به گزارش می متالز، برای بررسی ابعاد خروج آمریکا از برجام، با رئیس هیات مدیره شرکت سرمایهگذاری تامین اجتماعی به گفتوگو نشسته ایم. اکبر ترکان اعتقاد دارد وضعیت سختی پیش روی کشور قرار دارد و باید برای شرایط سخت جدید مهیا شد و در راستای حفظ ذخایر ارزی کشور کوشید. ترکان همچنین میگوید ظرفیت ارتباط کشور ما با همسایگان بسیار زیاد است و میتوان از ظرفیت این کشورها برای توسعه مناسبات اقتصادی و تجاری استفاده کرد. متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
یکی از ظرفیتهای اقتصادی که کشور ما میتواند با توافق برجام روی آن تکیه کند، صنایع انرژیبر است. کشور ما ظرفیتهای معدنی و صنعتی بسیار خوبی در همه زمینههای صنایع انرژیبر مانند فولاد، مس، آلومینیوم، سرب و روی، دارد. فلزات اساسی همواره یکی از مهمترین اقلام صادراتی کشور ما بودهاند، بنابراین فارغ از برجام، باید به فلزات اساسی بهعنوان یکی از منابع درآمدی کشور از نظر صادراتی توجه کنیم. زمانی که مذاکرات و توافق برجام، فضای بینالمللی را مساعدتر کرد، شرکتهای بزرگ فلزی کشور وارد چرخه جهانی شدند. در واقع برجام وضعیت بهتری برای شرکتهای فلزی بهویژه در زمینه صادرات فراهم کرد و بیشترشان توانستند با صادرات بیشتر محصولات خود، منابع ارزی مورد نیاز کشور را تامین کنند، هر چند که در زمینه سرمایهگذاری و بهرهبرداری از واحدهای جدید اقداماتی کمتری انجام شد.
زمانی میتوان گفت کشور ما از همه ظرفیتهای موجود در برجام استفاده کرده است که میزان تولید صنایع فلزی مانند فولاد به ارقام قابل توجهی افزایش یابد. به عنوان نمونه، کشور ما به تازگی به تولید 20 میلیون تن فولاد دست یافته است، بنابراین کشور در مسیر بهرهبرداری از طرحهای فولادی خود قرار دارد و هنوز بخشی از این طرحها بهرهبرداری نشده اند. علاوه بر این، طرحهای معدنی کشور در مسیر توسعه قرار دارند. بهعنوان نمونه، برنامه توسعه مورد انتظار در بخش آلومینیوم، دستیابی به تولید 3 میلیون تن در سال است. در حالی که اکنون فاصله بسیاری با این میزان وجود دارد. بنابراین باید به آلومینیوم توجه بیشتری کرد. زیرا این فلز، انرژی بستهبندی شده است. بهطوری که در مناطق دارای گاز، حتی اگر آلومینای مورد نیاز وارداتی باشد، میتوان صنعت آلومینیوم را توسعه داد. همچنین در مس ظرفیتهای متعددی برای سرمایهگذاری موجود است و با ظرفیتهای برنامهریزی شده فاصله وجود دارد و در صنعت سرب و روی نیز وضعیت به همین شکل است.
بنابراین هنوز کشور ما برای توسعه ظرفیت فلزات اساسی، هم از نظر انرژی و هم معدنی، ظرفیتهای بسیاری دارد که با توافق برجام میتوانست بخشی از روند توسعه تسریع کند. باوجود این، در وضعیت جدید و خروج آمریکا از برجام، ممکن است فضای بیرونی برای شرکتها در زمینه صادرات و جذب سرمایهگذاری سختگیرانهتر باشد که باید برای آن چارهجویی کرد.
خروج آمریکا از برجام هنوز آثار خود را نشان نداده است و وضعیت مشخص نیست. در این زمینه باید تعیین شود که کشور ما در کدام بخشها زیان میبیند و از هماکنون راهکارهایی را برای جبران زیان احتمالی یافت. علاوه بر این، مواضع ایران در قبال برجام برای دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا اهمیتی ندارد، بلکه او قصد دارد از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس منافع بسیاری کسب کند. اما این همه خواستههای او نیست و تلاش میکند با انجام هر کاری حتی رقص شمشیر یا کوبیدن بر هر طبل، اوضاع را طوری بحرانی نشان دهد که باز هم بتواند از این کشورها منفعت کسب کند. هدف اصلی رئیس جمهوری آمریکا ایجاد جریان ایرانهراسی در دنیا است. علاوه بر این، رئیس جمهوری آمریکا بارها گفته است اگر از کشورهای عربی حمایت نکند، آنها دو هفته هم دوام نمیآورند.
علت این موضع آمریکا آن است که کشورهای عربی برای بقای خود با آمریکا قراردادهای خرید اسلحه امضا و پولهای خود را به آمریکا سرازیر کنند. بنابراین بهنظر میآید سیاست رئیس جمهوری این کشور مستقل از سیاست ایران و تنها درآمدزایی برای آمریکا است. برای این هدف نیازمند بزرگ کردن مقوله ایرانهراسی است. در صورتی که دیگر این مقوله در دنیا مطرح و برای آن هیاهو انجام نشود، آمریکا دیگر نمیتواند با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قراردادهای فروش اسلحه امضا و مبالغ هنگفتی دریافت کند.
بهنظر میآید اوضاع برای کشور ما چندان مساعد نیست، وقت آن فرارسیده است که مهیای وضعیت جدید شویم و کشور را برای مقابله با فشارها آماده کنیم. در این وضعیت برای بهبود اقتصاد و کاهش فشارهای همه جانبه که بسیار جدی هستند، باید راه حلهای لازم جستوجو شوند. تفکر بیاثر بودن تحریمها بر کشور ما اشتباه است، مسئولان کشور ما باید از هماکنون تدابیر لازم را بیندیشند چرا که این اقدامات موجب فشارهای بسیار سنگینی بر کشور ما خواهند شد.
گام نخست، پرهیز از ولخرجی در هر زمینهای است. در این زمینه حفظ ذخایر ارزی از هر جهت ضروری است. اگر همه اقلام مورد نیاز کشور از خارج وارد شوند، در این صورت ذخایر ارزی کشور به هدر خواهند رفت. فراموش نشود که در بدترین روزهای تحریم در دولتهای نهم و دهم، چه اتفاقاتی با ارز کشور رخ داد. در آن زمان که تحریمها علیه کشور ما اعمال شد، 700 میلیارد دلار درآمد ارزی میتوانست کشور ما را در مقابل تحریمها بسیار مقاوم کند. اکنون که احتمال دارد تحریم به همان وضعیت بازگردد، نباید خطاهای گذشته را تکرار کنیم. بنابراین برای حمایت از کالای ایرانی و نظارت ارز نباید واردات آن کالا را در کشور داشته باشیم. در این رابطه میتوان بر روی برخی از اقلام وارداتی که نمونه مشابه داخلی دارند، تعرفه اعمال کرد.
ولخرجی ذخایر ارزی برای کشور ما بسیار خطرناک است و باید از این درآمدها صیانت شود. ارزانفروشی دلار خیانت به صنعت داخلی است و باید پذیرفت که وضعیت جدید یک رویارویی اقتصادی بسیار مهم تلقی میشود، بنابراین نمیتوان با بیمبالاتی و بیمسئولیتی همانند دورههای گذشته، دلار را در اختیار واردکنندگان کالاهای لوکس و غیر ضروری قرار داد.
نکته قابل توجه دیگر این است که در وضعیت تحریم برای بازگرداندن ارز به داخل کشور باید ریسکهای بسیاری متحمل شد. موضوع دیگر این است که باید از دلار برای تجارت کالا و خدمات استفاده کرد. بنابراین دولت باید در این موارد ارز را به متقاضیان اختصاص دهد و از واگذاری آن بهعنوان پساندازهای مردم بپرهیزد. آیا ارز که با مشکلات فراوان تهیه میشود، باید در اختیار مردم برای پسانداز قرار گیرد؟ متاسفانه حتی تقاضای دیگر برای ارز بهعنوان انتقال سرمایه بهوجود آمده است. در این مورد نیز برخی با تهیه ارز از داخل، بهدنبال خرید ملک در خارج از کشور هستند.
صادرات محصولات معدنی و فلزی در کشور تاکنون با مشکل قابل توجهی مواجه نشده است. بهنظر نمیآید پس از این نیز مشکل چندانی در صادرات اتفاق بیفتد و صادرکنندگان پس از دریافت ارز میتوانند آن را در اختیار دولت قرار دهند. برای افزایش مراودات تجاری، کشور ما باید با همه کشورها بهترین رابطه را برقرار کند و در این رابطه باید اولویت با همسایگان باشد.
در حال حاضر ارتباط میان ایران و کشورهای همسایه در وضعیت خوبی قرار دارد. بهعنوان نمونه، بهترین بازار صادراتی ایران، عراق و افغانستان هستند. البته برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس در روند تجارت ایران اخلال ایجاد میکنند، اما باید توجه داشت که ایران با 20 کشور مرز مشترک دارد بنابراین کشور ما میتواند بخش مهمی از روابط تجاری و اقتصادی را با همسایگان خود شکل دهد. علاوه بر این، کشورهای اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام، اراده خود را برای ادامه مراودات اقتصادی و تجاری نشان دادند و موضعگیریهای سه کشور اروپایی طرف برجام برای ادامه همکاریها بسیار محکم است. بنابراین سیاستمداران اروپایی در تلاش هستند که برجام حفظ شود. البته مشکلی که در این میان وجود دارد، خزانهداری آمریکا است که قلدرمآبانه، یکطرفه، بدون دادگاه، بدون قاضی و بدون رسیدگی مانند سازمان ملل متحد عمل میکند و به جریمه و تحریم کشورها و شرکتهای مختلف میپردازد. بدین ترتیب این نهاد دنیا را با این روش تحت تاثیر قلدری و زورگویی خود قرار میدهد. با این تفاسیر بهنظر میآید کشورهای اروپایی حریف وزارت خزانهداری آمریکا نیستند. اما سایر نقاط دنیا کمتر از اروپا تحت تاثیر قرار میگیرد.
جلوگیری از تحریمها پیچیدگیها و ظرافتهای تجاری خاص خود را دارد. در حال حاضر 6 میلیون ایرانی در خارج از کشور با تابعیت مضاعف زندگی میکنند. این افراد در دورههای قبلی بارها به کشور ما کمک کردهاند. برخی از این ایرانیان بهدلیل کمک به ایران از سوی آمریکا مجازات و جریمه شدند، اما معضل بزرگتر جلوگیری از فعالیت این افراد با عنوان «دوتابعیتیها» است. متاسفانه برخی از افراد کماطلاع بهجای درک وضعیت موجود، کشور را در خودتحریمی فرو میبرند. متاسفانه ریشه این تفکرات در آمریکا است و حتی منافع کشور ما با افشای اسامی این افراد در دنیا بهخطر می افتد، چرا که با کمک این افراد نیز میتوان اقداماتی علیه تحریمهای احتمالی بهکار برد.