به گزارش میمتالز، در گام سوم، انتظار آن بود که اتاق با افزایش کیفیت راهبری و ساختاری خود، به تولید راهحل برای مسائل اقتصاد ایران بپردازد، اما در عمل اتاق هنوز در مرحله دوم متوقفشده و با وجود موفقیتهای بخشی، هنوز به مکانیزمی جامع برای تولید راهحل دست نیافتهاست.
تجربه به ما میگوید نمیتوان مسائل پیچیده امروز را از طریق شیوههای قدیمی و صرفا با تکیه بر افرادی با تفکرات و روشهای پیشین حل کرد، چراکه اکنون حتی مسائلی که بهنظر میرسید در دهههای گذشته برای همیشه حلشده، به شکلی سهمگینتر بازتولید شدهاند. از جمله مساله مشکلات زیرساختهایی مانند برق، گاز و آب که در تابستان و زمستان باعث توقف تولید صنایع بزرگ و تحمیل ضررهای چندمیلیارد دلاری به کشور شدهاست، مشکلات بخش لجستیک کشور در خطوط هوایی، ریلی، زمینی و دریایی، مهاجرت گسترده نیروی کار و در نهایت بحران ادامه دار در تجارت خارجی از جمله مسائلی است که به راهکارهایی بهدست آمده از طریق روشهای نوین و پیچیده حل مساله نیازمند است.
هیچ جا و همه جا. هرچند رهبری اتاق، چه از منظر تصمیم سازی و چه در مقام اجرا برای حل مسائل و مشکلات پیچیده اقتصادی ضروری است، اما در عمل، اتاق هنوز موفق به ایجاد مکانیزم حل مساله و کسب نتیجه در جهت بهبود فضای کسبوکار نشدهاست.
اتاق هرچند عملکرد قابلتوجهی در شناسایی و تبیین مسائل و مشکلات بخش خصوصی و انعکاس آن به دولت داشته است، اما هم زمان قادر به ارائه راهحل موثر و طراحی فرآیند کسب نتیجه نبوده و هنوز از مرجعیت لازم در حوزه سیاستگذاری برخوردار نیست، در نتیجه بهنظر میرسد گام بعدی و فوری اتاق باید بازتعریف نقش خود و تغییر استراتژیها برمبنای این نقش جدید باشد.
نقش امروز اتاق در جایگاه پارلمان بخش خصوصی بهمعنای مجموعهای از صداهای واگرا و متکثر، برای ارائه راهحلهای موثر کافی نیست. اتاق باید چارچوبی برای ایجاد اجماع و تولید راهحل داشته باشد.
درنتیجه بازتعریف نقش اتاق ایران در فضای کسبوکار کشور، در جهت افزایش کیفیت نقش راهبری آن و ایجاد «شبکه حل مساله در اقتصاد ایران» ضروری است.
برای دستیابی به شبکه حل مساله در اقتصاد ایران، باید از تله تکرار فرآیندهایی که قادر به ارائه راهحل نیستند پرهیز کرده و بهجای ادامه دوباره دعواهای قدیمی، با تمرکز بر اشتراکات به سمت روشهای جدید حل مساله حرکت کرد. در این راه توجه به این موارد ضروری است:
۱. داده محورشدن اتاق: صورتهای مالی اتاقهای بازرگانی نشان میدهد درآمدهای حاصل شده در سالهای گذشته، با اولویت مسائل اداری و ساختمان سازی مصرفشده، در بانک سپرده گذاری شده و کمتر صرف تحقیق و توسعه شدهاست. این نحوه هزینه کرد، اتاق را از مساله اصلی خود در جایگاه راهبر شبکه حل مساله اقتصاد ایران دور کردهاست.
۲. تبیین اهداف روشن: اتاق بازرگانی هدفگذاری شفافی برای بهبود فضای کسبوکار در ایران ندارد و بهجای عمل در مقام کنشگر، بیشتر به واکنش در برابر نیروها و تصمیمات بیرونی از جمله قوانین، بخشنامهها و آیین نامههای جدید میپردازد. این نقش نسبتا منفعلانه، در عمل تاثیر چندانی بر فضای کسبوکار نداشته و از همینرو رتبه جهانی ایران در بهبود فضای کسبوکار هیچگاه بهتر از ۱۲۰ نبودهاست.
۳. استفاده از استراتژیهای نوین: بخش مهمی از شروط دستیابی به اهداف بهبود فضای کسبوکار، در گروه عملکرد سایر بازیگران از جمله دولت است. در چنین شرایطی استفاده از مدلها و استراتژیهای علمی جدید ویژه دستیابی به نتیجه از طریق مشارکت همه ذینفعان ضروری است. از جمله این استراتژی ها، مدل result based management یا RBM است که اکنون بهصورت گسترده از سوی سازمانملل نیز مورداستفاده قرار گرفته و موفقیتهای قابلتوجهی نیز در پی داشته است.
اگر روزی انتخاب مدیران اتاق براساس میزان و سطح روابط آنها با حاکمیت یک ضرورت انکارناپذیر بود، امروز و با توجه به حضور قانونی و الزامی اتاق در دهها مرجع تصمیم ساز و تصمیمگیر، لازم است اولویت در انتخاب مدیران اتاق، از میزان روابط، به کیفیت رهبری، تخصص و اثرگذاری تغییر کند. امروز و پس از پشتسر گذاشتن تجربه شانزده سالمدیریت بنگاه صنعتی و یک دهه فعالیت مستمر صنفی، بیشتر از همیشه معتقدم بهبود فضای کسبوکار بدون تلاش منسجم و کار تیمی جدی در قالب نهاد اتاق، ممکن نیست. ما و هم نسلانمان که فعالیت اقتصادی خود را در دوران تحریم آغاز کرده و در همین زمان کسبوکار خود را ساخته ایم، میدانیم نباید و نمیتوان منتظر دولت برای حل بحرانهای اقتصادی و اجتماعی ماند، از اینرو همواره اتاق را در جایگاه «شبکه حل مساله در اقتصاد ایران» دیده ایم.
شبکهای که در آن از تلاش برای ارتباط با نهاد حاکمیت و تعریف مساله یک گام جلوتر رفته و با نگاهی نتیجه گرایانه از طریق مطالعه روشمند و علمی، به ارائه راهحل پرداخته ایم.
منبع: دنیای اقتصاد