به گزارش می متالز، بازار تیرآهن ذوبی مدتی است که در اختیار گروه محدودی خریدار مشخص و پایثابت بورس کالا قرار گرفته است. از سوی دیگر کاهش تعهدات عرضه این کالا از سوی تولیدکننده در ۲تا۳ ماه گذشته مزید بر علت است.
ماجرا از زمانی شروع شد که گروهی بهعنوان کانالهای اصلی توزیع این محصول در بازار، تصمیم به در اختیار گرفتن توزیع این محصول گرفته و درواقع مصمم شدند که این محصول را دوباره کانالیزه کنند، بهطوریکه بتوانند سکان جهتگیری نرخ و کانال توزیع برای بازار این کالا را در اختیار داشته باشند؛ برای این کار لازم بود که حجم مشخص و قابلقبولی از این محصول در ابتدا در اختیار این کانال توزیع قرار گیرد اما چگونه؟!
سناریو اینطور تعریف شد؛ در شرایطی که بازار آرام بود و قبل از شروع توفان، این گروه با یک برنامهریزی مشخص و با توجه به اینکه شرایط خرید از بورس کالا برای این محصول متاسفانه بدون محدودیت و سقف خرید برای هر کد مشتری است، شروع به جمعآوری این محصول که هم تولید آن انحصاری است و هم محدودیت در عرضه دارد، کردند. این خواسته با افزایش پلکانی پیشنهاد خرید در تالار بورس کالا، آنهم در شرایطی که آرامش حاکم بر بازار جرات این ریسک خرید را به بقیه خریداران نمیداد؛ تا حدود زیادی میسر شد.
این افزایش پلکانی نرخ رقابتی خرید بهتدریج قدرت تصمیمگیری سایر مشتریان در خرید قیمتهای بالاتر را در عرضههای بعدی از آنها سلب کرد، بهطوریکه مشتری که پیشتر با قیمتهای پایینتری تیرآهن ذوبی خریداری کرده بود، با پذیرش ریسک بیشتر و برای حفظ حاشیه سود خود، بهراحتی و با پیشنهاد قیمتهای بالاتر به منظور برنده شدن در خرید از بورس کالا، گوی سبقت را از سایر رقیبان ربود و کار به اینجا رسید که بیشتر خریداران ضعیف از صحنه رقابت حذف شده یا میشوند و جاماندهاند و بازار این محصول درحالحاضر به گونهای تغییر وضعیت داده که کسی به غیر از خریداران مشخص، جرات خرید در این قیمتهای رقابتی را ندارد.
درحالحاضر در یک برهه زمانی کوتاهمدت متاثر از روند صعودی قیمتهای رقابتی بورس کالا، سرمایهگذاری روی این محصول برای خریداران رده دوم به بعد که بهطور عمده شامل توزیعکنندگان سطح خُرد در شبکههای مویرگی کشور هستند، توجیه نداشته و فقط در صورت پاپیشگذاشتن مصرفکننده نهایی و بر اساس درخواست این مصرفکنندگان با اکراه انجام خواهد شد.
این کمبود در انبارها و فاصله گرفتن این نوع خریداران از محصولات ذوبی و کانالهای انحصاری توزیع، باعث شده بر شدت کمبود این کالا در کشور افزوده شود. از سوی دیگر این وضعیت به نوعی فضا را برای فعالیت فروشندگان ضعیفتر تیرآهن روی کالای مشابه و رهایی از انحصار موجود در بازار برای این کالا باز کرده و این فعالان در تلاش برای پیشنهاد جایگزینی محصول ذوبی به سایر محصولات مشابه با نرخ منطقیتر برای مشتریان خود هستند.
به عنوان راهکاری پیشنهادی میتوان گفت هرچند خیلی دیر است اما دستکم برای بازار شبعید اگر ارادهای در کنترل این روند هیجانی وجود داشته باشد، باید علاوه بر کوچک نگهداشتن سبدهای عرضه درباره این کالای انحصاری برای هر کد مشتری محدودیت و سقف خرید قرار داده شود تا بهنوعی انحصار کانال توزیع شکسته شود.