفاده از انرژی تجدیدپذیر در جریان تولید دو کارویژهای است که با کمک آنها میتوان به بهبود چشمگیر سطح آلایندگی صنایع و زنجیره تامین آنها امیدوار بود. البته قطعا کربنزدایی از صنعت تا سطح صفر درصد کار سختی است. اینکه برای چنین هدفی بتوان مشارکت چنین چنین زنجیره به هم پیوسته و متنوعی را جلب کرد، هدف دشواری است. از آن دشوارتر، همراه کردن کسانی است که در ابتدای زنجیره تامین قرار داشته و فشار قانونی که به تولیدکننده نهایی محصول وارد میشود را دریافت نمیکنند در نتیجه تن به تغییر نمیدهند. شرکتهای تولیدکننده به عنوان قهرمان داستان (game changer) کربنزدایی، باید مقابله با آلایندههای زنجیره تامین را به مثابه فرصتی برای خود در ماجرای تغییرات اقلیمی ببینند.
در عین حال این گزارش ۸ راهحل ساده را برای صنایع به منظور خروج از وضعیت آلایندگی پیشنهاد کرده است. این هشت راهکار شامل بهبود راندمان شرکتها در استفاده از مواد اولیه، تغییر نوع سوخت از انواع فسیلی به انواع تجدیدپذیر مثل الکتریسیته، بازیافت مواد و محصولات، استفاده از سیستمهای گرمایی تجدیدپذیر، راهحلهای طبیعتدوست، جذب و مصرف و ذخیره کربن و در نهایت استفاده از فرآیندهای نوین تولید هستند.
اهمیت این گزارش برای کشوری همچون ایران از آن جهت است که کشور به عنوان یکی از صادرکنندگان نسبتا بزرگ سیمان، پتروشیمی، نفت و فولاد شناخته شده و در زمینه تولید آلایندههایی نظیر دیاکسید کربن با مشکلاتی روبهرو است. در نتیجه سیاست کربنزدایی از جهان احتمالا در طول سالهای آتی فشارهای زیادی را روی کارخانههای داخلی وارد کند و در غیاب یک سیاست زیستمحیطی جامع در کشور، احتمالا بخشی از درآمد ارزی ایران از این ناحیه در معرض تهدید قرار خواهد گرفت.
در عین حال از آنجا که چشمانداز ترسیم شده برای جهان در گزارش مجمع جهانی اقتصاد روی به حاشیه راندن و فشار بر صنایع آلاینده در زنجیره تامین جهانی متمرکز است، تحولات فنی ناشی از این سیاست احتمالا شکاف تکنولوژیک میان تولیدکنندگان ایرانی و جهانی را تعمیق خواهد کرد. براین مبنا کشور نیازمند توجه بیشتر به این مقوله بوده و در صورتی که سیاست قویتری برای پیوستن به زنجیره جهانی تولید و تامین کالا در بخشهای خودرو، غذا، حملونقل، تولیدات فلزی و معدنی و کشاورزی را دارد، باید با لحاظ کردن مساله کربنزدایی تصمیمات خود را اتخاذ کند.