به گزارش می متالز، معاملات روزانه در بورس با پیشینه ریزش نرخ دلار در بازار آزاد شروع ضعیفی را تجربه کرد. فعالان بازار سهام با چشمانداز رشد نرخ دلار و ترس از کاهش ارزش داراییهای ریالی خود اقدام به ورود به این بخش از فعالیتهای اقتصادی کردهاند و حالا با عقبنشینی و اصلاح نرخ دلار و تقویت نسبی ارزش پول داخلی، اندکی پا پس کشیدهاند. اما نکتهای که در این میان جلب نظر میکند، ارزش پایین معاملات روزانه است. در حالی که با 30 دقیقه پایانی مجاز برای خرید و فروش روزانه نزدیک میشویم، ارزش معاملات بورسی به زحمت به 400 میلیارد تومان میرسد که به طور متوسط میان صنایع بورسی تقسیم شدهاست. تقسیم ارزش معاملات حاکی از عدم تمایل سرمایهگذاران به خرید در گروه یا نماد خاصیست و به نظر میرسد این نوع واکنش سرمایهگذاران به نوعی یک گارد تدافعی از سوی قشر کمی از معاملهگران روزانه به منظور فاصله گرفتن از فضای ریزشی تا مشخص شدن تکلیف بازار سهام در روزهای آینده باشد.
امروز قرار است 5 درصد از سهام شرکت گهرزمین برای اولین بار در بازار دوم فرابورس ایران عرضه شود. این عرضه اولیه که به صورت بوک بیلدینگ (تجمیع سفارشات در ساعات مجاز برای معاملات و تخصیص عرضه براساس میزان تقاضا پس از ساعت مجاز) صورت میپذیرد، قرار است در قیمت محدوده 650-680 تومان به ازای هر سهم سفارشگذاری شود. تعداد سهام قابل عرضه 615 میلیون سهم است که با فرض عرضه در قیمت 680 تومان به ازای هر سهم، نقدینگی 420 میلیارد تومانی را از بازار طلب میکند. از طرفی از آنجایی که میزان مشارکت سرمایهگذاران در عرضههای اولیه قبلی بالای 200 هزار نفر بود، انتظار میرود به هر کد بورسی کمتر از 3000 سهم (نیمی از سقف تخصیص مجاز) برسد. از سوی دیگر نگاهی به عرضههای اولیه و سقفهای تعیین شده نشان میدهد که چیزی در حدود یک سوم سقف تعیین شده برای هر کد بورسی به سهامداران تخصیص داده شده که سهمیهای در محدوده 2000 سهم است. بنابراین انتظار نمیرود نقدینگی مورد نیاز برای هر کد از 2 میلیون تومان بیشتر باشد.
سوال بسیاری از فعالان بورسی این است که آیا این عرضه اولیه عامل اصلی ریزش قیمتها در بورس است و نقد کردن سهام برای خرید یک عرضه اولیه کار اشتباهیست؟ جواب هر دو قسمت "خیر" است. چه آنکه نقدینگی پارک شده برای ورود به بازار سهام یا بازارهای موازی آنچنان قدرتمند است که نیاز 420 میلیارد تومانی را به طور کامل جذب میکند. از طرفی ذکر این نکته خالی از لطف نیست که بدانیم سقف 6000 سهمی برای این عرضه اولیه اگر سرمایهگذاران خرد را به طمع فروش سهام و پر کردن سقف سفارش بیندازد، در بیشترین سطح و با فرض 225 هزار کد بالقوه (سقف مشارکت در عرضه اولیههای سابق) چیزی در حدود 900 میلیارد تومان نقدینگی میطلبد که به طور قطع اولا همه کدهای بالقوه تمام نقدینگی خود را بصورت سهم نداشتهاند و ثانیا در روز آخر(روز جاری) به صرافت فروش سهام برای خرید عرضه اولیه نیفتادهاند.
روند اصلاح پر سرعت نرخ ارز در بازار موازی که از اواسط هفته گذشته آغاز شده بود، روند خود را ادامه میدهد. در آخرین نرخهای اعلامی از بازار آزاد، دلار به کانال 11 هزار تومان نفوذ کرده است و در نرخ 11800-11900 تومان در حال معامله است. همانطور که در ابتدای گزارش عنوان شد، به دلیل اهرم صعودی بودن دلار برای شاخص کل و شروع رشد قدرتمند بازار سهام، این اصلاحهای تدریجی و نزدیک شدن به مرز روانی 10 هزار تومان برای شاخص کل، بسیاری از معاملهگران را نگران ریزشهای بیشتر کردهاست. همانطور که بارها در گزارشهای مختلف اشاره شدهاست، محدوده منطقی و تحلیلی برای دلار نه اعداد بالای 15 هزار تومان و نه نرخهای زیر 10 هزار تومان است و سودآوری شرکتهای بورسی براساس این نرخها کماکان چشمانداز سودآوری صنایع مرتبط با دلار را با توجه به قیمتهای فعلی سهام لزوم فروش را ایجاب نمیکند. به بیان بهتر، اصلاح قیمتها با توجه به چشمانداز سودآوری شرکتها با نرخهای فعلی دلار و ارزهای مرتبط، بیش از این توجیه منطقی ندارد و سرمایهگذاران با چشمانداز میانمدت، میتوانند از این فضا برای بهبود کیفیت پورتفوی خود اقدام کنند. متوسط معادل دلاری فروش شرکتها در ماههای گذشته و در حالی که نرخ دلار بالاتر از 14 هزار تومان در بازار آزاد داد و ستد میشد، به بیش از 11 هزار تومان نمیرسید و محدوده زیر 9 هزار تومان برای شرکتهای بزرگتر ثبت شده است. این موضوع نیز برای کسانی که اهل محاسبات هستند میتواند راهگشا باشد و کشیده شدن ترمز جنگ تجاری میان چین و آمریکا نیز از سوی دیگر نوید یک بازار جهانی پایدارتری را میدهد.
از سوی دیگر ارزش بسیار کم معاملات روزانه که به 467 میلیارد تومان در روز جاری رسیدهاست به نوعی عدم تمایل عمومی به فروش هرچه بیشتر سهام در قیمتهای فعلی را گوشزد میکند. تشدید فشار فروش براساس افت قیمتها و ترس سهامداران از ریزش بیشتر قیمتها در روزهای آتی نیز به این مسئله دامن زده است که این هم نمیتواند معیار مناسبی برای تصمیمگیری باشد و توصیه میشود که سهامداران از این فضا و همراهی بیشتر با فروشندگان فاصله بگیرند. موضوع آرامش در بازارهای موازی و خروج فعالیتهای سفتهبازی در بازار ارز و سکه نیز میتواند قیمتهای فعلی سهام بسیاری از شرکتهای سودآور بورسی را با تقاضای بیشتر مواجه کند و شکلگیری یک روند با ثبات رشد قیمتها در میانمدت به بازگشت سرمایههای هراسناک از ریزشهای بیشتر کمک خواهد کرد که نوید بازگشت شاخص کل را میدهد. هرچند فروشندگان سهام تا مشخص نشدن تکلیف تقاضای موثر باید از خریدای هیجانی در تمام نمادها پرهیز کنند.