این خودروها در مقایسه با همتایان ژاپنی حاشیه امن چندانی در برابر واردات خودرو از کشورهای دیگر نداشتند و همین باعث شد که با واقعیتی به نام رقابت مواجه شوند. در خودروسازی کرهجنوبی سرمایهگذاری خارجی نیز بهشدت حمایت میشد اما خودروسازهای کرهجنوبی بهخوبی با شرایط جدید سازگار شده و نیازها و خواستههای خود را با بازار جهانی هماهنگ کردند. این را شاید بتوان نقطه آغاز طراحی خودروهایی در سطح جهانی دانست. شرکت «دوو» Daewoo ازجمله شرکتهای کرهای بود که نتوانست بهصورت مستقل روی پای خود بایستد و به جنرالموتورز امریکا فروخته شد. هیوندای، بزرگترین شرکت خودروسازی کره، کیا دیگر خودروساز این کشور را خرید تا هیوندای-کیا متولد شود.سانگیانگ نیز در خودروسازی کره حضور دارد، هرچند سهم کوچکی از این صنعت را نصیب خود کرده است. اکنون هیوندای-کیا یک قدرت جهانی بوده که به زبان و فلسفه طراحی خاص خود رسیده است. البته این طراحی تاثیر گرفته از آلمانیهاست. پیتر شرایر، مدیر ارشد طراحی شرکت هیوندای-کیا زمانی در گروه فولکسواگن کار میکرد. او ۱۰ سال برگ برنده و مدیر طراحی شرکت کیا بود و پس از آن به ریاست و مدیریت ارشد طراحی در گروه هیوندای موتور (HMG) رسید.
نخستین حضور شرایر در کیا در نمایشگاه خودروی پاریس ۲۰۰۶م (۸۵-۸۴) بود که نسل نخست هاچبکهای «سید» (Ceed)، خودروی تمام اروپایی کیا بود. اثری که او بر طراحی کیا از آن زمان گذاشت بیاندازه، وسیع و گسترده است. بودجهای که زمانی خودروسازی کیا برای تولید یک محصول ازهمگسیخته و بدون هویت مستقل هزینه میکرد، حالا برای طراحی منسجم، سبک مستقل و کیفیت بالای خودروهای خود صرف میکند. کیا ۱۵ «جایزه طراحی رد دات» (Red Dot Design Awards) در ۷ سال دریافت کرده که دو جایزه از آنها عنوان بهترین بهترینها بود. این جایزه اگرچه آلمانی است اما گستره جهانی دارد.در سال ۲۰۰۶م (۸۵-۸۶) کیا کمتر از ۱/۲۵ میلیون خودرو فروخت اما این فروش در سال ۲۰۱۵م (۹۴-۹۳) بیش از دو برابر شد و به ۳/۰۵ میلیون دستگاه رسید. سال ۲۰۱۶م (۹۵-۹۴) نیز کیا در تلاش برای دست یافتن به سیزدهمین سال رشد فروش بود. مدیر ارشد طراحی کیا و همکارانش خوب میدانند که چه میکنند اما همچنان دلایلی برای هیجان و شگفتی دارند. آنها معتقدند هر محصول کیا باید مشتری را شاد کرده و کاری کند که مشتری به خود ببالد، حتی اگر این خودرو پیکانتو باشد.در خودروسازی کیا فلسفه طراحی دو بخش است. برخی خودروها با نگاه جهانی طراحی میشوند و طراحی برخی دیگر برای یک منطقه خاص است. شرایر، مدیر ارشد طراحی کیا دراینباره میگوید: «اگر یک خودرو را تنها برای چین طراحی کنم، همچنان میخواهم کارم را بهدرستی انجام دهم و به آن چیزی برسم که در ذهنم است.»از نظر این مدیر طراحی هر خودرو یک سفیر برای آن نشان (برند)تجاری است.
از نظر مدیران طراحی کیا، طراحی خودرو باید زبان داشته باشد یعنی اگر در کیا خودرویی طراحی میشود یک نشان شناسایی برای آن وجود داشته باشد که دیگران با یک نگاه به خودرو پی ببرند متعلق به شرکت کیاست. شرایر زمانی که برای نخستینبار در یک شام کاری با مدیران ارشد اجرایی کیا دور یک میز نشست، به تجربه خود در آئودی اشاره کرد. او زمانی که در آئودی بود به کارمندان جدید گفته بود که هیچ خودرویی تابهحال به مرحله تولید نرسیده مگر اینکه از سوی بخش کیفیت تایید شده باشد. فلسفه این مدیر برجسته طراحی در کیا خیلی ساده است؛ سادگی در یک خط مستقیم. این همه فلسفه اکنون کیاست که با آمدن پیتر شرایر در کیا روال شد. سادگی تمام ماجرا نبود. شرایر به دنبال یک چهره جدید برای کیا بود که شناسه طراحی این شرکت شمرده شود. شناسه طراحی کیا اکنون جلوپنجرههایی است که یادآور بینی ببر است. البته جلوپنجره کیاهای امروزی به اعتراف مدیر طراحی این شرکت چندان شبیه بینی ببر نیست اما بههرحال باید توصیفی برای آن پیدا میشد. آنچه اکنون مهم است اینکه طراحان کیا میتوانند مهمترین دلیل تفاوت خودروهای ساخت این شرکت با سایر خودروها را بزرگ و کوچک کرده یا موقعیت چراغها را کمی دستکاری کنند اما هرکسی میتواند با نگاه کردن به قسمت جلویی خودرو متوجه شود درحال تماشای یکی از مدلهای کیاست. درواقع ماموریت شرایر در کیا این بود که این نشان (برند) تجاری را به مفهومی قابلاعتماد برای خانوادهها تبدیل کند. فلسفه طراحان کیا رسیدن به وسیله نقلیهای سریع، آرام و لوکس است که هدایت آن راحت باشد، لذت رانندگی به راننده بدهد و برای ۵ نفر و وسیلههای آنها جای کافی داشته باشد. در شرکت کیا منابع و طراحان با هیوندای به اشتراک گذاشته میشوند چرا که هر دو شرکت زیرمجموعه گروه هیوندای-کیا هستند. این گروه جهانی فکر میکند و این یعنی کیا استودیوهای طراحی در نومیانگ کره، فراکفورت آلمان، اورنجکانتری کالیفرنیا و توکیوی ژاپن دارد. حدود ۲۵۰ طراح در کیا و البته هیوندای فعالیت میکنند. در ۱۰سال گذشته بیشترین تمرکز شرکت کیا روی طراحی بوده تا بتواند به زبان امروزی خود در طراحی برسد. ازنظر کیا، در بازار پررقابت طراحی خودرو این جزییات کوچک هستند که حرف نخست را میزنند و تفاوت را برای یک خودرو در مقایسه با دیگران ایجاد میکنند. طراحانی که جزئیترین نکات را در راحتی و بهرهوری درنظر میگیرند سر بالاتری در بازار دارند. طراحان کیا برای سربالا ماندن در بازار، مشتریان هیجانانگیز خود را از یاد نمیبرند. همین باعث میشود خیلی زود به محصول جدید خوبی برسند که نشانی دقیق از تواناییهایشان است. گام بعدی کیا برای ادامه حضور جهانی کار کردن روی چالشهای طراحی خودروهای برقی است.