به گزارش می متالز، هر چند قیمتها در بسیاری از نمادها و گروهها به حد اشباع و فراتر از ارزش ذاتی رسیده است، ولی هنوز سهام بسیاری در بازار می توان یافت که زیر ارزش ذاتی و سطوح ارزندگی خود معامله شده و از قافله رشد بازار عقب مانده است.
به نظر میرسد از آنجا که بیشتر این سهام ارزنده و دارای فاند قوی بنیادی، سرمایه سنگین و حجم مبنای بالایی دارند، لذا باب میل سفته بازان و فعالان حرفهای بازار نیستند و منابع و نقدینگی سرمایه گذاران، معطوف به این قبیل از سهام فراموش شده و جا مانده از رشد بازار، نشده است؛ لذا همچنان زیر سطوح ارزندگی خود معامله می شوند و چندان باب طبع اهالی بازار نیستند. به جرأت می توان گفت: نمادهایی، چون کگل، فولاد، فملی، شپنا، وتجارت و... از این زمره اند و موتور نیمه خاموش و کم فعال این سهام ارزنده، هنوز به حرکت در نیامده است. ولی انتظار داریم بزودی شاهد رونق روزافزون و خیز بلند این سهام به مقاصد رفیعتر و ارزش واقعی شان باشیم.
این در حالی است که قیمت دلار در بازار پس از لمس کانال ۱۴ هزار تومانی، عقب نشینی زیادی کرده و اینک سطوح ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومانی را تجربه میکند. با اینهمه، قیمت دلار نسبت به دو هفته پیش (قبل از افزایش قیمت بنزین و ناآرامیهای اخیر) بیش از ۱۱۰۰ تومان افزایش یاپیدا کرده است.
و، اما شاخص کل بازار نیز که اوضاع را بر وفق مراد و به کام دل سهامداران دیده، سودای حرکت صعودی و فتح قلهها و ارتفاعات جدید را در سر میپروراند و هر روز به رکوردشکنیها و افتخارات جدیدی دست مییابد. فتح قله بلند ۳۴۴ هزار واحدی مصداق بارزی از این افتخار آفرینیها است.
در پایان معاملات روز جاری شاخص کل با بیشترین تاثیر از رشد قیمتها در نمادهایی، چون «پارس»، «فولاد»، «فملی»، «فارس» با رشد حدود ۸۴۷ واحدی روبرو شد. بازار آغازی مثبت داشت و در ادامه با عقب نشینی در اکثر نمادها، بخش قابل توجهی از رشد خود را از دست داد.
شاخص کل ۳۴۴,۱۳۹ واحد / میزان تغییر ۸۴۷ واحد مثبت / ارزش بازار ۱۲,۵۵۶,۸۵۹ میلیارد ریال/ ارزش معاملات ۳۲,۰۳۷ میلیارد ریال/ حجم معاملات ۵.۹۷۹ میلیارد سهم
پارس ۳۹۷ واحد مثبت/ فولاد ۳۹۵ واحد مثبت/ فملی ۲۴۳ واحد مثبت/ رمپنا ۱۸۶ واحد منفی/ فارس ۱۳۵ واحد مثبت/ وبملت ۱۲۳ واحد منفی/ شتران ۱۰۹ واحد منفی
وتجارت ۳۳۹.۴ میلیون سهم/ وبصادر ۲۵۸.۷ میلیون سهم/ ذوب ۲۵۲.۲ میلیون سهم/ وملل ۱۶۹.۱ میلیون سهم/ خساپا ۱۲۶.۵ میلیون سهم
هر چه به پایان سال نزدیکتر شده و گزارشهای ارسالی شرکتها در وضعیت بهتری قرار گیرد، شرکتهای بنیادی که رشد مناسبی نداشته اند، این رشد و عقب ماندگی را آغاز خواهند کرد. از طرفی با رسیدن اخبار مربوط به" تجدید ارزیابی" و "افزایش سرمایه" شرکت ها، نقدینگی از شرکتهای کوچک که دچار "حباب "شده اند، خارج شده و به سهام بنیادی ورود میکند.
البته جابجایی رونق بین صنایع و گروههای مختلف بازار، امری مفید و اجتناب ناپذیر است و باعث حفظ پول در بازار خواهد شد. برای مثال: صنعت بانکداری صنعتی کم ریسک است که شاید نقدینگی به این صنعت وارد شود. و، اما در در خصوص ارزندگی شرکتهایی که در لیست سهام عدالت قرار دارند باید گفت: این سهام، سهمهای خوب و بنیادی در پرتفوی خود دارد و اگر مقرر شود که به "بورس "ورود پیدا کند، صد در صد صندوقهای سرمایه گذاری و شرکتهای بزرگ برای حمایت از این وارد عمل خواهند شد. همانطور که قبلا هم پیشبینی شده بود، با توجه به وضعیت بنیادی و گزارشهای منتشر شده شرکتهای بازار سرمایه، بازار سرمایه پتانسیل رشد خواهد داشت.
و، اما به لحاظ تکنیکالی، یکی از مقاومتهای مهم شاخصکل، محدوده ۳۳۰ هزار واحدی بود که در روزهای اخیر این مقاومت هم شکسته شده (البته اگر قصد تحلیل بازار سرمایه بر اساس تکنیکال را داشته باشیم، بهتر است شاخص کل هم وزن بررسی شود).
تمامی اندیکاتورها و شاخصها نیز نشان میدهد که بازار سرمایه پتانسیل تداوم روند صعودی و لمس کانال ۳۷۰ تا ۴۰۰ هزار واحد را تا پایان سال جاری دارد. اما یکی از عواملی که میتواند به تداوم رشد بازار سرمایه کمک کند، گزارشهای عملکرد ۹ماهه شرکتها است؛ و انتظار میرود شرکتهای سودساز و بنیادمحور بازار، گزارشهای ۹ماهه قابل قبولی به بازار ارائه کنند که به تداوم رشد بازار کمک خواهد کرد.
طی سال گذشته و سالجاری و به سبب تورم، قیمت بسیاری از کالاها از جمله محصولات فلزی، غذایی، دارویی و ... افزایش داشته و اثر مثبت این افزایش نرخ میتواند به رشد شاخص بورس منجر شود. این تورم سنگین، کاهش ارزش پول ملی و افزایش ریالی ارزش داراییهای شرکتها را در پی خواهد داشت. از این رو، به گزارشهای عملکرد صنایع تورم محور خوشبین بوده و معتقدیم این شرکتها پرچمدار رشد بازار سرمایه تا پایان امسال خواهند بود.
در مورد وضعیت صنایع وابسته به قیمتهای جهانی هم باید گفت: با توجه به اینکه بسیاری از معادن بزرگ کشور در تملک دولت بوده و شرکتهای معدنی، این معادن را از دولت اجاره کرده اند و در بودجه ۹۹ هم پیش بینی افزایش حقوق مالکانه معادن شده؛ شرکتهای معدنی در معرض ریسک تحمل هزینههای بالاتر هستند. ولی احتمالا با افزایش هزینههای تولید، معدنیها نرخ فروش محصولات خود را هم متناسب با بهای تمام شده، افزایش خواهند داد و از این رو، افزایش حقوق مالکانه معادن چالش جدی بر سر سودآوری معدنیها نداشته و سود تحقق یافته معدنیها در نیمه اول سال، در نیمه دوم نیز تکرار خواهد شد.
در این میان، صنایع صادرات محور نیز اگرچه به سبب تحریمها با مشکلاتی مواجه هستند، اما دسترسی به بازار کشورهای عراق و افغانستان و حاشیه دریای خزر، فرصتی پیش روی این صنایع تلقی میگردد. اما بدون شک شرکتهای صادرات محور ناچار به فروش محصولات خود با قیمت کمتر از بازارهای جهانی خواهند داشت.
در مورد تاثیر تجدید ارزیابی داراییها بر سهام شرکتهای ذیربط باید گفت: اگرچه خبر تجدید ارزیابی دارایی و افزایش سرمایه از این محل، محرک رشد قیمت سهمها خواهد بود؛ ولی این اقدام اثر خاصی بر عملکرد شرکتهای زیان ده ندارد؛ بنابراین تجدید ارزیابی لزوما به معنای رشد قیمت سهمها نیست. کما اینکه سهمی مانند سهم بانک صادرات، بعد از تجدید ارزیابی، در قیمت پایین بازگشایی شد و ماهها است که بازدهی چندانی برای سهامداران به همراه نداشته است. با این وضعیت، انتظار رشد قیمت سهم شرکتهای زیانده بعد از تجدید ارزیابی نمیرود. تنها راه برون رفت شرکتهای زیانده از مشکلات، واگذاری اموال مازاد و شرکتهای زیان ده زیرمجموعه خواهد بود.
بهتر است سهامداران در سهام شرکتهای بنیادی محور و سودساز که چشم انداز روند سودآوری مثبت دارند، سرمایهگذاری کنند.
تجربه نشان داده سرمایهگذاری در سهمهای بنیادی بازار، هرگز بازدهی منفی به همراه نداشته و در گروههای مختلف بازار به راحتی میتوان سهمهای سودده و پر پتانسیل را شناسایی کرد؛ لذا کماکان نسبت به رشد معدنیها و وفولادیها خوشبین هستیم و دلیل این خوشبینی، ارزش بالای داراییهای شرکتهای معدنی و فولادی، روند صعودی سودآوری، بازار فروش مناسب، حاشیه سود بالا و سود انباشته بالا در همه این شرکتها و نیز برنامههای متعدد آنها برای طرحهای توسعه و افزایش ظرفیت است.
حافظ عزیزی نقش _کارگزاری اردیبهشت ایرانیان