به گزارش می متالز، در این زمینه با مهدی کرباسیان، رئیس پیشین هیات مدیره ایمیدرو انجام دادهایم، تا از زبان وی که در سطح عالی بخش معدن و صنایع معدنی را مدیریت کرده امتیازات و جایگاه این بخش از صنعت کشورمان را بپرسیم.
بطور کلی و براساس تحقیقات انجام شده 64 ماده معدنی داریم که برخی از آنها منحصربفرد هستند. این امتیاز ما است که میتوانیم در این حوزه استفاده بهینه داشته باشیم. البته فراموش نکنیم به جز خود معادن ایران امتیازات دیگری هم دراختیار دارد که این موارد در کنار امتیازات معدنی فرصتی دو چندان در اختیار کشورمان قرار میدهد.
ببنید؛ با توجه به وجود منابع عظیم گاز که جزو یکی از اصلیترین امتیازات صنایع معدنی است و ارزش افزوده چندین برابری در این صنعت ایجاد میکند. در اولین نگاه ایران امتیازی غیرقابل تصور در اختیار دارد این درحالی است که دسترسی به آبهای آزاد و سواحل بسیار مناسب نیز باز فرصتی طلایی در اختیار ایران قرار میدهد که معادن و صنایع معدنی را در نقطهای قابل قبول برای اتکاء به درآمدهای آن میرساند. پس دور از واقعیت نیست که بگوییم دور جایگاه معدن و صنایع معدنی ایران ویژه است و باید از آن بهینه استفاده کنیم.
به نکته جالبی اشاره کردید؛ ببینید جایگاه ویژه است اما متاسفانه به خوبی از آن استفاده نکردیم چون همواره سایه سنگین درآمدهای نفتی براین جایگاه تجربه شده است. بطور کلی حدود 6 درصد تولید ناخالص ملی ایران در این بخش ثبت شده اما در کشورهای توسعه یافته معدنی حتی این سهم به 16 درصد هم میرسد. پس میبینیم عقبماندگی تاریخی در این زمینه وجود دارد.
قبلا اشاره کردم، مشکل اصلی نفت و درآمدهای بسیار ساده نفت برای دولتها طی چندین دهه اخیر بوده است. به این معنی که از زمان اکتشاف نفت در ایران شاید توجه به سایر صنایع کمرنگ شده است. درحالی که باید ازدرآمدهای نفتی و گازی استفاده میکردیم برای سرمایهگذاری در زیرساختهای سایر صنایع مثل معادن نه اینکه خام فروشی کنیم.
اجازه دهید توضیح دهم؛ من این پیش فرض را قبول نداریم. نفت و درآمدهای نفتی امتیازی است که باید از آن استفاده کنیم، اما نکته اینجاست که باید درست استفاده کنیم. قبلا اشاره کردم، باید درآمدهای نفتی را داشته باشیم اما نه اینکه صرف هزینههای جاری کنیم بلکه بهتر است آن را در زیرساختهای مورد نیاز کشورمان سرمایهگذاری کنیم تا رونق و ارزش افزوده چندین برابری تجربه شود. دههاست که ایران نفت خام میفروشد و دلارهای حاصل از آن را صرف امور جاری میکند این اشتباه است. امروز مقام معظم رهبری نیز به این نکته اشاره فرموده و موضوع اقتصاد مقاومتی و کاهش خامفروشی را مطرح کردهاند.
دقیقا؛ ببینید اقتصاد تک محصولی و اتکاء به درآمدهای نفتی همواره اهرمی در اختیار سلطهگران برای فشار به دولت ایران بوده است حالا چه در دوران نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران یا حتی قبل از آن؛ فراموش نکنیم حتی در دوران رژیم پهلوی هم آمریکاییها از طلای سیاه علیه ایران استفاده کردهاند. این ما هستیم که باید اهرم نفتی را از دست دشمنان خارج کنیم و تنها راه آن اقتصاد مقاومتی و خروج از اقتصاد تک محصولی است.
پیشنهاد در این زمینه بسیار مطرح شده است و همه کارشناسان تاکید کردهاند باید از اقتصاد نفتی دوری شود، اما برای اینکار هنوز اجماع ملی وجود ندارد چون باید یک جراحی گسترده و عمیق در اقتصاد ایران شکل بگیرد که قطعا هزینههایی خواهد داشت. به همین دلیل اگرچه بارها اهمیت آن مطرح شده ولی هیچ اراده یا اجماع ملی درباره این مهم شکل نگرفته است و طرحهای مختلف ارایه شده در میان دولتها دست به دست شده است. ببینید میتوانیم با سایر منابع درآمدی مثل مالیات، صادرات غیر نفتی و ... کشور را اداره کنیم و فقط درآمدهای نفتی را در زمینه زیرساختها سرمایهگذار یا حتی ذخیره کنیم. با این کار بدون تردید توسعه اقتصادی و رونق قابل توجهی ایجاد میشود، اما قبل از آن اصلاحات ساختاری گستردهای باید شکل بگیرد که متاسفانه هنوز اجماع کلی در آن نیست.
یک نکته مهم درباره معادن باید مورد توجه قرارگیرد که آنهم این است که بدانیم چه داریم؟ یعنی باید اکتشاف صورت پذیرد و تعیین کنیم امیدها و پتانسیلهای ما چیست؟ تا براساس آن برنامهریزی کنیم.
برای پاسخ به این سئوال ابتدا باید بگویم که ما دو نوع معدن داریم 1. معادن روباز 2. معادن زیرزمینی. خوب با توجه به فعالیتهایی که در ایران طی هفتاد – هشتاد سال اخیر شکل گرفته عمدتا در بخش معادن روباز کارهایی انجام دادهایم و تقریبا در بخش معادن زیرزمینی و عمیق کار خاصی انجام نشده است. به عنوان مثال درباره معادن زیرزمینی بهجز مواردی خاص در معدن ذغالسنگ که تا عمق 300 متری پایینرفتهایم اتفاق خاص دیگری روی نداده است. لذا باید بپذیریم که امروز مهمترین کار اکتشاف است. در این حوزه طی سالهای گذشته یعنی تا 4سال گذشته اقدامات زیادی نکردیم و سازمان زمینشناسی اینکار را باید انجام میداد که متاسفانه بودجه نداشته و هنوز اطلاعات در مورد کشور دقیق نیست. اما طی سال 1393 ایمیدرو پروژهای را با کمک وزارت صنعت شروع کرد که توانست 270 هزار کیلومتر مربع کار اکتشافی جدید را در پهنههای مختلف شروع کند و 200 هزار کیلومتر مربع ژئو فیزیک هوایی انجام شد و نهایتا450 محدوده امیدبخش به دست آمد که تعدادی از آن در سال 1397 به بخش خصوصی واگذار شد .
ببنید مشخصا؛ در بررسیهایی که انجام شد، به این نتیجه رسیدیم که در معادن روباز دیگر معدن بزرگی نداریم و معادن بزرگ همه کشف شدهاند. پس درحقیقت باید به عمق برویم شرکت تهیه تولید در این زمینه کار خوبی انجام داد و در اردکان (فلات مرکزی) که خوشبختانه به ذخیره بیش از 2 میلیارد تن سنگ آهن با عیار خوب رسید و باید کار اکتشافی عمیق انجام شود.
هنوز علم داخلی نداریم. سازمان ایمیدرو باید تلاش کند. اکتشاف و استخراج از معادن زیر زمینی را به طور جدی با دریافت علم و دانش از خارجه شروع کند که میتواند کمک موثر باشد.
اجازه دهید توضیح دهم، که اصولا خود معدن به ذات خود اشتغالزایی بالایی ندارد، بخصوص در بخش معادن روباز؛ اما با درنظر گرفتن صنایع وابسته به آن یا بطور کلی زنجیره تولید پس از آن فرصتهای شغلی بسیار گستردهای وجود دارد که باید برای آن برنامهریزی دقیقی انجام دهیم. به عنوان مثال شرکتهایی مثل ذوب آهن و فولاد مبارکه را در نظر بگیریم یا در استان هرمزگان، خوزستان، کرمان، شرکتهای مس حتی شرکتهای وابسته به میدکو چند هزار نفر مشغول هستند. اگر این زنجیره را ببریم به سمت اشتغال غیرمستقیم در حوزه اشتغال بسیار موثر است و سرمایهگذاری در این بخش با توجه به کم بودن وابستگی به خارج بخصوص در سالهای اخیر به این معنی که ساخت کارخانهها داخلی شده است امتیاز بسیار بالایی دارد.
نکته اساسی این است که اول باید بپذیریم ما عقب ماندگی داریم. چون اگر در ابتدا قبول کنیم جایی ضعف داریم میتوانیم دقیق سرمایهگذاری کنیم. بطور کلی با شعارها نمیتوانیم به جایی برویم و انحراف داریم. پس دراینباره باید بپذیریم، عقب ماندگی داریم. ولی از طرفی باید بدانیم که توان داریم برای جبران در حوزه معدن و صنایع معدنی حوزههایی هستند که در آنها جزو ده یا پانزده کشور اول دنیا در حوزه معدن و صنایع معدنی هستیم. البته من اعتقاد دارم ایران جزو ده کشوربرتر معدنی است فقط باید سرمایهگذاری دقیق صورت پذیرد.
این را دولت و مجلس باید به طور جدی تحرک داشته باشند در این حوزه بخش خصوصی باید آزاد باشد که حرکت کند باید از مانع هایی که در این راه قرار میگیرد جلوگیری کنیم. بروکراسی اداری و قوانین ضد تولید و سرمایهگذاری همگی حذف شوند. اگر بتوانیم نمایش دهیم که حوزه معدن سودآور است و امنیت سرمایه در آن تضمین شده بدون تردید سرمایهگذاری مناسبی صورت خواهد گرفت. یکی از امتیازات در اختیارم سرمایه ایرانیان خارج از کشور است که میتوانیم از آنها استفاده بهینه داشته باشیم.
ببنید این مشکلی است که فقط در این حوزه نیست. اعتقاد دارم در کل کشور مشکل جدی وابستگی بودجه دانشگاهها به بودجه دولتی است. وقتی دانشگاه وابسته به بودجه دولت باشد اعلام نیاز نمیکند که برود سمت کارآفرین به سمت معدن یا تجارت برای گرفتن بودجه و تحقیقات. به همین دلیل این ارتباط برقرار نشده است. یک کار خوبی در دولت طی سالهای گذشته شده و این است که دانشگاههای دولتی هیات امنایی شدهاند. ببینید اکنون دانشگاههای بزرگ دولت یا شبه دولتی، حتی دانشگاه آزاد هم خصوصی نیست، درست است که با پول مردم اداره میشود. ولی تصمیمگیری به سبک خصوصی نیست و حتی در برخی موارد سیستم خصولتی از سیستمهای دولتی بهتر اداره نمیشود. لذا دانشگاهها چون اعلام نیاز نمیکنند با صنعت رابطهنزدیکی ندارد و از طرف صنعت هم ارتباط خوبی نداریم.
ایمیدرو در چند سال گذشته این کار شروع شده و طی 4 تا 5 سال گذشته با دانشگاهها کارهای خوبی انجام شد 95، 96 و 97 با دانشگاههای بزرگ کشور گروه مشترک تشکیل داد 5 میلیارد تومان مثل سرمایهگذاری شد با دانشگاههای دیگر دولتی کارهای وسیعی شروع شده است ولی به نظر میرسد مهمتر کار این است که خود بخش خصوصی باید بیشتر با دانشگاه ارتباط بگیرد و نیازهایش را اعلام کند. اما یک نکته در این زمینه مقفول مانده است که نداشتن دورههای کارآموزی دقیق و اصولی در واحدهای آموزشی است. اکنون همه چیز تئوری روی تخته سیاه است که به کار صنعت نمیآید و فاصله معناداری در این حوزه ایجاد کرده است.
ببینید به تمام امتیازات قبلا اشاره کردم، اما اجازه دهید به نکته دیگر برای پاسخ به شما اشاره کنم، امروز بومیسازی بسیار مناسبی در زنجیره تولید معادن بخصوص بخش فلزات صورت گرفته است، همین نکته کافی است که در معادن سرمایهگذاری اصولی صورتپذیرد تا با استفاده از ارزش افزوده و عدم وابستگی به خارج از مرزها اقتصاد کشورمان را متحول کنیم و اشتغال پایدار ایجاد کنیم.