به گزارش می متالز، بازدهی ۲۰۰ درصدی سهام در حالی میتواند در هفته آتی به وقوع بپیوندد که بازارهای رقیب و تورم، در قیاس با رشد سهام به کلی جامانده تلقی میشوند. تداوم ورود نقدینگی به بازار سهام و صعود بیوقفه قیمتها به چرخهای خودتکرار تبدیل شده که نمودار قیمت بسیاری از سهام بورس و فرابورس را به دیوار شبیه کرده است.
بازار سهام در هفته جاری بهرغم اوج گرفتن ریسکهای محیطی شامل رفتن نام کشور به لیست سیاه FATF و شیوع ویروس کرونا عملکردی کاملا مثبت داشت و با شتاب گرفتن جذب نقدینگی از سوی سرمایهگذاران حقیقی، رشد بیش از ۹ درصدی شاخص را ثبت کرد. به این ترتیب، فاصله دماسنج بازارسهام با سطح رشد ۲۰۰ درصدی (سه برابر) در سال ۹۸ به کمتر از ۶ درصد رسیده است. اتفاقی که نهتنها در تاریخ اقتصاد ایران بیسابقه است بلکه در شرایطی اتفاق میافتد که رشد بازارهای موازی از جمله ارز و مسکن در همین دوره در بازه ۲۰ درصد بوده است. همزمان رشد سالانه نرخ تورم و رشد نقدینگی نیز در محدوده ۲۵ تا ۳۰ درصد قرار گرفتهاند که قرابتی با جهشهای فوقالعاده بورس تهران نشان نمیدهد. به این ترتیب، با پمپاژ ممتد نقدینگی از سوی سرمایهگذاران تازه وارد، در بخش مهمی از نمودار قیمت سهام شرکتهای بورسی الگویی مشاهده میشود که بیش از هر چیز به یک دیوار شباهت دارد. به عبارت دیگر، یک رشد ممتد و بیوقفه درقیمت بخش عمدهای از سهام شرکتهای بورسی و فرابورسی مشاهده میشود که تنها با روانشناسی بازار و هجوم دسته جمعی خریداران شتابزده قابل توضیح است؛ الگویی که به قرینه تاریخی معمولا سرنوشت خوبی برای آخرین خریداران الگوی دیوار در بازارهای سهام رقم نمیزند.
یکی از رفتارهای شایع در بازارهای صعودی یا آنچه در ادبیات انگلیسی از آن با عنوان Bull Market (بازار گاوی) یاد میشود این است که با گذر زمان و تعمیق روند افزایشی، اعتماد به نفس خریداران بهطور فزاینده تقویت میشود. در نقطه مقابل، فروشندگان سهام در موقعیتی قرار میگیرند که با مشاهده تداوم روند صعودی، نسبت به تصمیم قبلی خود پشیمان شده و پس از مدتی دوباره به خریدار تبدیل میشوند. این چرخه بهصورت تکرار شونده پیش میرود و در فاز پایانی روند صعودی یک حالت ترس از دست دادن رشدهای بیشتر را ایجاد میکند که از یکسو نهتنها خریداران را مجاب به ورود هر چه سنگینتر به بازار میکند، بلکه جرات عرضه سهام را هم از فروشندگان بالقوه سلب میکند. در نتیجه، دوره پایانی بازارهای گاوی با یک بیشپرتاب قیمتهای داراییها به سطوحی به مراتب بالاتر از ارزش ذاتی توام میشود. این دقیقا مقارن با زمانی است که تعداد زیادی سرمایهگذار غیرحرفهای با شنیدن خبرهایی مبنی بر صعود پر شتاب ارزش سهام به بازار میپیوندند. الگوی رفتاری این گروه معمولا بهصورتی است که از آن تحت عنوان «شرطبندی روی اسب برنده» یاد میشود. به این ترتیب، در غیاب دانش و تخصص لازم برای انتخاب سهام، روشی که این گروه برای تصمیمگیری استفاده میکند عبارت از خرید سهامی است که اخیرا بیشترین رشد را داشته با این تصور که لابد روند اخیر ادامه خواهد یافت. ترکیب این عوامل موجب میشود که در اواخر موج صعودی، نهتنها بازار به پیشواکنش در رشد قیمت سهام برسد، بلکه بخش کوچکی از سهام که به هر دلیل اخیرا رشد بیشتری داشتهاند، دچار یک حالت حبابی شده و جهشهای نامتناسبتری نسبت به کلیت بازار را صرفا بهدلیل هجوم تقاضا به ثبت برساند. توصیفات فوق در شرایط کنونی که بر مبنای بسیاری سنجههای تحلیلی، بورس تهران وارد فاز هیجان صعودی شده صادق است؛ بهویژه آنکه در بخشی از سهام شرکتهای کوچک و متوسط، صرفا بهدلیل محدودیت عرضه و تصور تعمیم رشد اخیر به آینده، حباب قیمتی شکل گرفته و در یک مسیر خود تقویت شونده، هر روز بزرگتر میشود. در این فضا که البته نمیتوان تخمین دقیقی از زمان خاتمه آن ارائه داد قیمتها هر روز بالاتر میرود تا جایی که با یک تغییر پارادایم، که اغلب بهصورت غیرمترقبه اتفاق میافتد، «ترس از دست دادن رالی» تبدیل به «ترس از دست دادن سودهای کسب شده» شده و روند معکوس آغاز شود.
درحالیکه در هفتههای اخیر در کلیه بازارها شامل بازار ارز، طلا، خودرو و تا حدی مسکن موجی از تشدید انتظارات تورمی به راه افتاده و باعث جهش نسبتا سریع قیمت داراییها شده است، رئیس بانکمرکزی در اظهار نظری متفاوت از تحت کنترل بودن شرایط و حتی تخمین تورم ۲۰ درصدی برای سال آینده سخن گفته است. ایشان همچنین به کنترل نرخ رشد نقدینگی اشاره کرده است. بهرغم فضای موجود، به نظر میرسد که بخشی از التهابات کنونی، که نقطه کانونی آن باید در بازار ارز رصد شود، موقتی بوده و این احتمال وجود دارد که طی هفتههای آینده تب تورمی فعلی ابتدا در بازار ارز و سپس در سایر بازارها فروکش کند. دلیل بنیادی طرح این احتمال عدم تغییر سیاستهای پولی بانکمرکزی و حفظ رشد نقدینگی (بهعنوان سوخت با تورم) در محدوده تاریخی از یکسو و احتمال رفع برخی از مهمترین اختلالات عرضه ارز ناشی از شیوع ویروس کرونا از مبدأ چین و نیز تسهیل صادرات به دو مقصد مهم عراق و افغانستان است. از اینرو، هر چند این روزها گمانه انتظارات تورمی بهعنوان یکی از دلایل چشمانداز مثبت در بازارها و کالاها پررنگ است اما ریسک موقتی بودن شرایط بهویژه از محل عرضه افزایش عرضه ارز را نمیتوان نادیده گرفت.
درحالیکه برای چند هفته بازارهای بینالمللی نسبت به اخبار مربوط به شیوع کرونا بیتفاوت بودند در هفته جاری با انتشار اخبار گسترش بیماری به خاورمیانه به یک باره ورق برگشت و بازارهای جهانی جدیترین افت خود از اواخر سال ۲۰۱۸ را به ثبت رساندند. ابعاد افت در بازارهای آمریکاییها که دورترین مکان به کانون تحولات این بیماری هستند نیز بسیار شدید بوده تا جایی که شاخصهای اصلی بازار سهام از اوج چند روز قبل بیش از ۷ درصد سقوط کردهاند. مساله اصلی که موجب هراس سرمایهگذاران شد، عبارت از تاثیر این ریسک سیستماتیک بر تقاضای مصرفی در اقتصادهای جهان و افت درآمد و فروش بخش مهمی از صنایع بورسی است. همزمان، مواد خام نظیر نفت و فلزات اساسی نیز پس از ریزشهای پردامنه یک ماه قبل کماکان در موضع دفاعی قرار دارند و نزدیک به کف قیمتی معامله میشوند که پس از شوک اولیه کرونا به محدوده آن رسیدند. اکثر ناظران معتقدند حتی اگر آثار بیماری هماکنون و فورا مهار شود، روند اقتصاد جهانی تا قبل از شش ماه دوم سال میلادی جاری به حالت عادی بر نخواهد گشت. به این ترتیب میتوان انتظار داشت سال ۲۰۲۰ دورهای متفاوت و شاید دشوار برای بازارهای جهانی باشد که یازده سال است به روند صعودی خود ادامه دادهاند؛ وضعیتی که البته برای بازار کالاها و مواد خام نیز واجد پیامهای مثبتی از منظر ترسیم چشمانداز قیمتی در کوتاهمدت نیست.