تاریخ: ۱۸ شهريور ۱۴۰۲ ، ساعت ۱۶:۲۷
بازدید: ۱۰۳
کد خبر: ۳۱۶۷۸۷
سرویس خبر : معادن و مواد معدنی

نعل وارونه در آموزش معدنی

‌می‌متالز - رضا محتشمی‌پور، معاون وزیر صمت در سخنانی بااشاره به کاهش شدید متقاضیان تحصیل در رشته‌های معدن و زمین‌شناسی گفت: برای تامین نیروی انسانی این حوزه‌ها نگران هستیم. اما علت این جریان نزولی که از چندی پیش کارشناسان نسبت به آن هشدار می‌دادند، چیست؟ شاید بتوان گفت یکی از مهم‌ترین دلایل این است که بازار کار مناسبی در اختیار نیرو‌های جوان قرار نگرفته است.

به گزارش می‌متالز، کارشناسان فعال در این حوزه باور دارند که برای تربیت نیروی متخصص در زمینه فنی و مهندسی، به‌ویژه در حوزه معدن و زمین‌شناسی، باید ارتباط موثری میان بخش صنعت و دانشگاه برقرار شود و بده‌وبستانی شکل گیرد تا فلسفه تشکیل این رشته‌ها در دانشگاه زیرسوال نرود و با ایجاد انگیزه و اشتیاق، جلوی کاهش نیروی انسانی در این حوزه گرفته شود. در گزارش امروز صمت، معضل کمبود نیروی انسانی در بخش معدن و راه برون‌رفت از این چالش را از منظر سعید عسگرزاده، دبیر انجمن سنگ‌آهن ایران و حبیب‌الله ترشیزیان، رئیس سازمان نظام مهندسی خراسان‌رضوی موردبررسی قرار داده‌ایم.

نقطه قوت و ضعف آموزش

سعید عسگرزاده، دبیر انجمن سنگ‌آهن ایران: سیستم آموزشی ما درحال‌حاضر به‌شکلی طراحی شده که بهترین و بیشترین تاثیر و کاربرد را در زمینه‌های تئوریک دارد که این در جای خود جزو نقاط قوت دانشگاه‌های ما است. اما در رشته‌هایی که نیازمند بخش عملیاتی و عملی است، کارکرد آموزشی‌مان به‌گونه‌ای نیست که بتواند کلیه نیاز‌های فارغ‌التحصیلان را در محیط کار مرتفع کند. در برخی رشته‌ها مانند رشته‌های پزشکی در دوره دکتری عمومی و تخصص، دوره‌های کارآموزی با عنوان دوره انترنی و رزیدنتی پیش‌بینی شده است و به این ترتیب، تازه‌کاران در رشته پزشکی در کنار اساتید خود در بیمارستان، بیماران گوناگون را می‌بینند و به‌تدریج از تجربه و اعتماد به نفس کافی برای این کار برخوردار می‌شوند. اما این برنامه‌ریزی در بخش علوم و مهندسی اتفاق نیفتاده است و شاید بزرگ‌ترین ضعف ما در این بخش، به‌ویژه در رشته‌های مهندسی معدن و زمین‌شناسی که مانند رشته پزشکی با نمونه‌های گوناگونی از پدیده‌های طبیعی سر‌وکار دارند، ضعف در کار‌های عملی و عملیاتی است. باید گفت؛ هیچ ۲ معدنی را نمی‌توان با هم یکی دانست و هریک شرایط خاص خود را دارند و از الگو‌های متفاوتی تبعیت می‌کنند. از سوی دیگر، شناخت درست مواد معدنی، شیوه‌های استخراج، روش‌های فرآوری و مدل‌های گوناگون اکتشافی، استخراجی، فرآوری و طراحی باعث می‌شود که عناصر مفیدی که در کنار ماده معدنی استخراج می‌شوند، از دست نروند.

عقب‌ماندگی در تولید علم

نکته مهم دیگر این است که ما در حوزه‌های تولید علم نتوانسته‌ایم پیشرفت قابل‌توجهی داشته باشیم و به‌نظر می‌رسد که سیستم آموزشی ما نتوانسته است، خود را با سیستم آموزشی دنیا تطبیق دهد و از آموزش به تولید علم نرسیده‌ایم.

البته می‌توان یکی دو دانشگاه را استثنا کرد؛ برای مثال، در این زمینه دانشگاه صنعتی امیرکبیر از جمله مجموعه‌های پیشرو است و اقدامات مثبتی انجام می‌دهد و فرمت‌هایی را طراحی کرده است که بخشی از این ضعف را جبران کنند، اما در همان‌جا هم می‌بینیم که شرایط مطابق با آنچه در دنیا اتفاق می‌افتد، نیست. بنابراین، نباید فراموش کنیم که سیستم آموزشی ما انسان‌های تئوریک توانمندی را تربیت می‌کند که مهارت کافی را ندارند و به این ترتیب، جذابیت بسیار زیادی برای دوره‌های تحصیلات تکمیلی در کشور‌های دیگر به‌وجود می‌آید، چون جذب افرادی که از نظر تئوریک تربیت شده‌اند، هزینه آموزش را برای کشور‌های دیگر کاهش می‌دهد و به‌شدت از آن استقبال می‌کنند.

مهندسی عمومی

پس به‌نظر می‌رسد در رشته‌های عملی مانند زیرشاخه‌های علوم‌تجربی مثل پزشکی؛ دامپزشکی، دندانپزشکی، پرستاری مامایی و... نیازمند تغییرات جدی نیستیم و شرایط بدی نداریم، هرچند از تکنولوژی‌های نوین در این زمینه هم تاحدی فاصله داریم. در علوم انسانی، تنها بخش‌های معدودی نیازمند تجربه عملیاتی هستند؛ برای مثال در رشته حقوق که باز هم در آنجا کارآموزی تعریف شده است و کارآموزی در کانون وکلا و بعد از پذیرفته شدن اتفاق می‌افتد و از این نظر، گره‌گشایی می‌شود و بقیه رشته‌های علوم انسانی هم که مبنای تئوریک دارند و آموزش تئوریک در کشور ما شرایط مطلوبی دارد.

اما بزرگ‌ترین مشکل در حوزه مهندسی است؛ ما در این حوزه شاید حتی بهتر بود که همانند دوره دکتری عمومی، رشته مهندسی عمومی تعریف می‌شد که در مقطع کارشناسی، تمام کسانی که تمایل به رشته‌های مهندسی دارند، اول کارشناس مهندسی عمومی می‌شدند و بعد در رشته‌های تخصصی کارشناسی ارشد و دکتری، تحصیلات تخصصی خود را ادامه می‌دادند. دلیل اصلی این است که در محیط کار یک مهندس معمولا تخصص نیاز نیست. به‌عبارت‌دیگر، در یک کارخانه یا کارگاه کوچک انتظار بر این است که مهندسی که وارد می‌شود در همه زمینه‌ها مثل برق، در اندازه‌ای که بتواند از تابلو برق، موتور‌ها و... سر دربیاورد و در زمینه مکانیک، اطلاعاتی داشته باشد به‌اندازه‌ای که بتواند در خرید یا تعمیر تجهیزات حرکتی مانند گیربکس‌ها اطلاعاتی داشته باشد که به‌جرأت می‌توان گفت در کارگاه‌ها و کارخانه‌های کوچک ما نمود بسیاری دارد. اما به‌صورت‌کلی اگر نخواهیم ساختار فعلی آموزش عالی را مطابق آنچه گفتم، تغییر دهیم، الزاما باید در آن‌هایی که ارتباط مستقیم با انواع گوناگون پدیده‌های طبیعی دارند، حتما برای دانشجویان دوره کارآموزی به‌معنایی که چند ترم از دوره تحصیل خود را در محیط کار باشند، تعریف کنند. درحال‌حاضر در رشته معدن دانشگاه صنعتی امیرکبیر، توافقاتی با شرکت‌های بزرگ شده است و دانشجویان می‌توانند یک سال در محیط کار، حضور یابند و دوره‌هایی بگذرانند که از نظر مهارتی و دانشی همزمان رشد پیدا کنند و البته برای آن شرکت‌های میزبان هم بسیار مفید است، چون به این ترتیب، فاصله‌ای که خواه ناخواه بخش صنعت با آخرین پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی پیدا می‌کند را می‌توان جبران کرد. بنابراین، اگر بخواهیم برای آینده آموزش کشور برنامه‌ریزی کنیم، باید تمرکزی بسیار جدی و ویژه برای موضوع مهارت‌‎آموزی دانشجویان رشته مهندسی داشته باشیم.

ایرادات وارد

فلسفه وجودی دانشگاه این است که علاقه‌مندان با آنچه نیاز بازار کار است، آشنا شوند و برای ورود به آن تربیت شوند. اگر قرار باشد که دانش‌آموختگان فارغ‌التحصیل و بعد وارد دوره‌های مهارتی شوند، کاری بی‌معنی است و شاید بتوان به‌سادگی دوره‌های موردنظر را جزو برنامه‌های درسی گنجاند. این ایراد در خیلی بخش‌های دیگر هم وارد است؛ به‌عنوان‌مثال، به مدت ۷ سال در دوره تحصیل پیش از دیپلم عربی و زبان انگلیسی می‌خواندیم، اما دیپلمه‌ها نه عربی بلد بودند صحبت کنند و نه انگلیسی و باید برای اینکه مهارتی در این زمینه کسب کنند، باید کلاس‌های بیرون از مدرسه شرکت می‌کردند و به این ترتیب، در مدت زمان بسیار کوتاهی می‌توانستند به زبانی که علاقه‌مند هستند، مسلط شوند و این به نظر من نقص سیستم آموزشی است.

مهارت‌آموزی باید در دوره تحصیل اتفاق بیفتد. در رشته‌هایی مثل مهندسی معدن، چون موضوعات و نمونه‌ها بسیار متفاوت است، تجربه باید در کنار آموزش تئوریک قرار گیرد، اما به نظر من، برگزاری دوره‌های آموزشی مانند آنکه در دوره‌های مهارت‌آموزی سازمان نظام مهندسی معدن یا دوره‌های آموزشی سازمان آموزش‌های فنی و حرفه‌ای کشور، که درحال‌حاضر و به‌ناچار برگزار می‌شود، نباید وجود داشته باشد. این مجموعه‌ها باید دوره‌های خاص و بسیار تخصصی برگزار کنند نه اینکه هزینه و زمان صرف شود تا دوره‌هایی برای جبران تحصیلات تکمیلی برگزار شود. به‌گمان‌من، اگر نیاز است باید بین سازمان نظام مهندسی معدن و دانشکده‌های معدن دانشگاه‌های گوناگون تفاهمنامه‌هایی ردوبدل و دروس و مهارت‌های موردنیاز در خود دانشگاه تدریس شود. به این ترتیب، می‌توان از توان سازمان نظام مهندسی معدن یا سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای کشور برای آموزش موضوعاتی به‌شدت تخصصی مثل مدیریت معدن یا بازرگانی در حوزه معدن بهره گرفت.

پرورش نیروی کارآمد

حبیب‌الله ترشیزیان، رئیس سازمان نظام مهندسی خراسان‌رضوی: آموزش در دانشگاه‌ها بیشتر تئوری است، نه عملی و مهارتی و تعداد واحد‌های بی‌ارتباط با موضوع تخصصی زیاد است که می‌توان آن‌ها را حذف کرد یا کاهش داد. به‌عبارت دیگر، باید برنامه‌های درسی دانشکده‌های معدن موردبازنگری قرار گیرد و علاوه بر افزودن بر دروس عملی و کارآموزی، کسب مهارت در اولویت قرار گیرد. اما برای دانشجویانی که به‌زودی فارغ‌التحصیل می‌شوند هم، باید برنامه‌هایی در راستای جبران ضعف مهارتی آن‌ها در نظر گرفت. درحال‌حاضر جوانان بیشتر دنبال مدرک هستند و متاسفانه نظام آموزشی ما هم به این وضعیت دامن می‌زند. در حالی که بخش صنعت بیشتر نیازمند نیروی کار ماهر در حد تکنسین و کارشناس است.

به‌نظرمن، خود دانشگاه‌ها باید برای جبران این کمبود‌ها برنامه‌ریزی کنند و از توان بخش خصوصی و تشکل‌هایی مانند نظام مهندسی معدن، خانه‌معدن، اتاق بازرگانی و... بهره ببرند و دانشجویان و فارغ‌التحصیلان کارآمدی را پرورش دهند، اما از آنجایی که دانشگاه به‌تن‌هایی توان و امکانات کارآموزی و مهارت‌افزایی برای دانشجویان رشته‌های معدن، زمین‌شناسی و سایر رشته‌های مرتبط را در اختیار ندارد، باید از امکانات و آزمایشگاه‌های حرفه‌ای معادن و صنایع‌معدنی به‌عنوان کانون بزرگ مهارت‌آموزی استفاده کند.

بومی‌گزینی

درحال‌حاضر چه در جذب دانشجو برای رشته معدن و علوم وابسته و چه در نگهداری و استفاده از دانش‌آموختگان این رشته‌ها، دچار مشکل اساسی هستیم و سال به سال، انگیزه جوانان برای ورود به این رشته‌ها کمتر و دانشگاه از دانشجویان رشته‌های معدن و زمین‌شناسی خالی‌تر می‌شود و در آینده نزدیک، کمبود نیروی متخصص در بخش معدن به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین چالش‌های این بخش خود را نشان خواهد داد.

یکی از راهکار‌هایی که می‌توان برای حل این چالش مدنظر قرار داد بومی‌گزینی است. از آنجایی که کار اکتشاف و استخراج از معادن در مناطق غیرشهری انجام می‌گیرد، به‌‎طورقطع محل کار و فعالیت متخصصان حوزه معدن؛ نه در پایتخت که در شهرستان‌ها، بخش‌ها، روستا‌ها و به‌طورکلی در نقاطی دور از امکانات شهری خواهد بود، بنابراین بومی‌گزینی و تربیت نیرو‌های محلی، به‌ویژه آن‌ها که محل سکونت‌شان در نزدیکی معادن قرار دارد، مشکل را مرتفع می‌کند و به‌دلیل آشنایی این افراد با محیط از یک‌سو و کار و فعالیت معدنکاری از سوی دیگر، بستر مناسبی برای جذب و نگهداری این جوانان ایجاد می‌شود.

سیر صعودی مهاجرت

کار در معدن، یکی از سخت‌ترین مشاغل دنیا است. علاوه بر مخاطرات کار و دشواری‌های زندگی در شرایط سخت، دوری از خانواده و امکانات و آبادانی شهری یا حتی روستایی هم مزید علت می‌شود. بنابراین، در کشور‌های معدنی پیشرفته، متخصص بخش معدن از حقوق و دستمزد نسبتا بالایی برخوردار است.

از سوی دیگر، درآمد هم در بخش معدن و صنایع‌معدنی زیاد است و این حوزه صنعتی، یکی از پردرآمدترین بخش‌های اقتصادی در جهان به‌شمار می‌رود. با این اوصاف، اگر میزان حقوق و دستمزد و نیز امکانات رفاهی فراهم‌شده برای متخصصان معدن در کشورمان را با دیگر نقاط دنیا مقایسه کنیم، پاسخ این سوال را خواهیم یافت.

تا زمانی که حقوق و دستمزد متخصصان بخش معدن واقعی نشود، این بخش اقتصادی مهم کشورمان از نیروی توانمند و متخصص خالی و خالی‌تر می‌شود و مهاجرت به سایر کشور‌ها سیر صعودی خواهد داشت.

چیزی شبیه رویا

به‌نظرمن، باید سازکاری تدوین شود تا کارگران و متخصصان بخش معدن در سود معادن شریک شوند. این خواسته، بزرگ و شبیه به یک رویا است؛ اما امیدوارم در کشورمان اتفاق بیفتد. آن‌وقت انگیزه‌ها و تلاش‌ها برای رشد بخش معدن شتاب چشمگیری خواهد یافت.

سخن پایانی

حوزه معدن جز تجهیزات، به نیروی انسانی ماهر هم نیاز دارد و دانشگاه به‌واسطه نقش پیشرو و دانش‌بنیانی که در حوزه علم و فناوری دارد، می‌تواند دانش مهندسی روزآمد، بهره‌وری بالا و کارآمدی هرچه بیشتر را در صنعت معدنکاری نهادینه کند.

به‌باور کارشناسان، بخش صنعت هم با برقراری ارتباط با دانشگاه می‌تواند به حل معضل کمبود متخصصان و دانش‌آموختگان فضای آکادمیک کارآمد و ماهر کمک کند. به این ترتیب، چالش‌های عملیاتی و مشکلات اجرایی صنعت حل‌وفصل خواهد شد. اگر بخش صنعتی معدن بتواند به دانشگاه اعتماد کند و اگر دانشگاه بتواند پاسخ مثبتی به این اعتماد بدهد و در رفع چالش‌ها بیش از پیش به صنعت کمک کند، به‌طورقطع این ارتباط شکلی موثر، مداوم و مانا خواهد یافت.

منبع: گسترش نیوز

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده