به گزارش میمتالز، ایران با در اختیار داشتن ذخایر بسیاری از مواد معدنی، توانسته در میان ۱۵ کشور معدنی دنیا قرار بگیرد، اما امروز صنایع پاییندستی بهویژه فولادیها نسبت به تامین مواد اولیه خود با چالش و نگرانی مواجهند، در حالی که سالهای اخیر، تمامی وزرای صنعت، معدن و تجارت بر عقبماندگی در اکتشافات تاکید کردهاند، با این حال، امروز بهنوعی هشدارها به مرحله جدی رسیده و حتی سناریو واردات مواد معدنی هم جدیتر از گذشته مطرح میشود.
توسعه صنایع معدنی و همچنین صادرات غیرنفتی، نیازمند افزایش استخراج و بهرهبرداری از ذخایر معدنی و شناسایی ذخایر جدید است؛ موضوعی که عمده مسئولیت آن در گام نخست، برعهده دولت است. اما آنطور که شرایط فعلی نشان میدهد، اکتشافات آنگونه که باید، در سالهای گذشته توسعه پیدا نکرده و امروز این موضوع گریبانگیر صنایع پاییندستی شده است. بهگزارش صمت، امروز صنعتی همچون فولاد برای تامین مواد اولیه خود با چالشهای بسیاری مواجه است که میتواند تولید و تحقق برنامههای پیشرو را تحتتاثیر قرار دهد. شاید همین موضوع باعث شد تا فولادیها خود بهسراغ معدنکاری بروند و نیاز خود را در این زمینه تامین کنند. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که صدور مجوزهای فولادسازی در شرایط فعلی میتواند عمق این چالش را افزایش دهد. در واقع، بهموازات توسعه اکتشافات باید وزارت صنعت، معدن و تجارت در بحث صدور مجوزها نگاهی کارشناسی و بلندمدت داشته باشد.
از سویی دیگر، باید اطلاعات اکتشافی بهصورت کامل در اختیار معدنکاران قرار بگیرد. در اینباره، مهرداد اکبریان، رئیس انجمن سنگآهن ایران، اظهار کرد: با تمرکز بر بخش سنگآهن و لحاظ وجود ذخایر هماتیت و سنگآهن کمعیار، ذخایر اکتشافنشده و در نظر گرفته نشده و همچنین ذخایر موجود فعلی، حدود ۵ میلیارد تن، ذخیره سنگآهن تخمین زده میشود، هرچند هنوز اسکن کامل از ذخایر کشور انجام نشده و همچنین معادن کوچک و متوسط زیادی در کشور وجود دارند که هیچ دستگاهی هنوز به ذخیرهسنجی آنها نپرداخته است.
وی افزود: عمق مطالعات ما بهطور متوسط، ۶۰ تا ۷۰ متر است و بهطورقطع با نفوذ به اعماق چند صد متری به ذخایر خوبی دست خواهیم یافت؛ بهعلاوه اینکه، ذخایر کلان سنگآهنهای عیار پایین در کشور موجود است و زمانی که استفاده از آنها توجیه اقتصادی داشته باشد، استخراج خواهند شد. این موضوع نشان میدهد، در حوزه اکتشافات کار بسیار است و هنوز به آن نقطهای که باید بهعنوان یک کشور معدنی در آن قرار بگیریم، نرسیدهایم.
امروز حوزههای مختلفی از جمله فولاد و مس در بازار جهانی از شرایط خوبی برخوردار هستند که ما برای بهرهبرداری از این شرایط، در گام نخست، باید میزان برداشت مواد معدنی را افزایش دهیم، اما این در حالی است که رضا فاطمیامین، وزیر صمت همچون دیگر وزرای این وزراتخانه، بر عقبماندگی در حوزه اکتشاف تاکید کرده است؛ عقبماندگی که در سالهای گذشته تنها در خبرها و سخنرانیها بر آن تاکید شد، اما حالا دولت سیزدهم با کمک بازوهای اجرایی خود همچون سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی و سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران (ایمیدرو) تلاش میکند، آن را جبران کند، اما در یک نمونه و برای دستیابی به یک میلیون تن کاتد مس در ۵ سال آینده بهگفته وزیر صمت، باید ۱۵ میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام بگیرد. بدون شک در حوزههای دیگر همچون سنگآهن، زغالسنگ، طلا و.. نیز برای جبران این عقبماندگی، نیازمند سرمایهگذاری جدی هستیم تا صنایع معدنی در پاییندست بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
از سویی دیگر، توسعه اکتشافات، نیازمند در اختیار داشتن تکنولوژی و تجهیزات روز دنیا است که تشدید تحریمها کمی کار را سخت کرده است، اما در این بین، شرکتهای دانشبنیان تلاش میکنند تا نیاز موجود در بازار داخل را تامین کنند، با این حال نمیتوان از تاثیر همکاریهای بینالمللی بر سرعت این توسعه چشمپوشی کرد. بهعنوان مثال، همکاری با بلاروس در بحث تامین ماشینآلات میتواند بخشی از نیاز به ماشینآلات معدنی را تامین کند، در کنار آن نیز، این همکاری میتواند توان رقابتی شرکتهای داخلی را هم افزایش و آنها را بهسمت توسعه سبد محصولات تولیدی سوق دهد. در کنار موارد یادشده، ورود بخش خصوصی میتواند حجم بار مانده بر دوش دولت را کاهش دهد. در سالهای اخیر، بخش خصوصی دارای اهلیت، بارها نشان داده است که در صورت ایجاد بستر مناسب از سوی دولت، میتواند توسعه در بخش معدن را محقق کند.
بهرهبرداری از معدن مهدیآباد، آن هم پس از سالها، یکی از مثالهای بارز از توانمندی بخش خصوصی در بخش معدن است، اما امروز مجموعه بزرگ بخش خصوصی نیز با ورود به حوزه اکتشافی، تلاش میکنند تا بهرهبرداری از ذخایر معدنی را افزایش دهند. حضور شرکتهای معدنی و ایجاد کنسرسیوم برای بهرهبرداری از ذخایر معدن مس جانجا از دیگر نمونههای موفقی است که نشان میدهد بخش خصوصی آمادگی ورود به حوزه اکتشاف را دارد و تنها دولت باید این بستر را فراهم کند و با ثبات در قوانین، بهسراغ جذب حداکثری بخش خصوصی برود.
در واقع دولت برای توسعه بخش معدن، باید سطح تعاملات خود را افزایش دهد. در حوزه اکتشافات، باید اطلاعات در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد و آنها نیز بهسراغ بهرهبرداری از آن بروند تا چالش تامین مواد اولیه رفع شود. اما موضوع دیگری که در سالهای اخیر بارها بیان شده و میتواند در بحث تامین مواد اولیه به کمک صنایع پاییندست بیاید تا دولت بتواند گره کور اکتشافات را باز کند، ورود به معادن فراسرزمینی است که از سوی برخی مجموعههای معدنی کلید خورده است. سرمایهگذاری در معادن کشورهای دیگر، میتواند راهکاری برای تامین مواد اولیه باشد، حتی میتوان با احداث واحدهای فرآوری یا صنایع معدنی تولید در کشور دیگر را ایجاد و دسترسی به بازارهای صادراتی را آسان کرد. بهعنوان مثال، افغانستان یکی از مقاصدی است که میتواند در بحث معادن فراسرزمینی در تامین سنگآهن موثر باشد. نزدیکی به این منابع میتواند هزینههای حملونقل را هم کاهش دهد، اما تغییر شرایط سیاسی در این کشور کمی شرایط را متفاوت کرده است. البته چندی پیش، معاون معادن و فرآوری مواد وزارت صنعت، معدن و تجارت در سفری به افغانستان برای همکاریهای معدنی اعلام آمادگی کرد. از سویی دیگر، توسعه واحدهای فرآوری در منطقه سنگان میتواند سنگآهن وارداتی از افغانستان را به کنسانتره و گندله تبدیل کند و در اختیار واحدهای تولیدکننده فولاد قرار دهد، اما بدون شک توسعه فعالیتها در بخش معادن فراسرزمینی، نیازمند تقویت روابط دیپلماتیک بیشتری است و در این بین، وظایف رایزنهای اقتصادی بیشتر خواهد شد.
البته در اینباره، سعید عسگرزاده، دبیر انجمن سنگآهن ایران نیز اظهار کرده است: بزرگترین ایراد در بحث معادن فراسرزمینی، پرریسک بودن کشورهایی مانند عراق و افغانستان است. وی ادامه داد: برای معدنکاری فراسرزمینی، فارغ از این کشورها که پیش از این موردتوجه قرار گرفتهاند، باید بتوان از ظرفیت دیگر کشورها نیز استفاده کرد. بهگفته دبیر انجمن سنگآهن ایران، ما تجربه کمی در بحث آمایش معدنی سرزمین داریم؛ بنابراین اگر کشورهای مختلف در بخش آمایش معدنی سرزمین وارد شوند، مهمترین اتفاقی که میافتد، این است که به ما در کسب تجربه کمک میکنند. وی افزود: البته در حال حاضر هم، کارهای بسیار خوبی انجام شده است، اما با آنچه در کشورهای پیشرفته انجام میشود، فاصله دارد. در اکتشاف، چندین لایه گوناگون زمینشناسی وجود دارد که هر یک از آنها میتواند اطلاعات مختلفی در اختیار ما قرار دهد و از انطباق آنها با یکدیگر، آنچه آنومالی یا نقاط امیدبخش نام دارد، استخراج و مشخص شود. هر قدر این کار جدیتر و دقیقتر انجام شود، اطلاعات بیشتری خواهیم داشت. اگر از یکسو معدنکاری فراسرزمینی را، بهویژه در کشورهای همسایه جدی بگیریم و از سوی دیگر، با ترغیب سرمایهگذاران کشورهای دیگر، آمایش سرزمین را بهسرانجام مطلوب برسانیم، با دادههای حاصل، میتوانیم شانس موفقیت تصمیمگیری و تصمیمسازی بعدی را بسیار بالا ببریم. آنچه باید در آمایش سرزمین اتفاق بیفتد، یافتن اطلاعات دقیق و مزیتهای نسبی موجود در همه نقاط کشور پهناورمان است که این کار تاکنون انجام نشده و بهنظر میرسد، اگر با روشهای جدید شرکتهای پیشرو این فرآیند را تکمیل کنیم، به ایجاد ارتباطی عمیق و تنگاتنگ بین ایران و سایر کشورها میانجامد.
در واقع ورود به معادن فراسرزمینی هم، چندان کار آسانی نیست و باید بیش از هر زمان دیگری بر بهرهبرداری از ذخایر در اختیار متمرکز شد. تمرکز بر توسعه اکتشافات و بهرهبرداری از ذخایر موجود و رفتن بهسمت فرآوری ذخایر کمعیار، امروز یک ضرورت برای بخش معدن است، در غیر این صورت، زنگ خطر برای حیات صنایع معدنی بهصدا در میآید. این صنایع امروز با بحرانهای بسیاری مواجهند که بیتوجهی به رفع آنها، میتواند در آینده، چالشی جدی برای سرمایهگذاریهای انجامگرفته بهحساب بیاید.
منبع: گسترش نیوز