تاریخ: ۱۰ آذر ۱۳۹۶ ، ساعت ۱۲:۳۴
بازدید: ۳۲۸
کد خبر: ۷۹۴۶
سرویس خبر : فلزات غیرآهنی
مشاور حوزه معاونت مالی و اقتصادی شرکت ملی صنایع مس ایران:

مدیریت نقدینگی در کسب نقدینگیِ مطلوب است

می متالز - «بهره‌گیری حداکثری از افزایش قیمت مس»، «استفاده از فاینانس‌های خارجی»، «دست‌یابی به مدیریت نقدینگی مطلوب» و ...، از مهم‌ترین موضوعاتی بود که «مجید هاتف وحید» مشاور حوزه معاونت مالی و اقتصادی شرکت مس در گفت‌وگو با خبرنگاران به بررسی آن‌ها پرداخت.
مدیریت نقدینگی در کسب نقدینگیِ مطلوب است
روند افزایشی قیمت مس از اواخر  2016 فرصتی برای شرکت‌های معدنی مهیا کرد تا از فشارهای اقتصادی فاصله بگیرند. در این میان، آیا شرکت مس موفق شد تا در زمان مناسب به تغییر شرایط بازار پاسخ دهد و اقدامات مناسب را برای استفادۀ حداکثری از افزایش قیمت مس انجام دهد؟

به عقیدۀ من، شرکت مس دقیقاً از این فرصت پیش‌آمده بهترین بهره را برد و توانست با پیش‌فروش آتی محصولات در قبال دریافت 100 میلیون یورو با نرخ 2/2 درصد از یکی از شرکت‌های تجاری، گام مهمی را در زمینۀ کاهش هزینه‌ها بردارد. این در حالی است که برجام نیز کمک شایانی به شرکت کرده و به‌دنبال افزایش قیمت‌ها، فروش محصولات صادراتی رشد سه‌برابری نسبت به سال 1394 داشته و از این محل، همۀ تسهیلات مالی گران‌قیمت شرکت تسویه شد و هزینه‌های مالی کاهش چشمگیری داشت؛ به‌طوری‌که هزینه‌های مالی 320میلیاردتومانی شرکت در سال 1394 به صفر در اوایل سال 1396 رسید و یکی از موارد افزایش سودآوری شرکت نیز همین امر بوده است.

 

در شرایط کنونی جمع‌بندی مؤسسات اقتصادی از آیندۀ قیمت مس تا پایان 2017 و سال آینده (2018) چیست؟

گزارش‌های مرتبط با موجودی مس انبارهای LME نشان می‌دهد موجودی مس روندی کاهشی داشته و عمدۀ دلیل این کاهش، کاهش عرضۀ مس در بازارهای جهانی به دلایل متعدد ازجمله کاهش عیار مادۀ معدنی در دنیا و اعتصابات کارگری است و از طرف دیگر، فشار تقاضا که عمدتاً ناشی از سیاست‌های حمایتی دولت چین، شرایط زیست‌محیطی و شرایط حاکم بر کشورهای تولید‌کنندۀ مس در بازار فلزات اساسی و حضور مؤثر سرمایه‌گذاران در بازارهای آتی فلزات بالاخص فلز مس است، منجر به افزایش تقاضای مس در بازارهای جهانی شده است. به همین جهت، بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازارهای جهانی، روند روبه‌رشدی را برای فلز مس پیش‌بینی می‌کنند و عمدۀ مؤسسات معتبر دنیا قیمت مس را با چشم‌اندازی مثبت و صعودی در سال‌های آینده برآورد می‌کنند. البته به نظر من، افزایش قیمت‌های فعلی، بنیادی و اساسی نیست و تحت ‌تأثیر شرایط منطقه افزایش یافته و البته برگشت از این نقطه نیز بعید به نظر می‌رسد؛ اما این‌که رشد آتی قیمت‌ها تحت چه شرایطی صورت پذیرد، مسألۀ تأمل‌برانگیزی است که پیش‌بینی صعود تداوم‌دار آن را با ابهام مواجه می‌کند.

 

با توجه به افزایش قیمت مس، استراتژی شرکت مس برای پیشبرد طرح‌های توسعه‌ای شرکت چیست؟

برنامۀ شرکت دربارۀ پروژه‌ها، اولویت‌بندی طرح‌های توسعه‌ای و اولویت دادن به طرح‌هایی است که زودتر به خط تولید می‌رسند؛ از ‌این‌رو، منابع عمدۀ تأمین مالی این طرح‌ها از محل فروش محصولات برنامه‌ریزی شده است که با روند قیمت‌های LME این اطمینان وجود دارد که بتوان از این محل، پروژه‌های اولویت‌بندی‌شده را به‌سرعت پیش برد. با این وجود، یکی دیگر از منابع مالی استفاده از منابع مالی سهام‌داری است که کمترین هزینه را برای شرکت و سهام‌داران دارد که واحد سرمایه‌گذاری شرکت، طرح توجیهی را در ارتباط با افزایش سرمایه 1000میلیارد تومانی شرکت تهیه و اظهارنظر مطلوب حسابرس و بازرس قانونی در این‌باره اخذ و در مراحل صدور مجوز از سوی سازمان بورس و اوراق بهادار است که به محض اخذ مجوز، اقدامات لازم برای برگزاری مجمع فوق‌العاده جهت تحقق افزایش سرمایه صورت خواهد پذیرفت و البته، استفاده از منابع مالی ارزان‌قیمت به‌ویژه منابع مالی خارجی، جزو مهم‌ترین اهداف شرکت است که این موضوع به‌جد از سوی شرکت دنبال و پیگیری می‌‌شود.

 

با توجه به این‌که در شرایط کنونی در نتیجۀ سیاست‌های کاهش هزینه‌ای و افزایش قیمت مس، ریسک‌های شرکت بسیار پایین آمده، سیاست شرکت مس در استفاده از فایناس‌های خارجی چیست و آیا موفق به اخذ فایناس برای طرح‌های توسعه‌ای شده‌ایم؟

به‌رغم پیگیری‌های متعددی که تاکنون از‌ سوی شرکت صورت‌گرفته، ولی متأسفانه موفق به اخذ فایناس خارجی نشده‌ایم. دلیل اصلی عدم دریافت فایناس خارجی، عدم امکان ارائۀ گارانتی مورد قبول طرف‌های خارجی است، به‌طوری‌که بانک‌های خارجی صرفاً تضامین دولتی یا تضامین بانکی را که از سوی بانک مرکزی ایران تضمین شده باشد، شرط ارائۀ فایناس خارجی اعلام کرده‌اند و به محض این‌که بانک مرکزی با بانک‌های خارجی به تفاهم‌های نهایی در این زمینه برسد، اخذ فایناس خارجی برای شرکت به‌سرعت صورت خواهد پذیرفت.

 

در شرایط کنونی شرکت مس تا چه حد به‌دنبال یافتن هدف جدید برای صادرات است؟ و این سیاست به چه میزان می‌تواند در سودآوری شرکت مؤثر باشد و ریسک‌های فروش محصولات را پایین بیاورد؟

با توجه به این‌که 50 درصد مصرف بازار فلزات اساسی ازجمله مس در کشور چین است؛ بنابراین، شرکت این کشور را به‌عنوان یکی از بازارهای هدف خود قرار داده و حضور فعالی در آن دارد و در حوزۀ کشورهای فعال و رو‌به‌رشد مصرف مس، همانند کشور هند که پیش‌بینی می‌شود در سال‌های آینده رشد قابل‌ملاحظه‌ای داشته باشد، امکان‌سنجی‌های حضور مؤثر در این کشور و سایر کشورهای مصرف‌کنندۀ مس را انجام داده و بازاریابی و شناسایی کرده است. همچنین، برنامه‌هایی که شرکت به‌دنبال آن است حضور مؤثر در مجامع بین‌المللی مرتبط با حوزۀ مس و فراهم آوردن شرایط حضور در بورس لندن و شانگهای چین و انجام مستقیم معاملات است که در صورت تحقق این برنامه‌ها، با کاهش ریسک فروش محصولات مواجه خواهیم شد و سودآوری پایداری برای سهام‌داران به ارمغان خواهد آمد.

 

شرکت مس از بودجۀ کشور استفاده نمی‌کند و تمام منابع مالی ارزی و ریالی مورد نیاز هزینه‌های جاری و مخارج سرمایه‌ای خود را از محل درآمد حاصل از فروش محصولات تأمین می‌کند‌. با توجه به این موضوع، یکی از سیاست‌های بنگاه‌های اقتصادی باید ایجاد یک جریان نقدینگی (cash flow) به‌صورت منظم و بر پایۀ بهترین شرایط قابل حصول باشد‌. تا چه حد شرکت مس سعی در پیاده‌سازی این استراتژی دارد؟

هدف اصلی مدیریت نقدینگی، کسب نقدینگی مطلوب است؛ یعنی شرایطی که شرکت با مازاد نقدینگی یا کمبود نقدینگی غیرطبیعی مواجه نباشد. در یک نگاه کلی، برای تحقق نقدینگی، دو دسته شرایط و الزامات قابل ‌شناسایی است؛ دستۀ اول، شرایط و الزاماتی است که به درون شرکت مربوط است و دستۀ دوم، شرایط و الزاماتی که به عوامل محیطی و بیرون شرکت مرتبط است. در دستۀ اول که شامل مدل‌های مالی است و در بخش «معاونت مالی و اقتصادی» شرکت برنامه‌ریزی شده است، رسیدن به «حد مطلوب نقدینگی» است؛ به‌طوری‌که دریافت‌های نقدی به‌تدریج وصول و پرداخت‌های نقدی به‌طور یکنواخت و به‌تدریج انجام می‌گیرد و آنچه اهمیت دارد این است که شرکت بتواند وجوه مازاد بر «حد مطلوب نقدینگی» را در زمینه‌های کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاری کند و کمبود وجوه را از طریق مناسب، تأمین مالی کند. در این راستا، معاونت مالی و اقتصادی با هماهنگی بین مالی ستاد و مناطق، درصدد است که «حد مطلوب نقدینگی» را تعیین کنند.
همچنین، چهار خط‌مشی‌ و اقدام مناسب در مواجهه با مطالبات و موجودی‌های کالا اتخاذ شده که بر دست‌یابی به «حد مطلوب نقدینگی» تأثیرگذار است. نخست، به‌کارگیری «سیاست اعتباری فروش» و دوم «سیاست روش‌های مناسب برای نظارت بر حساب‌های دریافتی و وصول مطالبات» است. خط‌مشی سوم ما در زمینۀ «موجودی کالاها» به‌کار گرفته شده است، به‌طوری‌که در نگه‌داری موجودی کالا به‌گونه‌ای عمل شده که هدف سودآوری (به‌ویژه در شرایط تورمی)که منجر به نگه‌د‌اری موجودی اضافه می‌شود، لطمه‌ای به هدف نقدینگی نزند. چهارمین و آخرین اقدام ما در این حوزه، «نظم‌بخشی به پرداخت صورت‌حساب‌ها»ست، به‌طوری‌که پرداخت صورت‌حساب‌ها دارای سیاست و روش معینی شده و جنبۀ اخلاق و انصاف در برخورد با طلب‌کاران شرکت نیز رعایت شده است.
همچنین، برنامه‌ریزی نقدینگی شرکت به‌عنوان اصلی‌ترین جزو و پوشش‌دهندۀ سایر اجزا شناخته می‌شود که زمینۀ برخورد فعال در ابعاد فوق را فراهم می‌کند؛ به عبارت دیگر، اگر با تحقق موارد فوق، شرکت «حد مطلوب نقدینگی» را تعیین کند برای دست‌یابی به ترکیب بهینۀ دارایی‌ها و بدهی‌های جاری باید اقدام به برنامه‌ریزی نقدینگی کند.
شرکت تاکنون سیاست‌های فروش خود را مبتنی بر تأمین پایدار فروش داخلی و سپس مازاد صرف صادرات برنامه‌ریزی کرده است که عمدۀ استراتژی شرکت در شرایط حاکم فروش نقدی در صادرات بوده است که با توجه به بهبود فضای کسب‌وکار بین‌المللی، سمت‌وسوی فروش‌های بلندمدت نیز در دستور کار قرار گرفته و به‌صورت قراردادهای یک‌ساله و سه‌ساله محقق شده است.
در دستۀ دوم، شرایط و الزامات پنج‌گانه‌ای وجود دارد که به عوامل محیطی و بیرون شرکت مرتبط است و نقش تاثیرگذاری بر توازن نقدینگی و دست‌یابی به نقدینگی مطلوب دارد. نخستین الزام، وجود نهادهایی است که به شرکت‌ها در تعیین اعتبار مشتریان کمک می‌کند. با توجه به این‌که بخش مهمی از سرمایه‌درگردش شرکت‌ها در حساب‌های دریافتی تبلور پیدا می‌کند، بنابراین، شرکت‌ها برای جلوگیری از هزینه‌های لاوصول یا تأخیر در وصول این مطالبات باید براساس اعتبارسنجی‌های مناسب اقدام به فروش نسیه کنند. دومین الزام، وجود فرصت‌های سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت در بازار پولی است، یعنی شرکت‌ها در جهت استفادۀ بهینه از نقدینگی، باید بتوانند مازاد نقدینگی را در ابزارهای مالی مناسب سرمایه‌گذاری کنند یا کسری نقدینگی را بتوانند با شرایط ارزان از بازار پولی تأمین مالی کنند. سومین الزام و شرط برای دست‌یابی به نقدینگی مطلوب، وجود فرصت‌های تأمین مالی کوتاه‌مدت در بازار پولی است. به بیان دیگر، هرچه بازار پولی در تسهیل نقل و انتقال وجوه کوتاه‌مدت کارسازتر باشد، مدیریت نقدینگی شرکت‌ها نیز آسان‌تر انجام می‌شود. چهارمین الزام در این زمینه، وجود سیستم‌ها و روش‌های عرضۀ خدمات مناسب بانکی و ارتباطی است. در این زمینه، وجود سیستم‌ها و روش‌هایی که بانک‌ها ازطریق آن خدمات بهتری را در وصول مطالبات یا هرگونه نقل و انتقال وجوه دیگر ارائه دهند، یکی از ضرورت‌هاست. و پنجمین الزام از نگاه بیرونی مقررات و قوانین هستند تا بتواند شرایط اطمینان‌بخشی را در بازار پول و سرمایه به‌وجود آورد.
تمامی این عوامل در ایجاد توازن نقدینگی و جریان نقدینگی (cash flow) در شرکت مؤثر است و بر این اساس شرکت برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی کرده است تا به این مهم که شرط مهم سودآوری است دست بیابد.

منبع: مس پرس
عناوین برگزیده