به گزارش می متالز، محمدتقی فیاضی، درباره معایب و مزایای برنامه دولت و دستگاه های دیگر برای پذیرش شرکت ها در بورس و فرابورس و عرضه اولیه سهام به شرق اعلام کرد: در بودجه سال جاری، منابع عمومی دولت شامل سه بخش درآمدهای نفتی، داراییهای سرمایهای و واگذاری داراییهای مالی است که بخش عمده آن فروش اوراق و بخش دیگر هم فروش شرکتهای دولتی است.
دولتها در سالهای گذشته شرکتهای باکیفیت را که حاصل فروش نفت و تشکیل سرمایه بود از طریق مزایده و قراردادها واگذار کردند و فساد زیادی در این محل شکل گرفت و بسیاری از این شرکتها با قیمت نازل به فروش رفته و نتوانستند سوددهی داشته باشند. از طرفی موجب بیکاری افراد و تعطیلی شد.
بنابراین تصمیم دولت به تغییر شیوه واگذاری، قدم مهمی است. از طرف دیگر وجوه سرگردان قابلیت ورود به بورس را دارد و باتوجه به عدم جذابیت بازارهای ارز و سکه و رکود مسکن بورس میتواند نیاز سرمایهگذاری را تأمین کند اما ممکن است افراد ناآشنا با بورس باعث ایجاد تلاطم شوند.
از مزایای واگذاری اموال و شرکتهای دولتی در بورس ایجاد شفافیت است و این شرکتها ناگزیرند صورتهای مالی را در دسترس قرار دهند. از طرفی عدم اهلیت سالهای اخیر در خصوصیسازی ها ضعیف میشود. چرا که بورس از خریدار تمرکز زدایی میکند و میتواند جلوی انحصارگرایی و انعقاد قرارداد در تاریکی را بگیرد.
برخی از شرکتهای دولتی حاضر در بورس مانند شستا و سرمایه گذاری صبا، متعلق به دولت نیست و بهدلیل ترکیب هیاتمدیره، تصمیمگیری برعهده دولت است. دولت برای واگذاری آنها مجوز قانونی دارد اما مجوز اقتصادی آن مبهم است. سهامداران اصلی مثلا شستا افراد تحت پوشش تأمین اجتماعی هستند. اولین سؤال این است که به لحاظ قانونی دولت اجازه واگذاری دارد اما به لحاظ اقتصادی هم آیا میتواند اجبار به فروش اموال کند؟
دولت عمده این شرکتهای زیانده را در گذشته در ازای بدهی به تأمین اجتماعی تحویل داده که بهصورت رد دیون بوده و تأمین اجتماعی هم دچار مشکل است و برای تأمین مالی نیز به منابع جدید دارد.
بورس با چه مجوز و اختیاراتی هلدینگ را عرضه اولیه میکند. آیا نه فقط شستا بلکه همه این شرکتهایی که این روزها در بورس عرضه میشوند و روند بورس را جهشی کردهاند، حسابرسی و ارزشگذاری شدهاند و ضوابط بورس کامل رعایت میشود؟ این هم ابهام بعدی است که وجود دارد.
این انتقاد فیاضی نشان داد که متاسفانه وی اطلاع جامع و کاملی از فرایند عرضه های اولیه شرکت ها در بورس ندارد و نمی داند که همه شرکت های سهامی عام ثبت شده نزد سازمان بورس، هر ماه و هر دوره اقدام به انتشار گزارش صورت های مالی و اطلاعات تولید و فروش و... می کنند و شرکت های آماده عرضه اولیه توسط شرکت های تامین سرمایه یا مشاوره سرمایه گذاری، ارزش گذاری می شوند.
وی همچنین نمی داند که طی سال جاری فقط دو شرکت سرمایه گذاری صبا تامین و شستا عرضه اولیه شده اند و رشد شاخص هم نه دلیل حضور این دو شرکت بلکه هجوم نقدینگی به بازار سهام است.
وی ادامه داد: از ابرچالشهایی که قبلا چندین بار از سوی مراکز پژوهشی و کارشناسان بر آن تأکید شده، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی است. این شکل واگذاری اموال در کوتاهمدت ممکن است مشکل این صندوقها را حل کند اما در بلندمدت این راهحل در عبور از بحران ناتوان است. باید اصلاح ساختاری انجام و مدیریت آنها از مدیریت دولتی باید منفک شود. دولت باید بدهیها را به تأمین اجتماعی پرداخت کند و در راستای چابکسازی پیش برود.
اگرچه اراده دولت بر واگذاری اموال بهصورت بورسی نقاط روشن بسیاری دارد و میتواند زنجیره فساد چندین دهه در خصوصیسازیها را تضعیف کند اما در صورتی که اصلاح ساختاری در این شرکتها انجام نشود و مدیریت آنها همچنان دستنخورده باقی بماند و از لحاظ اداری در همان چارت مدیریت دولتی ادامه دهند، مشکلات نهتنها پابرجا خواهد بود بلکه باید منتظر پیامدهای منفی هم از در خروجیهای این فرایند باشیم.