به گزارش می متالز، وضعیت کلی همچون شرایط پیشین است و باز هم میتوان ثبات نسبی قیمتها را در بازار داخلی مشاهده کرد. این روند نسبتا با ثبات که مدتی است در این بازار مشاهده میشود خود به معنی ادامه شرایط پیشین است که شاید نیاز به بررسی دقیقتری داشته باشد، زیرا ثبات نرخ که در هفتههای اخیر هم به آن اشاره کردیم هم به معنی تغییر در سازوکارهای معاملاتی است و هم وضعیت کلی بازار را بهگونه دیگری ترسیم میکند.
در گزارش هفته پیش با عنوان تغییر ماهوى در بازار فولاد به بخشی از این موارد اشاره کردیم. البته وضعیت معاملات در بازار فولاد هم تغییر کرده است و سفتهبازی و واسطهگری که مدتها موتور محرک بازار فولاد بود از توان پیشین برخوردار نیست و ضعف موجودی انبارها نیز این نکته را برجسته میکند.
ثبات نسبی نرخ برای هفتههای اخیر به معنی حذف بخش مهمی از سفتهبازی در بازار فولاد است. این وضعیت موجب شده تا واسطهگری هم جذابیت پیشین را نداشته باشد مگر در شرایطی که تنها به خردهفروشی مصنوعات فولادی باز گردد.
در شرایطی که این بخش مهم از بازار از توانمندی پیشین برخوردار نیست ناخودآگاه بار اصلی نوسان نرخ و کشف قیمتها به جای معاملات درون بازار، به قیمت پیشنهادی عرضهکننده نزدیکتر خواهد شد آن هم در شرایطی که سالهای اخیر اغلب واحدهای تولیدی با تغییر مکانیزم فروش و بازاریابی تلاش کردهاند که هر چه بیشتر به مصرفکننده نهایی نزدیک شده و فعالیتهای درون بازار برای کشف نرخ به سادگی اجازه فعالیت گسترده ندارد.
در این شرایط با توجه به تقویت سیستمهای ارتباطی و حتی شبکههای مجازی، فروشنده سادهتر میتواند رخدادهای قیمتی یا همان نرخهای پیشنهادی خود را به همه خریداران اعلام کند و البته در کنار قیمتهای بالای موجود، مصرفکننده نهایی نیز با جستوجوی آمارها و اخبار تلاش میکند تا برای استفاده از کمترین نرخ پیشنهادی، خود را بیش از همه به تولیدکننده یا فروشنده اصلی نزدیک کند.
در این شرایط سفتهبازی یا حتی واسطهگری در کمترین فضای ممکن درحال فعالیت خواهد بود که موید این ادعا را میتوان در اوضاع معاملات در بازارهای اصلی فولاد مشاهده کرد.
حال در شرایطی که خرید و نگهداری کالای فولادی با توجه به ثبات نرخ توجیه چندانی ندارد، توانمندی واسطهها در کشف نرخ هم کمتر خواهد شد و ابزار بزرگی برای تغییر قیمتها برای این گروه در بازار فولاد وجود ندارد.
خروجی این شرایط افزایش توانمندی تولیدکننده یا فروشنده اصلی در کشف نرخ است و میتوان گفت که قیمت پیشنهادی عرضهکننده، مهمترین ملاک برای تعیین قیمتها بهشمار خواهد رفت.
البته واحدهای تولیدی هم توجه کمتری به نوسان مقطعی نرخ داشته و برای آنها در این شرایط سخت، حجم تولید و فروش است که میتواند اولویت اصلی قرار بگیرد.
البته واحدهای تولیدی نیز اگر احتمال رشد قیمتها را با تکیه بر شواهد قطعی مشاهده کنند راهی جز رشد نرخ را در پیش نگرفته و از تکانههای بازار حداکثر استفاده را خواهند برد اگرچه در شرایط فعلی موقعیتی برای این رفتار قیمتی ایجاد نشده است.
در هر حال درخصوص ثبات نسبی قیمتها باید موارد فوق را هم مورد توجه قرار داد و تا زمانی که این وضعیت در بازار فولاد حکم فرماست؛ نمیتوان از رشد شدید قیمتها سخن گفت مگر آنکه این رشد قیمتی به دلیل کمبود عرضه یک کالای خاص باشد یا شواهدی از رشد نرخ به وضوح برای همگان در نظر گرفته شود.
شاید این مقدمهچینیها ذهن خواننده حرفهای در بازار فولاد را به سمت معاملات تیرآهن چه در بورس و چه در بازار داخلی هدایت کند.
در شرایطی که اغلب بازارها در رکود هستند بهای تیرآهن (ذوبی) به نسبت بالاتر از کالاهای مشابه است. البته اینکه تیرآهن یک سر و گردن بالاتر از مصنوعات فولادی دیگر در بازار داخلی نرخگذاری میشود یک عرف تاریخی است که تاکنون تغییری نکرده است.
کیفیت بالاتر را باید یکی از دلایل اصلی توجه به این کالای خاص بهشمار آورد آن هم در شرایطی که بازارپسندی آن هم بر همگان روشن است.
از سوی دیگر میتوان گفت که قیمت بالاتر این کالا هم دلیلی برای کاهش تقاضای آن نیست و خریدار نهایی غالبا ترجیح میدهد که اولویت اول خرید خود را به این کالای خاص اختصاص دهد. این پیشزمینه را بهتر است با معاملات بورسکالا نیز مورد بررسی قرار دهیم.
سبد تیرآهن مخلوط ذوبآهن اصفهان برای تحویل در اواخر آبانماه که در ۲۴ شهریورماه مورد معامله قرار گرفته و با قیمتهای ۳ هزار و ۸۲۴ و همچنین ۳ هزار و ۲۶۸ تومان برای هر کیلوگرم داد و ستد شده بود برای روز گذشته به نرخ ۴ هزار و ۳۲۸ تومان رشد قیمت داشت.
این روند افزایشی را به خوبی میتوان تنها در هفته جاری مورد ملاحظه قرار داد آنهم در وضعیتی که آخرین معامله پیشین آن به دو هفته قبل باز میگشت.
قیمتهای روز قبل به این معناست که بازار از نرخ پایه ۳ هزار و ۵۲۸ تومان تا ۴ هزار و ۳۲۸ تومان رشد نرخ را با اهرم رقابت بهدست آورده است و با توجه به این سیگنال رسمی، باید گفت که بازار همین قیمتها را باید بپذیرد چون راه دیگری برای آن وجود ندارد.
تیرآهن ۱۴ تا ۱۸ نیز همین وضعیت را دارد. معامله این کالا در ۱۲ شهریور ۳ هزار و ۸۹۵ تومان، ۲۴ شهریور ۳ هزار و ۹۴۵ تومان و روز گذشته نیز ۴ هزار و ۱۵ تومان کشف نرخ شد که همگی با رقابت و رشد قیمتها روبهرو بودند.
این شرایط چهره واضحی از بازار فولاد است آنهم در وضعیتی که شاهد رشد مستمر قیمت تیرآهن هستیم و بهای سایر مصنوعات فولادی اغلب ثبات نرخ دارد.
در این شرایط نمیتوان اظهارنظری کرد، زیرا ضعف عرضه در بورسکالا در رقابت برای خرید مشهود است و از سوی دیگر ویژگیهای فنی تولید را هم باید مدنظر قرار داد.
البته این اولین بار نیست که در ثبات نرخ یا حتی کاهش قیمتها، بهای تیرآهن افزایشی شده و به رشد خود ادامه میدهد. به نظر میرسد این رفتار قیمتی تیرآهن که سالهاست در بازار فولاد مشاهده میشود باز هم تداوم خواهد یافت و باز هم تیرآهن ذوب اصفهان یک سر و گردن از سایر کالاهای مشابه بالاتر قرار خواهد گرفت.
اما در پایان باید به یک نکته هم اشاره داشت، عرضههای ثبت شده قطعی دیروز در بازار فولاد بورسکالا همه با رقابت مورد داد و ستد قرار گرفتند آنهم در شرایطی که هفتههای اخیر رشد حجم معاملات را میتوان بهصورت زیرپوستی در بورسکالا مشاهده کرد.
این داده اگرچه تاکنون به معنی یک تغییر واقعی در بازار نیست ولی میتواند یک چراغ راهنما برای احتمال تغییر در بازار فولاد بهشمار رود.
در بازارهای جهانی هم جرقههایی از رشد نرخ را شاهد بودیم و اگر روند افزایشی قیمتهای صادراتی یا رشد بهای سنگ آهن ادامه یابد میتوان از یک سیگنال مثبت برای بازار داخلی هم سخن گفت ولی هنوز برای اعلام نظر قطعی در این خصوص زود است و البته نوسان بهای دلار آزاد و نیمایی هم در این روند قیمتی موثر خواهد بود.
بهنظر میرسد روند کاهش قیمت دلار نیمایی کند شده و هرچند جرقههای محدودی از رشد این قیمت هم مشاهده میشود، ولی بزرگ نیست.