به نظر میرسد گفتوگوی ناتمام با کاشفان این میدان که از سال 2008 آغاز شده، شرکت ملی نفت ایران بهعنوان متولی این میدان گازی مشترک با عربستان سعودی را از اجرای طرحهای دیگری برای عقب نماندن از رقیب ناگزیر کرده است. به این ترتیب علی کاردر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران نخستین بار در بهمنماه سال گذشته از طراحی پکیجهای متفاوت و کوچک در قالب قراردادهای EPCF برای ورود سایر شرکتها به توسعه میدان فرزاد B خبر داد و روز گذشته نیز «ایسنا» از آمادهسازی اسناد این قراردادها خبر داد. هرچند شرکت ملی نفت با این اقدام موازی قصد دارد در کنار مذاکره با هندیها دیگر فرصتها را از دست ندهد، با این حال به نظر میرسد جذب سرمایهگذار با تکیه به قراردادهای EPCF نیز چالشهای خاص خود را داشته باشد.
تجربه نشان داده است قراردادهای EPCF (طراحی و مهندسی، تامین، ساخت و تامین مالی) از جمله قراردادهایی هستند که به علت انتقال بار مالی پروژه به شرکت پیمانکار و تکه تکه بودن کار در دست پیمانکاران مختلف، معمولا موفق نبوده یا با استقبال همراه نمیشوند. اجرای این قراردادها به خصوص در رابطه با میدانی با مختصات میدان گازی فرزاد B که پیچیدگیهای طبیعی فرآیند استخراج از آن را دشوار کرده است، کمی مشکلتر نیز به نظر میرسد. از دیگر سو کارشناسان عقیده دارند یکی از مشکلات این نوع از قراردادها (EPCF) مدیریت دشوار آن و برقرار کردن تعادل میان پیمانکاران مختلف به منظور جلوگیری از ایجاد تقدم و تاخر در اجرای بخشهای مختلف است. به این ترتیب با وجود ریسک مالی و اجرایی بالایی که این نوع از قرارداد در میدان گازی فرزاد B برای سرمایهگذاران به همراه میآورد، این سوال مطرح است که چرا شرکت ملی نفت این مدل قرارداد را برای جذب سرمایه انتخاب کرده است؟
پاسخ این سوال زمانی مشخص میشود که بحث «اولویت» واگذاری طرح توسعه میدان گازی فرزاد B به شرکت اوانجیسی ویدش (OVL) که بازوی فعالیتهای خارجی شرکت هندی اوانجیسی (ONGC) است و «تعللهای» این شرکت هندی مطرح میشود. در واقع از آنجا که این شرکت هندی میدان گازی فرزاد B را کشف کرده است، به نوعی اولویت توسعه این میدان به این شرکت تعلق دارد. این اولویت البته همیشگی نیست و به گفته کارشناسان چنانچه مذاکره با هندیها به نتیجه نرسد، ایران میتواند نقطه پایان بر آن بگذارد و مذاکره با دیگر متقاضیان از جمله چین و روسیه را پیگیری کند. با این حال فعلا مذاکرات ایران و هند بر سر توسعه میدان گازی فرزاد B ادامه دارد؛ دستکم تا شهریورماه سال جاری که قرار است هندیها طرح 3 میلیارد دلاری خود برای توسعه این میدان مشترک را نهایی کنند.
با مشخص شدن این اولویت، یک کارشناس صنعت نفت به «دنیای اقتصاد» میگوید: بعد از اتلاف وقت هندیها در رابطه با مشخص کردن تکلیف مذاکرات برای توسعه فرزاد B و ارائه پیشنهادهایی که از نظر ایران قابل مذاکره نبودند، شرکت پترو پارس بهعنوان بازوی اجرایی شرکت ملی نفت ایران، طراحی بستههایی برای برگزاری یک مناقصه به منظور جذب شرکتهای دیگر برای توسعه فرزاد B را آغاز کرد. از نگاه این کارشناس در نظر گرفتن قراردادهای EPCF برای برگزاری این مناقصات (با وجود مشکلاتی که این نوع قرارداد دارد) به این دلیل بوده است که اولا بهانهای به دست هندیها نمیدهد و برای شرکت ملی نفت ایران بار قانونی ندارد، ثانیا بار مالی نیز به همراه ندارد. اما با اجرای همزمان مناقصات در قالب قراردادهای EPCF برای توسعه میدان گازی فرزاد B، ایران میتواند هم هند را برای به نتیجه رساندن مذاکرات تحت فشار قرار دهد و هم در صورت ورود شرکتها به مناقصات EPCF بخشی از کارهای مربوط به توسعه را به پیش ببرد.
سیاست اخیر شرکت ملی نفت برای تحت فشار قرار داشتن طرف هندی برای به نتیجه رساندن مذاکرات طرح توسعه میدان گازی فرزاد B در حالی است که به نظر میرسد این شرکت بهرغم تمایل هندیها برای طولانیتر کردن روند مذاکرات، قصد دارد هر چه سریعتر تکلیف این میدان گازی مشترک را روشن کند. از نگاه کارشناسان اگرچه توسعه میدان گازی فرزاد B به اندازه پروژههایی مانند فاز 11 پارس جنوبی یا توسعه میادین غرب کارون برای وزارت نفت اولویت و درآمد ندارد، با این حال به علت مشترک بودن این میدان گازی با عربستان سعودی و آغاز برداشت گاز این میدان از سال گذشته، ایران تمایل دارد قافیه را به رقیب عرب نبازد. با تمام این تفاسیر باید دید اسناد توسعه میدان فرزاد B به شکل قراردادهای EPCF که شرکتهای ایرانی و خارجی میتوانند براساس آن وارد طرح توسعه این میدان شوند چه زمانی آغاز خواهد شد و در نهایت ایران برداشت از ۲۱ تریلیون فوت مکعب گاز درجای این میدان را با چه فاصله زمانی از رقیب آغاز خواهد کرد؟