به گزارش میمتالز، رییس سازمان بورس در خصوص معاملات آتی سکه گفت: همانطور که دیدید، تعطیلی بازار آتی سکه تأثیری بر بازار طلا نداشت. با وجود تعطیل شدن بازار مبادلات آتی سکه در بورس کالا هنوز هم در بازار سنتی طلا، معاملات مشتقه و مدتدار طلا مشابه مبادلات آتی، ولی بهصورت غیررسمی انجام میشود که این بهدلیل عمق زیاد بازار معاملات طلا در ایران است. به اعتقاد من، بازار معاملات آتی سکه باید احیا شود؛ زیرا با تعطیل شدن این بازار، یک ابزار پرقدرت که به ما امکان شناسایی روندها و انتظارات را میداد از دست رفت.
رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار در پاسخ به این موضوع میگوید: سهامداران باید به نحوه محاسبه فرمول شاخص و وزن شرکتهای بزرگ در شاخص کل دقت کنند؛ ضمن اینکه برای اینکه سهامداران ارزیابی بهتری از عملکرد سبد سهام خود داشته باشند، بهتر است به سایر شاخصهای بورس هم توجه کنند.
محمدعلی دهقاندهنوی در گفتوگویی ابعاد مختلف توسعه بازار سرمایه، مبارزه با اطلاعات نهانی، لزوم حذف قیمتگذاری دستوری، توسعه بازارهای کالایی و حل اختلاف سهامداران حقیقی و حقوقی را تشریح کرد.
فرمولی که برای محاسبه شاخص بهکار گرفته شده فرمول ثابتی است که از سالها پیش مورد استفاده بوده است. سازمان بورس نه تغییری در فرمول محاسبه شاخص ایجاد کرده و نه اساسا امکان چنین کاری وجود دارد. این فرمول بهصورت خودکار اطلاعات بازار را دریافت میکند و امکان دستکاری در آن وجود ندارد. اینکه سبد سهام برخی سهامداران، برخلاف روند شاخص بورس در حال افت است، یک پدیده طبیعی است؛ زیرا لزوما سبد سهام افراد نمیتواند دقیقا بر روند شاخص بورس منطبق باشد. نوسان سبد سهام افراد زمانی میتواند مطابق شاخص باشد که در این سبد به تناسب اندازه همه شرکتهای بورس سهام وجود داشته باشد.
سهامداران باید توجه کنند شرکتهای بزرگی در بورس حضور دارند که، چون ارزش بازارشان از سایر شرکتها بیشتر است، وزن بیشتری در فرمول شاخص دارند؛ در نتیجه نوسان قیمت سهام این شرکتها اثر قابلتوجهی بر شاخص بورس دارد که گاه میتواند حتی برابر با نوسان دهها شرکت کوچک در بورس باشد. اگرچه برخی سهامداران به این شرکتها اصطلاحا سهام شاخصساز میگویند، اما باید توجه کنید بحث اصلی مربوط به وزن و اثر سهام این شرکتها در شاخص است که بهدلیل بزرگ بودن اثر بیشتری بر شاخص دارند.
توصیه ما به این قبیل از سهامداران این است که شاخصهای دیگر بورس را برای ارزیابی بازار درنظر بگیرند. در بازار سهام شاخصهای دیگری نیز محاسبه میشوند که میتوانند در کنار شاخص کل، نمای بهتری از عملکرد بازار سهام را به نمایش بگذارند؛ بهطور مثال فرمول محاسبه شاخص هموزن بهگونهای است که در آن شرکتهای بزرگ و کوچک به یک اندازه در شاخص اثر دارند؛ به همین دلیل در برخی روزها ممکن است روند شاخص کل بورس صعودی باشد، اما منحنی شاخص هموزن نزولی باشد یا برعکس؛ بنابراین سهامداران برای ارزیابی دقیقتر روند بازار باید به همه شاخصهای بورس توجه کنند.
خیر، اینها نقطه ضعف بازار سهام نیست؛ زیرا شاخصهای مختلفی در بازار سهام محاسبه میشود و هرکدام از این شاخصها اطلاعات مختص خودشان را به بازار ارائه میدهند؛ بنابراین اگر کسی میخواهد اطلاعات کاملی از بازار سهام داشته باشد باید مجموعهای از شاخصها را در ارزیابی خود درنظر بگیرد.
برخی تحلیلگران اعتقاد دارند برای ارزیابی بهتر عملکرد بازار سهام بهتر است شاخصهای تکمیلی در کنار شاخصهای فعلی محاسبه شود. آیا سازمان بورس برنامهای برای محاسبه چنین شاخصهایی دارد؟
هماکنون برنامه مشخصی برای اینکه شاخص جدیدی به مجموعه شاخصهای فعلی اضافه کنیم، نداریم، اما اگر فردی پیشنهادی برای طراحی شاخص جدید دارد، میتواند فرمول مدنظرش را در اختیار سازمان بورس قرار دهد تا مورد بررسی قرار بگیرد. با این حال به اعتقاد من به جای این کار باید شاخصهای فعلی بیشتر در معرض نمایش قرار بگیرد. هماکنون شاخصهای مختلفی مانند شاخص قیمت، شاخص هموزن، شاخص صنعت، شاخص شناور آزاد و چند شاخص دیگر محاسبه میشود که تکمیلکننده شاخص کل هستند و اگر تحلیلگران به این شاخصها توجه کنند بخشی از ابهام آنها برطرف میشود.
معمولا در بسیاری از بازارهای مالی، رسانهها و مراکز علمی شاخصهای مستقلی را برای بورسها محاسبه و اعلام میکنند. آیا شما از اینکه چنین نهادهایی شاخصهای مستقلی را محاسبه و اعلام کنند، استقبال میکنید؟
بله، اگر نهادهای مالی بهویژه شرکتهای مشاور سرمایهگذاری به محاسبه و اعلام شاخص علاقهمند باشند، ما از این موضوع استقبال میکنیم.
خیر. منعی از این بابت وجود ندارد، اما فرمول محاسباتی این شاخصها باید به تأیید سازمان بورس، بهعنوان نهاد ناظر بازار سرمایه برسد.
هدف ما جلوگیری از سوءاستفاده از اطلاعات نهانی است.
من از استقبالی که از نگارش و ارسال این نامهها شد، غافلگیر شدم؛ چون این کار براساس قانون جزو وظایف اصلی و ذاتی سازمان بورس است. جای سؤال دارد که چرا در گذشته چنین اقداماتی انجام نشده است. متأسفانه به این موضوع به اندازه کافی پرداخته نشده است؛ چنانکه عموما حتی رسانهها هم به آن توجه نمیکنند؛ بهطور مثال زمانی که با رسانهها گفتگو میکنم همیشه نخستین پرسش آنها درباره وضع قیمتها در بازار سهام است؛ درحالیکه این پرسش باید آخرین پرسش باشد و نخستین پرسش باید درباره وظایف اصلی سازمان بورس، یعنی حوزه نظارت و شفافیت باشد.
اساسا وظیفه اصلی سازمان بورس، موضوع شفافیت، کارایی، مقابله با سوءاستفاده از اطلاعات نهانی است. مجموعه اینها به توانمند شدن، کارایی و توسعه بازار کمک میکند. سازمان بورس باید مراقبت کند تا کسی از اطلاعات نهانی سوءاستفاده نکند. استفاده از اطلاعات نهانی کارایی بازار را مخدوش میکند و اصل انصاف را در بازار زیر سؤال میبرد.
خیر. همه نهادهایی که نامه به آنها ارسال شده بهدلیل مسوولیتهایی که دارند به اطلاعات نهانی سریعتر از سایرین دسترسی دارند. ارسال این نامهها به آن سازمانها بهمعنای این نیست که در سازمانهای مزبور از این اطلاعات سوءاستفاده میشود، بلکه ما بهدنبال پیشگیری و کشف تخلفات احتمالی هستیم. درواقع سازمان بورس بهدنبال آن است که فضا را شفافتر و روشنتر کند. این نهادها بهدلیل وظیفه اصلیشان به برخی اطلاعات سریعتر از سایرین دسترسی دارند؛ بهطور مثال بانک مرکزی، چون وظایف نظارتی و تنظیمگری در حوزه بانکداری دارد به اطلاعات بانکها سریعتر از سایرین دسترسی دارد. در مورد رابطه بیمه مرکزی و شرکتهای بیمه نیز همین نوع رابطه وجود دارد. همین شرایط در مورد سایر نهادها، مثلا وزارت نفت هم صادق است که به اطلاعات مربوط به قیمتگذاری خوراک پالایشگاهها و شرکتهای تولیدکننده محصولات پتروشیمی دسترسی دارد؛ بنابراین از طریق مکاتبه با این نهادها در تلاش هستیم فضای دسترسی به اطلاعات نهانی را شفافتر کنیم.
ما به هر نهادی که احساس کنیم به اطلاعات نهانی دسترسی دارد، نامه مینویسیم. البته باید توجه کرد داشتن اطلاعات نهانی لزوما موضوع بدی نیست، بلکه سوءاستفاده از اطلاعات نهانی پدیدهای است که سازمان بورس براساس وظایف قانونیاش باید با آن مقابله کند. سازمان بورس میخواهد افرادی که به اطلاعات نهانی دسترسی دارند، شناسایی شوند. وقتی این افراد شناسایی و معرفی شوند، معاملات آنها و وابستگانشان در سازمان بورس کنترل میشود وگرنه سازمان بورس قصد ندارد مانعی در کار این افراد ایجاد کند یا در کار آنها دخالت کند، اما اگر مشخص شود کسی از اطلاعات نهانی سوءاستفاده کرده، حتما با او برخورد قاطع و قانونی انجام خواهد شد. ما بر این باوریم که این برخورد میتواند به بازار اطمینان خاطر بدهد. فعالان بازار سرمایه باید اطمینان داشته باشند که در بازاری فعالیت میکنند که کسی از اطلاعات نهانی در جهت مقاصد نفع شخصی استفاده نمیکند.
بازار سرمایه قانون مختص خود را دارد. مجازاتهای مربوط به استفاده از اطلاعات نهانی در قانون بازار اوراق بهادار پیشبینی شده است. برخی از این مجازاتها شامل مجازاتهای کیفری نیز میشود؛ یعنی قانونگذار برای این جرائم مجازات حبس درنظر گرفته است؛ بنابراین ابزارهای قانونی در این زمینه وجود دارد. اما بحث اصلی در شرایط فعلی بحث تشخیص و نظارت است. سازمان بورس بهعنوان نهاد ناظر باید اطلاعات کافی را در زمینه دارندگان اطلاعات نهانی در اختیار داشته باشد. درواقع سازمان بورس باید بداند چهکسی به اطلاعات نهانی دسترسی دارد تا بتواند آن را کنترل کند. دسترسی به اطلاعات دارندگان اطلاعات نهانی باعث میشود ابزار نظارتی سازمان بورس قویتر شود.
من قبل از اینکه به سازمان بورس بیایم، ۲سال معاون اقتصادی وزارت اقتصاد بودم و از نزدیک بحث قیمتگذاری دستوری و اثرات زیانبار آن را لمس کردهام. از نظر من قیمتگذاری دستوری یک سم مهلک و پدیدهای بسیار منفی است که نه فقط هیچ نتیجهای برای اقتصاد ندارد، بلکه به گسترش رانت و فساد در اقتصاد منجر شده است؛ بنابر این شخصا چه در مقام سیاستگذار اقتصادی و چه در مقام ناظر بازار سرمایه از هیچ تلاشی برای مقابله با این پدیده فروگذاری نمیکنم؛ هرچند ممکن است دایره عمل سازمان بورس بهطور کامل بهگونهای نباشد که بتوانیم این مشکل را حل کنیم، اما دستکم میتوانیم مشکل را نمایان کنیم و پیشروی سیاستگذار و قانونگذار قرار بدهیم و نظر آنها را نسبت به این پدیده جلب کنیم.
بله. یکی از رسالتهای مهم سازمان بورس صیانت از منافع سهامداران است؛ بنابراین ما قطعا این موضوع را بهصورت قانونی دنبال خواهیم کرد و یکی از ابزارهای ما همین بند قانونی است. اگر به آثار زیانبار قیمتگذاری دستوری دقت کنید، متوجه میشوید که آثار قیمتگذاری دستوری بهقدری زیانبار است که چالشهای بزرگی در اقتصاد ایجاد کرده؛ بهطور مثال قیمتگذاری دستوری موجب شده با وجود آنکه شرکتهای خودروساز در سال گذشته رکورد تولید را شکستند، اما با زیانهای سنگینی مواجه شوند که علت این موضوع قیمتگذاری دستوری در شورای رقابت بوده است. باید پرسید مشکل کار کجاست؟ آیا مشکل چیزی غیراز قیمتگذاری دستوری و اجرای یک مدل ناکارآمد است که به افزایش زیان شرکتها منجر شده است. شما میتوانید هماکنون وضع لاتاری مضحک شرکتهای خودروساز را ببینید که میلیونها نفر برای دریافت خودرو ثبتنام میکنند. آنطور که وزارت صنعت اعلام کرده نیمی از خودروهایی که در قالب لاتاری به افراد فروخته میشود، پلاکشان هیچوقت در دوربینها رویت نشده است. معنای این حرف آن است که عدهای خودرو را بعد از خرید احتکار میکنند. چرا باید با قیمتگذاری دستوری علاوه بر رانت و فساد عاملی برای احتکار و حبس سرمایههای ملی ایجاد کنیم. این موضوع نه فقط منافع سهامداران را لگدمال کرده، بلکه ساختارهای اقتصاد را نیز با مشکل مواجه کرده است.
ابزارهایی در این زمینه وجود دارد؛ مثلا ما در زمینه قیمتگذاری دستوری سیمان توانستهایم از ابزار بورس کالا استفاده کنیم. مطابق ماده ۱۸ قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی وقتی کالایی وارد بورس کالا میشود، دیگر نباید مشمول قیمتگذاری دستوری شود و این میتواند یک ابزار برای مقابله با قیمتگذاری دستوری باشد. این کالا دیگر قابل خروج از بورس کالا نیست، اما همه باید تلاش کنند که همه کارخانههای سیمان محصولاتشان را در بورس کالا عرضه کنند و ما بتوانیم رانت و فساد را از این صنعت دور و یک بازار کارا ایجاد کنیم. این اطمینان را به شما میدهم که با حذف قیمتگذاری دستوری رفاه بیشتری نصیب مصرفکننده میشود. به شما قول میدهم اگر قیمتگذاری دستوری خودرو حذف شود، قیمتهای بازار آزاد کاهش پیدا خواهد کرد و کارخانههای ما میتوانند تولیدات بیشتری داشته باشند. الان با افزایش زیان کارخانههای خودروساز، این شرکتها با مشکل نقدینگی مواجه شدهاند و، چون مشکل نقدینگی دارند در تامین قطعات با مشکل مواجه میشوند؛ درنتیجه مجبورند قطعات را با قیمت گرانتری بهصورت پرداخت مدتدار تهیه کنند. اگر خودروسازان نقدینگی کافی در اختیار داشته باشند، میتوانند قطعات را با قیمت ارزانتری تهیه کنند و حل این مشکلات در گام نخست با حذف قیمتگذاری دستوری میسر است.
به اعتقاد من بورسهای کالایی، یعنی بورس کالا و بورس انرژی، نهادهایی هستند که میتوانند بسیاری از مسائل ساختاری در حوزه بازرگانی، تجارت خارجی، تجارت داخلی و بازارها را حل کنند. علاوه بر این، بورسهای کالایی ایران میتوانند با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، چالشهایی را که در زمینه تغییرات قیمت وجود دارد، مدیریت کنند و امکاناتی را در اختیار تولیدکنندهها قرار بدهند که به ایجاد محیط باثباتتر در تولید منجر شود؛ مثلا اگر تولیدکنندهای بتواند از طریق قراردادهای بلندمدت در بورس کالا مواداولیهاش را تهیه کند، میتواند برای ماههای آینده ریسک نوسان قیمت را پوشش دهد. سازمان بورس برنامههای مختلفی برای توسعه بورسهای کالایی دارد و در تلاش است تا عمق معاملات و تنوع ابزارهای معاملاتی را در این بورسها افزایش دهد.
تاسیس بورس ارز میتواند به مدیریت بازار ارز کمک و محیط باثباتتری را در اقتصاد ایجاد کند. بورس ارز همچنین میتواند به تولیدکنندهها و بازرگانان کمک کند که ریسکهایشان را کنترل کنند، اما در بحث ارز، سیاستگذار اصلی، بانک مرکزی است. قانون هم اختیارات زیادی به این نهاد داده است. در شرایط فعلی سازمان بورس با همکاری بانک مرکزی در تلاش است که زمینه تاسیس بورس ارز را فراهم کند، اما مسیری که در شرایط فعلی با بانک مرکزی دنبال میشود، بسیار کند است و بهنظر میرسد بانک مرکزی هنوز آمادگی کافی برای تاسیس بورس ارز را ندارد؛ با این حال مخالفتهای قبلی که با تاسیس بورس ارز در بدنه کارشناسی و مدیریتی بانک مرکزی وجود داشته، از بین رفته است، اما باید به تاسیس بورس ارز سرعت داد؛ هرچند هماکنون معاملات نقد در بازار متشکل ارزی انجام میشود، اما این بهمعنای تاسیس بورس ارز نیست. در بورس ارز باید قراردادهای آتی و آپشنها مبادله شود. اگر همیاری و همکاری لازم بانک مرکزی وجود داشته باشد، میتوانیم با سرعت بیشتری این مسیر را دنبال کنیم.
قطعا در تعطیل کردن بازار آتی سکه عجله شد. این بازار با عجله تعطیل شد، اما همانطور که دیدید، تعطیلی بازار مبادلات آتی سکه تأثیری بر بازار طلا نداشت. با وجود تعطیل شدن بازار مبادلات آتی سکه در بورس کالا هنوز هم در بازار سنتی طلا معاملات مشتقه و مدتدار طلا مشابه مبادلات آتی، ولی بهصورت غیررسمی انجام میشود که این بهدلیل عمق زیاد بازار معاملات طلا در ایران است. به اعتقاد من، بازار معاملات آتی سکه باید احیا شود؛ زیرا با تعطیل شدن این بازار، یک ابزار پرقدرت که به ما امکان شناسایی روندها و انتظارات را میداد از دست رفت. سازمان بورس به تازگی مجوز معاملات آتی صندوقهای طلا را که مبتنی بر گواهی سپرده طلاست، صادر کرده، اما به همین اکتفا نخواهیم کرد و تلاش میکنیم که دوباره این بازار احیا شود.
ریشه این بحث، بداخلاقی سیاسی بود. افرادی بهدنبال سوءاستفاده سیاسی از این موضوع بودند و اختلاف بین حقیقیها و حقوقیها را بزرگ میکردند. نفس این موضوع که کسی بگوید حقیقیها ضرر کردند و حقوقیها سود بردند یا سر حقیقیها را کلاه گذاشتند، اشتباه است؛ زیرا در بازار سرمایه تعداد زیادی حقیقی و حقوقی وجود دارند و اساسا جمع بستن این دو طیف از سهامداران کار اشتباهی است. از انصاف به دور است که بگوییم همه حقوقیها خلاف کردهاند؛ البته این بهمعنای آن نیست که تخلفی انجام نشده است. ما تلاش کردیم از طریق سیستمهای نظارتی تخلفها را شناسایی کرده و به حداقل برسانیم.
خیر. بعضا تخلفهایی که سازمان بورس شناسایی کرده در مرجع قضایی رد شده؛ یعنی شواهد کافی تشخیص داده نشده و فرد تبرئه شده است؛ برخی پروندهها نیز هنوز در محله دادرسی است. در بازار سرمایه از نظر قانون، هیچ فرقی بین تخلفاتی که سهامداران حقیقی و حقوقی انجام میدهند، وجود ندارد و امروز خوشبختانه بهرهبرداری سیاسی از این موضوع امکانپذیر نیست و کسی این حرفها را دنبال نمیکند.
افرادی که وارد بازارسرمایه میشوند باید دانش، آگاهی و مهارت کافی داشته باشند. اگر دانش و مهارت کافی در بازار سرمایه ندارید، باید از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بازار سرمایه شوید و اگر درنظر دارید بهصورت مستقیم وارد بازار سهام شوید، باید توجه داشته باشید که بازار دارای ریسک است؛ یعنی همیشه احتمال بالارفتن و پایین آمدن قیمت یک سهم وجود دارد. کسی که وارد خرید و فروش سهام میشود، این ریسک را پذیرفته است؛ بنابراین مسوولیت زیانهای احتمالی هم با خود اوست؛ هرچند که ما امیدواریم همه از این بازار نفع ببرند.
منبع: کالاخبر