به گزارش میمتالز به نقل از روزنامه پیام ما، بسیاری از روستاییان در نزدیکی معادن از تخریب آب و هوا و زمین گله داشتهاند و نبود تعریف درستی از مسوولیت اجتماعی در میان معدنکاران و تخریب افسارگسیخته محیط زیست در برخی مناطق، به تقابل جدی میان آنها و جوامع محلی دامن زده بود. حالا، اما یک معدنکار به فجیعترین شکل ممکن کشته شده و این در حالی است که معارض اصلی تنها یک خانواده از روستای «داشکسن» بودهاند؛ خانوادهای که میگفتند زمینهایی که منابع طبیعی به معدنکار داده متعلق به آنها بوده است.
صدای محمد سیدی کلیبر از پشت تلفن به سختی شنیده میشود. او پسر معدنکار کشته شده است و در حالی که یادآوری خبر هنوز برایش سخت است، به ماههای قبل و تقابل موجود میپردازد: «معدن هماتیت ما، سنگ آهن کارخانه سیمان را تامین میکرد. معدن کوچک است و از سال ۹۱ هم اکتشاف آن شروع شد، اما سال ۹۵ یا ۹۶ بود که پروانه بهرهبرداری آن صادر شد و مشغول به کار شدیم تا ۱۸ ماه قبل. آن زمان یکی از اهالی روستا گفت ۱۸ هزار متر از زمینهایی که ما در آن مشغول به کار بودیم متعلق به اوست. مشکل از آنجا شروع شد.»
سجاد غرقی، نایب رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران: شاید مهمترین دلیل نبود ثبات در قوانین و نبود امکان انباشت سرمایه مولد است. وقتی معدنکار با مشکلات زیادی در عرصه قانونی مواجهه است و سازمانهای مختلف هم مدام سنگاندازی میکنند، او به فردا امیدی ندارد و این شغل برایش شغلی دائمی نیست. با خودش مدام فکر میکند مکن است سال دیگر اینجا نباشم. در نتیجه نگران مشکلات و شرایط آنجا نیست
روستای داشکسن تنها روستای نزدیک به معدن است. با حدود ۷۰ خانوار ساکن در آن و در فاصله هشتاد کیلومتری اردبیل. به جز داشکسن، روستای دیگری در نزدیکی معدن هماتیت وجود ندارد. «از ۱۸ ماه قبل که شکایت انجام گرفت، با وجود آنکه حکم توقف کار نداشتیم، کار متوقف شد. این فرد هم شکایت کرد و بر اساس نقشه هوایی که در سال ۴۷ از منطقه گرفته شده بود از شعبه سه دادگاه اثبات مالکیت گرفت. با اینکه از این ۱۸ هزار متر تنها ۱۸۰۰ متر شخم زده شده و مزرعه بود، او ادعای تمام زمین را داشت. ما هم پیگیری کردیم و دیدیم مالکیت کل زمین را ندارد و اصلا مالک منابع طبیعی است.» سیدی به شب حادثه برمیگردد، زمانی که خودش به دلیل ابتلا به کرونا در اردبیل بود و پدرش بعد از گذشت ماهها بیل مکانیکی اجاره کرده و به منطقه میرود تا کار را پیش ببرد. «آنها ابتدا ماشین پدرم را آتش میزنند و بعد حمله میکنند و او و راننده بیل مکانیکی را میزنند و بعد هم بنزین روی بیل مکانیکی و پدرم میریزند. هنوز مشخص نیست پدرم قبل از آنکه بسوزد فوت شده بود یا خیر.»
رحیم فرهادی، عضو هیاتمدیره خانه معدن استان اردبیل هم این ماجرا را اینطور شرح داده: «معارضان معتقد بودند که زمین متعلق به منابع طبیعی است و فرد معدنکار نباید در آنجا فعالیت کند. در نهایت این اختلاف تا حدی بالا گرفت که معارضان محلی دو دستگاه بیل مکانیکی، خودرو و کانکس نگهبانی را آتش زدند و باعث مرگ این معدنکار شدند. بنا به گفته شاهدان، معدنکار در حال فرار بوده که با پرتاب سنگ از سوی معارضان بیهوش میشود و پس از آن به طرز فجیعی میسوزد.»
سیدی حالا صدایش کمرنگتر شده و میگوید پدرش در این سالها برای جادهسازی و ساخت مدرسه و .. کمکهای زیادی به روستا کرده و درباره تعارضات میان معادن و جامعه بومی به دلیل تخریب محیط زیست و نابودی زمینهای منابع طبیعی میگوید: «پروانه کار ما پنج سال یکبار تمدید میشد و معدن ما به نسبت بسیاری از معادن تخریب چندانی هم نداشت. در عین حال بسیاری از اهالی روستا با پدرم آشنا بودند و او را به خوبی میشناختند و همیشه از او تعریف میکردند.»
دادستان مشگینشهر هم از شناسایی و دستگیری ۴ مظنون در این ارتباط خبر داده است. علی رضایی گفته: «متاسفانه در پی اختلاف ملکی که در روستای داشکسن مشگینشهر، بخش لاهرود از توابع شهرستان مشگینشهر با مقتول این حادثه به وجود آمده بود معدنکاری در این شهرستان به قتل رسیده که در این ارتباط ۴ نفر مظنون هستند و نتیجه نهایی بعد از بررسیهای پزشکی قانونی اعلام میشود.»
با این همه، یکی از اعضای سازمان منابع طبیعی منطقه هم که نمیخواهد نامش در این گزارش عنوان شود، به «پیام ما» میگوید: «این اتفاق به دلیل زیادهخواهی یکی از روستاییان رخ داده و کسی نمیتواند در زمین متعلق به منابع طبیعی دخل و تصرف کند. در بسیاری از مناطق استان شاهد تعارضات مختلف میان معدنکاران و بومیان هستیم، اما در این مورد واقعا ناحقی صورت گرفته. کسی که دست به چنین کاری زده بارها و به دلایل مختلف از صاحب معدن شکایت میکرد. مثلا وقتی راه روستایی تعریض شد و زمینهای زراعیاش خسارت دید، اما صاحب معدن را مقصر میدانست در حالی که اداره راه این کار را کرده بود.»
به گفته او در بسیاری از موارد ممکن است تخریب از سوی معادن رخ دهد، اما بر اساس «بند ب ماده ۱۳» و «بند ب ماده ۱۷» منابع طبیعی، معدنکار باید خسارت بپردازد. در بسیاری از موارد معدنکار زمین تخریب شده را درست میکند و ما خودمان بذرپاشی میکنیم.»
صادق پناهی، دبیر شبکه تشکلهای محیط زیستی اردبیل: در منطقه ما باد بسیاری در جریان است و فعالیت این معادن باعث شده هوا غبارآلود باشد. از سویی ما هربار از کار معادن صحبت میکنیم نگرانی برای معدنکاری در سبلان مطرح میشود. اخیرا بحث معدنکاوی در سبلان پیش آمده بود و معدنی هم مجوز فعالیت گرفت
ماجرا، اما برای معدنکاران سختتر از گذشته است. در ایران، مسوولیت اجتماعی معدنکاری، خصوصا برای معادن کوچک رعایت نمیشود و در سالهای اخیر تعارض منافع میان معدنکاران و جامعه محلی افزایش چشمگیری داشته است و بسیاری معتقدند قدرت و سرمایه آنها از سویی و از سوی دیگر آنچه آنها به عنوان اشتغالزایی از آن نام میبرند عامل تخریب در بسیاری از نقاط بوده است. با این حال سجاد غرقی، نایب رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران به «پیام ما» میگوید که این اتفاق از چند بعد قابل بررسی است و مسوولیت اجتماعی و ذینفعان محلی به دلایل مختلفی در کشور نادیده گرفته شده. «شاید مهمترین دلیل نبود ثبات در قوانین و نبود امکان انباشت سرمایه مولد است. وقتی معدنکار با مشکلات زیادی در عرصه قانونی مواجهه است و سازمانهای مختلف هم مدام سنگاندازی میکنند، او به فردا امیدی ندارد و این شغل برایش شغلی دائمی نیست. با خودش مدام فکر میکند ممکن است سال دیگر اینجا نباشم. در نتیجه برایش هزینه نمیکند و نگران مشکلات و شرایط آنجا نیست.» به گفته او همین نبود چشمانداز از آینده و فعالیت اقتصادی عاملی است که معدنکار تلاشی برای ارتباط با جامعه محلی و بومی نمیگیرد و جامعه بومی منطقه هم فکر میکند او دشمن است. «نبود افق دید سبب میشود معدنکار، کارش را روزانه اداره کند نه آنکه برای ادامه دار شدن کار در طول سالیان متمادی برنامهریزی داشته باشد. البته این هم تنها یک بخش از ماجراست.»
آذربایجان شرقی بیش از ۶۵۰ معدن دارد که ۴۱۱ معدن آن فعال است. کانیهایی از جمله مولیبدن، طلا، مس و نفلین سینیت از جمله مواد معدنی استخراج میشود وجود همین معادن هم به گفته صادق پناهی، دبیر شبکه تشکلهای محیط زیستی و منابع طبیعی استان اردبیل باعث تعارض منافع شده است. «مردم در این مناطق میگویند منابع سرشار ما به صورت خام به استانهای مرکزی میرود و ما از آن نفعی نمیبریم و میگویند اگر بحث اشتغالزایی است چرا این کارخانهها در منطقه ما ساخته نمیشود. این یک بخش از گلایه و نظر مردم است که البته چندان درست و مناسب نیست و بیشتر شکل و شمایل پررنگ کردن مسائل قومی را دارد.».
اما تعارض دیگر به گفته پناهی، تعارضی است که دوستداران محیط زیست و فعالان منابع طبیعی با فعالیت افسارگسیخته معادن دارند: «در منطقه ما باد بسیاری در جریان است و فعالیت این معادن باعث شده هوا غبارآلود باشد. از سویی ما هربار از کار معادن صحبت میکنیم نگرانی برای معدنکاری در سبلان مطرح میشود. اخیرا بحث معدنکاوی در سبلان پیش آمده بود و معدنی هم مجوز فعالیت گرفت.».
اما تعارض سوم آنطور که این فعال محیط زیست میگوید به تعارض میان محلیها و معدنکاران مربوط است. اتفاقی که البته چندان در منطقه آنها هنوز پررنگ نشده است. «هنوز این نوع از تعارض چندان نیست، اما ممکن است در سالهای دیگر به شکلی جدی خودش را نشان دهد. از سویی ما تجربههایی هم مانند تجربه روستای هلآباد را داریم که با فعالیت محلیهای و دوستداران معدنکاوی مخرب متوقف شد هرچند در نهایت باید گفت نگاه مثبتی به معدنکاری در منطقه وجود ندارد.»
او همچنین میگوید یکی از دلایل این نگاه منفی هم معدنکاری در گردنه حیران است؛ نقطه حساس و مهم که کندن کوه و تخریب محیط زیست در آن بسیاری از مردم را آزرده و هنوز هم برای مقابله با آن اتفاقی نیفتاده است. چرا که ارزیابیهای محیط زیستی هم به درستی انجام نمیشود و نگرانی از افزایش تعارض در هر سطح وجود دارد.
منبع: روزنامه پیام ما