به گزارش میمتالز، چنین به نظر میرسد که همه چیز ویرانه است. شبیه به همان ویرانهای که هشت سال پیش، روحانی از احمدی نژاد و قبلیها از قبل تریها تحویل گرفته بودند. غافل از آنکه این نه میراث چهار سال و هشت سال و شانزده سال، که نتیجه چند ده سال ناکارآمدی و بیکفایتی متولیانی است که در هر دوره و دولت بدون داشتن شایستگی و تخصص، درصندلیهای مدیریتی جانمایی شدند و در دولتهای بعد نه تنها ویرانههای جامانده از آنان آباد نشد که همان راه نیز ادامه پیدا کرد.
با این حال انگار این ذات آدمی است که در خشکسالی امید نیز انتظار بارش امید داشته باشد. خشکسالی که میتوان آن را به برخی منابع انرژی نیز تعمیم دهیم. منابعی که به هزار بهانه تلف شده و به یکی از صدها نقطه ضعف مردم این مرز و بوم تبدیل شده اند. در این میان تکرار چالشهای این حوزه از سوی کارشناسان و آگاهان ادامه دارد، اما انگار هنوز تا اجرایی شدن برنامه ها، فاصله بسیار است.
«حسن مرادی»، کارشناس انرژی، استاد دانشگاه تهران و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی با تاکید بر چالشهای بی شمار حوزه انرژی به میگوید: «قطعا مسلط شدن وزیر نیروی تازه به شرایط موجود و در دست گرفتن رتق و فتق امور زمان خواهد برد. اما نباید از یاد برد که کشور در چه شرایطی است. بهبود اوضاع، گامهای محکم و بزرگ و هر ایده درست و کارشناسی شدهای، زمان میخواهد. پس نباید از این مهم غافل شد.»
مرادی ادامه میدهد: «مساله اول کمبود نقدینگی است. وزارت نیرو طی سال ها، متاعی که تولید میکند را به ثمن بخس میفروشد و به این ترتیب دخل و خرج آن جواب نمیدهد. در واقع یارانه بزرگی که در برق داده میشود سبب به صرفه نبودن تولید نیرو و همگام با ضرر و خسران خواهد شد.»
درست در ۵ مرداد سال جاری بود که در گفت و گویی با مدیر روابط عمومی سندیکای صنعت برق ایران به مساله طلب و بدهی فی مابین دولت و صنعت برق پرداخت. دادههای این مصاحبه حکایت از طلب ۵۹ هزارمیلیارد تومانی یارانه وزارت نیرو از دولت پیش و همچنین بدهی دولت به همین میزان به بخش خصوصی تولید، انتقال و توزیع و بخش بانکی حکایت داشت.
مرادی در همین راستا و با تاکید بر این نکته که صنعت برق در همه حوزهها بهویژه در بخش نیروگاهها، سرمایهبر است، ادامه میدهد: «از سالها قبل بدهی به سندیکاهای تولید تجهیزات برقی و تشخیصات نیروگاهی روی هم جمع و به رقم قابل توجهی رسید. محدودیت منابع مالی سندیکاها را نیز نسبت به پرداخت مزد کارگران و بدهیهای خودشان ناتوان کرده بود. خب نتیجه چه بود؟ ناتوانی سیستم نسبت به پرداخت بدهی، صنعت برق را دچار خلاء منابع مالی و سرمایهگذار کرد.»
مرادی با اشاره به تراز منفی نیروگاهها ادامه میدهد: «با وضعیت نیروگاهای برق آبی بخصوص در سال آبی جاری که با آن مواجه ایم وزارت تازه حتما باید فکری به حال آن بکند. در این نیروگاه ها، به دلیل کاهش بارندگی، ذخایر مخزنی بسیاری از سدها خالی شده و تولید برقی صورت نگرفت از طرفی به علت افزایش بار شبکه شاهد ترکیدگی پستهای برق هم بودیم که توان تحمل این حجم از فشار را نداشتند و این یکی از اصلیترین دلایل قطعی برق طی چند وقت اخیر است.»
این استاد دانشگاه با اشاره به لزوم جبران تراز منفی ادامه میدهد: «اگر هوا رو به سردی برود و بهره گیری از وسایل سرمایشی کاهش پیدا کند تا حدودی وزارت نیرو میتواند این تراز را مدیریت کند، اما اگر گرما تداوم پیدا کند همواره این بالانس منفی وجود خواهد داشت.»
مرادی با بیان اینکه طی سالهای گذشته تاکنون هیچ تدبیری برای استفاده از انرژی خورشیدی نشد تصریح کرد: «حدود ٣۰ درصد از برق اروپا از انرژی خورشیدی تامین میشود. تمامی کشورها به اهمیت این موضوع پی برده و برنامههای عظیمی برای تولید استحصال انرژی خورشیدی دارند. ما نه تنها انرژی فتوولتاییک از خورشید را استفاده نکردیم بلکه از انرژی گرمایشی آن نیز استفاده نمیکنیم. هیچ آبگرمکنی که بتواند از انرژی گرمایشی خورشید استفاده کند را در پشت بام خانهها و آپارتمانها نصب نکردیم.»
او یادآور میشود: «راندمان پنلهای خورشیدی در ایران بسیار پایین و در حدود ٢٨ درصد است بنابراین برق تولیدشده نیز راندمان پایینی دارد در حالیکه این رقم در سایر کشورها به نسبت ایران بالاتر بوده و تا ۶۰ درصد نیز مواردی داشتیم.»
مرادی در پایان اظهار میکند: «مسالهای که صاحبان صنایع و تولیدکنندگان انرژیهای نو انتظار دارند پرداخت وجه تولیدی برق نیروگاههای خورشیدی و بادی است. درواقع به صرفه شدن مترادف تشویق و تولید است. وقتی وزارت نیرو همان رقم ناچیز تولیدات این صنایع را پرداخت نکند، خب طبیعی است صاحبان نیروگاههای کوچک خورشیدی یا نیروگاههای بادی و هر علاقمند دیگری را از حرکت رو به رشد و فناوری باز میدارد.»
در نهایت باید گفت که شاید بهتر باشد وزیر تازه به جای نشان دادن افق چهار ساله که مثل دولتهای سابق پس از رسیدن به موعد مقرر در سایه توجیهها و بهانه تراشیها فراموش میشوند کمی از امروز بگوید. مثلا در ماجرای قطع مکرر برق و زیانهای سنگین آن بر صنایع و اقتصاد خانوار، برنامه ایشان چیست؟ برای مبارزه با مافیای برق قرار است چه راهکاری اتخاذ شود؟ جایگاه انرژیهای نو در برنامه ایشان کجاست؟ و تکلیف بدهی عظیم دولت به سندیکاهای برق چه خواهد شد؟ طبیعتا باید ابتدا ریشه را درست کرد تا بتوان به رأس رسید!
منبع: روزنامه اینترنتی فراز