میمتالز - یادداشتی از دکتر مجید مرادیان؛ روزنامهنگار، پرسشی که همیشه ذهن بسیاری از مخاطبان و متخصصین در این حوزه را به خود جلب میکند این است که "چرا وقتی بحث آلایندگی زیستمحیطی مطرح میشود، بیشتر انگشت اتهام به سمت صنایع مادر و بزرگ کشور همچون ذوب آهن اصفهان و فولاد مبارکه است؟!"
چرا نگاه کارشناسی دقیق و ارائه راهکارهای لازم و پایدار برای برونرفت از چالشهای موجود محیط زیست مطرح و عملیاتی نمیشود و همچنان مردم و صنعت به جای رویکرد "برد-برد" در یک بازی "باخت-باخت" قرار میگیرند؟!
رویکرد "برد-برد" به معنای تولید، اشتغال و سلامت مردم و محیط زیست است و رویکرد "باخت-باخت" یعنی آلایندگی، بیماری، پرداخت عوارض، جریمه و در نهایت تعطیلی صنعت (تعطیلی تولید و اشتغال).
متاسفانه گاهی افراد با اظهارنظرهای احساسی و غیرکارشناسی، منافع و سلامت جامعه، مردم، صنعت، تولید و اشتغال را با هم نمیبینند و فریاد میزنند صنایع، چون آلایندگی دارند، باید تعطیل شوند! در حقیقت آنها نسبت به مشکلات و تنگناهای موجود در صنعت، حوزه تولید و اشتغال آگاهی و شناخت لازم را ندارند؟!
چرا مسوولین و کسانی که کارشناس قانونگذاری و نظارت هستند، خودشان نسبت به ارائه طرحی پایدار و یا نسبت به اصلاح قوانین و نظارت درست و منطقی و اجرایی شدن آنها، اهتمام و استمرار لازم را ندارند؟! و بعضا در آستانه انتخابات و ... بحث آلایندگی صنایع و تعطیلی تولید و اشتغال را مطرح میکنند؟!
در حالی که با بررسی، کارشناسی دقیق و اصلاح و طرح قوانین تکمیلی و ارائه راهکارهای اثربخش، تاثیرگذار و پایدار، میتوان نقطه امیدی در کاهش آلایندگیهای زیستمحیطی داشت و در نتیجه به موازنه "برد-برد" یعنی تعادل بین تولید، اشتغال و سلامت محیط زیست، جامعه و شهروندان کمک کرد. بیان اظهارات احساسی و غیرکارشناسی که گاهی ناشی از عدم آگاهی لازم و کافی و یا با رویکردهای سیاسی و ... مطرح میشود، نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه فضای جامعه، تولید و اشتغال را هم بیشتر پیچیده میکند. اظهارات این گروه در ظاهر فقط دفاع از سلامت محیط زیست، مردم و حقوق شهروندی است، اما اشتغال و تولید و مشکلات و تنگناهای این حوزه را در نظر نمیگیرند. یادمان نمیرود که سال گذشته نیز در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز چنین اظهارات تند و غیرکارشناسی مطرح شد و بعد هم ... تمام.
آن عزیزی که سال گذشته اظهارات تندی برای جابهجایی و تعطیلی ذوب آهن اصفهان داشت، تا کنون چه راهکار مناسبی را پیگیری، مطرح و عملیاتی کرده است؟!
یکی از چالشهای صنایع کشور وجود برخی آلایندگیها و به دنبال آن جریمه و یا پرداختهای سنگین عوارض زیستمحیطی (یک درصد از فروش) است که خود این صنایع همچون ذوب آهن اصفهان سهمی در بهرهگیری از این امکان جهت کمک به اصلاح و یا کاهش آلایندگی ندارند. گرچه تا کنون پروژهها وهزینههای سنگینی را در این زمینه اجرا کردهاند.
با توجه به هزینهبر بودن پروژههای زیستمحیطی و از طرفی ضرورت کاهش آلایندهها و توجه سلامت مردم و کارکنان خود صنایع، شایسته است طرحی در دولت و یا مجلس (از جمله از محل عوارض زیستمحیطی و یا تسهیلات و وامهای کمبهره و ...) جهت سرمایهگذاری و اجرای پروژههای زیستمحیطی مصوب و ابلاغ شود تا صنایع کشور هم بتوانند با اعتبارات لازم و کافی و در یک روند پایدار، اقدامات اساسی را در این زمینه با جدیت دنبال کنند. اینکه انتظار داشته باشیم برخی از صنایع هم عوارض زیستمحیطی پرداخت کنند و یا جریمه شوند و هم بتوانند با اعتبارات داخلی پروژههای زیستمحیطی را کامل اجرا و بهود دهند، در شرایط فعلی دور از انتظار است. علیرغم سرمایهگذاریهای قابل توجه برخی صنایع بزرگ همچون ذوب آهن اصفهان در این زمینه، مشاهده میشود که همچنان بعضی از مشکلات وجود دارد؛ لذا شایسته است به جای اینکه صنایع مجبور به پرداخت عوارض زیستمحیطی شوند (که متاسفانه به تازگی هم سهم عوارض را میخواهند یکونیم درصد کنند) شایسته است از محل این عوارض، "صندوق ملی عوارض" تاسیس و بر اساس بررسیهای کارشناسی، طرحها و پروژههای ضروری و تکمیلی زیستمحیطی با نظارت دقیق مراجع ذیربط، در این صنایع اجرا شود تا مردم و جامعه هم اثرات آن را احساس کنند. پرداخت مبالغ عوارض و توزیع آن بین شهرداریها، دهداریها و روستاها گرچه در انجام بعضی اقدامات عمرانی تاثیرگذار است، اما با این روند، همچنان سلامت جامعه و شهروندان در معرض تهدید است. بسیار عاقالانه و منطقی است که پیشگیری و کاهش هزینههای سنگین درمان و جلوگیری از گسترش بیماریها، بسیار مهمتر از دریافت عوارض است!
با توجه به اهمیت و جایگاه انکارناپذیر رسانه در تبیین و مباحت و تغییرات مختلف اجتماعی، اقتصادی و ساسی، ضروریست که خبرنگاران و صاحبان قلم در رسانهها به عنوان یک مطالبهگر و مدعیالعموم، نسبت به مباحث آلایندگی بیتفاوت نباشند و با یک بررسی دقیق و میدانی، به تحلیل همهجانبه این گونه موضوعات بپردازند. فقط بیان و پوشش دادن سریع آلایندگیها در بعضی موارد، نمیتواند اثرات مثبت و نتیجه بخشی را به همراه داشته باشد. بلکه پیگیری، بیان و ارائه راهکارهای عملی و مطالبهگری مناسب از مسوولین و قانونگذاران میتواند باعث گشایشهای اثربخشی باشد.
آلودگیهای زیستمحیطی در هر کشور به ویژه در کشورهای در حال توسعه، یکی از مسائل جدی و مهم به شمار میرود. آمار و ارقام دقیق ممکن است با گذر زمان و بر اساس گزارشات مختلف تغییر کند.
به طور خلاصه، منابع مختلف آلودگی در ایران شامل صنایع، پالایشگاهها، نیروگاهها، خودرو و سوختهای فسیلی هستند که به ترتیب سهمهای ۲۵-۳۰ درصد، ۱۰-۱۵ درصد، ۱۰-۲۰ درصد و ۱۵-۲۰ درصدی را به خود اختصاص میدهند. برای مقابله با این بحران، نیاز به اجرای سیاستها و برنامههای جدی زیستمحیطی، توسعه انرژیهای پاک، ارتقاء فناوری با استفاده از فنآوریهای دانشبنیان، فرهنگسازی و توجه به نتایج "برد-برد" در این زمینه احساس میشود.