به گزارش می متالز، با افزایش روز افزون اهمیت گاز طبیعی به عنوان سوخت فسیلی با آلودگی پایین، کشورهای بزرگ مصرف کننده انرژی به دنبال افزایش بیش از پیش گاز طبیعی در سبد انرژی خود هستند. به نحوی که تقاضا برای این منبع انرژی روز به روز درحال افزایش است.
به دلیل حجم بالای گاز طبیعی روش اصلی انتقال آن از طریق احداث خط لوله ما بین کشور مبدا و مقصد است. زیرساختهای مورد نیاز صادرات گاز، اعم از عملیات لولهگذاری و نصب ایستگاههای تقویت فشار در فاصلههای طولانی، موجب شده احداث خط لوله برای واردات گاز فرایندی بسیار هزینهبر باشد که نیاز به سرمایه اولیه بالایی دارد.
این بدین معناست که سرمایهگذاری برای ایجاد یک مسیر واردات گاز جدید و جایگزینی منبع تأمین گاز از مبداء اولیه با تامین کننده دیگر فرآیندی هزینه بر بوده که برای کشور وارد کننده صرفه اقتصادی نخواهد داشت. در مقابل، زیرساختهای ضروری برای جایگزین کردن واردات نفت، تنها تغییر مسیر کشتیهای واردات نفت و واردات از مبداء دیگری غیر از مبداء اولیه است.
باید توجه داشت که در صورت تأمین سرمایه لازم برای احداث خط لوله جدید، باز هم عملیات احداث خط لوله جدید بسیار زمانبر است. چرا که فرآیند توسعه میدان و افزایش ظرفیت تولید مقدمهای بر مسیر واردات گاز است؛ به بیان دیگر ساختار بازار گاز بگونهای است که تمام مراحل تولید، فرآوری، انتقال و حتی مصرف گاز باید متوالی صورت گیرد.
به همین دلیل واردات گاز از یک تأمین کننده جدید، به معنی پیگیری امور مربوط به قرارداد، توسعه میدان، افزایش ظرفیت فرآوری گاز، کشیدن خط لوله و فراهم کردن زیرساختهای لازم برای مصرف گاز در مقصد است.در شرایط نرمال تمامی این مراحل، در سریعترین حالت، چهارسال به طول میانجامد.
به طوری که تا زمانی که قرارداد قطعی صادرات گاز صورت نگرفته باشد، توسعه میدان صورت نگرفته و عملا گازی برای جایگزینی وجود نخواهد داشت. همین امر موجب شده تا فشارهای خارجی به جهت تحریم صادرات گاز نتواند صادرات گاز را متوقف کرده و منبع گازی دیگری را جایگزین منبع اولیه کند.
در مقابل، جایگزین کردن واردات نفت یک کشور با کشوری دیگر، تنها نیازمند اعمال تغییرات فنی کمی در پالایشگاههای مقصد است تا امکان پالایش نفت خام جدید وجود داشته باشد. این فرآیند بسیار کوتاهتر از فرآیند جایگزینی گاز بوده و تنها در عرض چند ماه، واردات نفت از یک کشور را میتوان صفر کرده و آن را با کشوری دیگر جایگزین کرد.
حتی پس از برنامه ریزیهای طولانی مدت و تأمین زیرساختهای لازم برای واردات گاز از منبع جدید، کشور واردکننده، حق لغو قرارداد پیشین خود با صادرکننده اول را نداشته و بایستی تا انتهای مدت قرارداد به واردات گاز ادامه دهد چرا که در غیر این صورت باید هزینه مربوط به گاز خریداری شده را پرداخت کند.
قراردادهای تجارت گاز معمولاً طولانی مدت و بالای بیست سال بسته میشوند و همین امر عاملی است که باز هم امکان توقف واردات گاز و جایگزینی آن با واردات از یک کشور دیگر را، حتی با وجود آماده بودن زیرساختهای واردات، در کوتاه مدت غیرممکن میسازد.
در مقابل، قراردادهای تجارت نفت معمولاً به مدت چند ماه بسته میشوند و درصورت اعمال فشارهای خارجی، کشور واردکننده قرارداد خود را برای دوره چندماهه بعدی لغو کرده و نفت موردنیاز خود را میتواند از منابع دیگر تأمین کند.
در مجموع میتوان گفت جایگزینی منبع اولیه تأمین گاز با منبع جدید تقریباً غیرممکن است، به نحوی که در صورت تصمیم جدی کشور وارد کننده به قطع واردات گاز این کار بسیار هزینه بر و زمان بر خواهد بود. بنابراین صادرات گاز طبیعی یکی از مطمئنترین راهکارهای متنوع کردن درآمدهای کشور است تا بدین صورت عملا تحریمهای حوزه انرژی بی اثر شود.