
به گزارش میمتالز، در سالهای اخیر، بازارها در برابر شوکهای عظیمی، چون همه گیری کرونا، جنگها، فروپاشی نظام تجارت جهانی، رشد ملی گرایی راست گرا و پوپولیسم چپ گرا، واکنش شدیدی نشان ندادهاند. دلیل این پدیده را برخی در سودآوری بالای شرکتها، نوید پیشرفتهای هوش مصنوعی و تداوم رشد در برخی بخشهای اقتصاد میدانند. اما برخی بر این باورند که دلیل اصلی، فقدان یک روایت فراگیر از وضعیت اقتصادی است. برخلاف گذشته که دورانهایی مانند مرکانتیلیسم، لسه فر، کینزی گری و نئولیبرالیسم بر اقتصاد جهانی حاکم بودند، امروز با نبود چنین روایت فراگیری، شاهد بلاتکلیفی و ایستایی در بازارها هستیم.
در حوزه تجارت جهانی، شواهدی از گذار از جهانی شدن به نوعی جزیره سازی اقتصادی وجود دارد؛ اما هم زمان، برخی مناطق مانند اقیانوس آرام شاهد افزایش همکاریهای فرامرزی هستند. بر اساس گزارش مک کینزی، حتی با افزایش ۱۰ درصدی تعرفهها، برخی مسیرهای تجاری نوظهور بین اقتصادهای در حال توسعه مانند هند و خاورمیانه همچنان رشد خواهند داشت. در سطح شرکتها نیز این ناهمگونی دیده میشود. شرکتهای بزرگ به دلیل دسترسی به منابع و فناوریهای پیشرفته، میتوانند اثرات منفی ناشی از تعرفهها را تا ۸۰ درصد خنثی کنند، در حالی که کسب وکارهای کوچک و متوسط در معرض خطر ورشکستگی هستند. برآورد بانک جی پی مورگان نشان میدهد که تعرفههای ترامپ ممکن است برای شرکتهای متوسط آمریکایی ۸۲ میلیارد دلار هزینه داشته باشد، که معادل ۳ درصد از دستمزدهاست و میتواند به اخراج کارکنان منجر شود.
این شکاف اقتصادی و جغرافیایی، سوختی برای پوپولیسم سیاسی در آمریکا و دیگر کشورها فراهم کرده است. در آمریکا، هم جمهوریخواهان افراطی و هم سوسیال دموکراتها در حال قدرت گرفتن هستند. نویسنده احتمال میدهد که این گرایش در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ نیز ادامه یابد و دموکراتها ممکن است به سمت نامزدهای پوپولیست اقتصادی گرایش پیدا کنند، به ویژه با ناکامی میانه روهایی، چون کامالا هریس. افزون بر همه این عوامل، تحولات مرتبط با هوش مصنوعی نیز به پیچیدگی شرایط افزوده است. هنوز مشخص نیست که آیا AI باعث رشد بهره وری و سود شرکتها خواهد شد، یا موجب از بین رفتن مشاغل، افزایش بیکاری و واکنشهای سیاسی شدیدتر خواهد گشت. همچنین پرسشهایی درباره زیرساختهای انرژی و آب مورد نیاز برای این فناوریها بی پاسخ مانده است.
در نظرسنجی اخیر دویچه بانک، دیدگاه سرمایه گذاران درباره آینده آمریکا نیز بهشدت دو قطبی بود؛ ۴۴ درصد خوشبین به تداوم برتری آمریکا، در مقابل ۴۹ درصد که آیندهای رو به افول برای آن متصورند. جالب اینکه ۷۸ درصد ترجیح میدهند در یک سال آینده به جای ذخیره دلار، دست به نگهداری یورو بزنند. در حال حاضر، اقتصاد جهانی در مرحلهای از ابهام، تردید و چندپارگی روایی به سر میبرد. بازارها هنوز بهطور کامل به این وضعیت واکنش نشان ندادهاند، اما به باور نویسنده، چنین رخدادی اجتناب ناپذیر است
منبع: دنیای اقتصاد