جز چند شرکت معدنی و صنعتی سنگآهنی، ذوبآهنی، فولادی و پترشیمی که در بورس هم حضور دارند، سایر صنایع استقبال چندانی برای استفاده از این ابزار نداشتهاند. این درحالی است که نایب رییس انجمن صادرکنندگان سنگآهن ابتدای دی ۹۵ به ماین نیوز گفته بود، شرکتهای معدنی و زیرمجموعه آن تا دیروز میتوانستند محصولشان را صادر کنند و مشکل تامین نقدینگی تا حدی برطرف میشد، اما با کاهش قیمت کامودیتیهای معدنی و مشکلی که دولت برای تامین سرمایه واحدهای معدنی دارد، ورود به بورس کالا راه معقولی برای تامین مالی و توسعه صنایع معدنی است. این مقام مسئول همچنین به صمت گفته بود برای جذب این شرکتها به بورس نیاز به فرهنگسازی است و این انجمن با بورس کالا جلسات متعددی به منظور جذب شرکتها به بورس برگزار کرده و این روند پیگیری همچنان ادامه دارد. این درحالی است که کارکرد اصلی این اوراق در بین اهالی بازار سرمایه همواره مورد بحث و بررسی است.
برخی شرکتهای سنگآهنی و ذوبآهنی نسبت به انتشار اوراق سلف موازی اقدام کرده و استقبال خوبی از این ابزار کردهاند اما معاملات ثانویه خیلی فعالی ندارند، از سوی دیگر به دلیل اینکه این نوع از سرمایهگذاری یکساله است، بنابراین معاملات ثانویه اهمیت چندانی ندارد. فرهاد خانمحمدی کارشناس بورس کالا در توضیح روند معاملات ثانویه به صمت گفت: زمانیکه اوراقی منتشر میشود، فروشنده اوراق را به سرمایهگذار میفروشد، بعد از آن شرایطی درنظر گرفته شده که سرمایهگذار امکان فروش این اوراق را نیز داشته باشد به این معنی که بعد از خرید اولیه، بتوانند این اوراق را دوباره خرید و فروش کنند. خانمحمدی با تاکید بر اینکه معاملات ثانویه بازار خیلی گرمی ندارد، افزود: به دلیل اینکه درحال حاضر بیشترین خریداران این اوراق، صندوقهای سرمایهگذاری هستند و بهطور معمول اوراق را در سررسید یکساله خریداری میکنند، از آنجا که فروشنده خیلی قوی ندارند، با وجود بازارگردان، معاملات ثانویه خیلی شکل نمیگیرد. وی افزود: از بین صندوقهای سرمایهگذاری مختلف، صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت سهم بیشتری از اوراق سلف را به خود اختصاص دادهاند. به دلیل اینکه سلف موازی هم مانند اوراق مشارکت، اوراقی با درآمد ثابت است، این اوراق خروج از رکود صنایع و کارخانههای بزرگ را تا حدی برطرف میکند. خانمحمدی ادامه داد: تامین نقدینگی و افزایش هزینه تامین مالی برای این واحدهای تولیدی زیاد است بهویژه بعد از مشکلات بانکها در ارائه تسهیلات، بنابراین صنایع به روشهایی از تامین مالی جذب میشوند و هزینههای پایینتری برای آنها دارد. یکی از این روشهای نوپا سلف موازی استاندارد است که با تزریق نقدینگی، هزینه تامین مالی در این بخش قدری پایینتر است. وی استقبال از اوراق سلف موازی که در بورس کالا، انرژی یا کشاورزی پذیرهنویسی شدهاند را مثبت ارزیابی کرد و گفت: بسیاری از عرضهها، بلافاصله و بدون اینکه به دور دوم کشیده شود به فروش رفته است. بهویژه درباره اوراق سلف موازی برای سنگآهن به دلیل اینکه همزمان با کاهش سود بانکی بود از استقبال خوبی برخوردار شد و برای سرمایهگذار بسیار جذابیت داشت. به گفته خانمحمدی در یکسال گذشته بیشترین صنایعی که از این محل تامین مالی کردهاند، شرکتهای ذوبآهنی، سنگآهنی و پتروشیمی بودند. این کارشناس کالایی ادامه داد: به دلیل آشنایی اندک، صنایع غیربورسی با این اوراق، هنوز از ظرفیتهای این ابزار به طور کامل استفاده نشده است. تامین مالی از طریق بازارسرمایه در کشورهای دیگر، نقش پررنگتر و مهمتری دارد و به محض اینکه طرحی برای تامین مالی ایجاد میشود به طور مستقیم این ایده در بازار بورسشان معامله شده و بستر بیشتری فراهم میشود. خانمحمدی درباره راهاندازی آپشنهای خرید و فروش گفت: اضافه شدن این ابزار در رسیدن به استانداردهای بینالمللی بسیار موثر است اما از سوی دیگر ابزارها در کشور پس از راهاندازی به دلیل نوع سیاستگذاری در بلندمدت ضعیف عمل میکنند. درحال حاضر آپشن روی سه سهم وجود دارد اما در عمل معاملههای زیادی با این ابزار انجام نمیشوند. به گفته این کارشناس بازارسرمایه، درحال حاضر درباره سکه طلا، معاملات خوبی انجام میشود، آن هم به این دلیل است که در دوران خوب سکه، که نوسان داشت این ابزار راهاندازی شد اما درحال حاضر این ابزار بر روی سهام خیلی جانیفتاده است.
هزینه تامین مالی از طریق اوراق سلف تا حدودی برای شرکتها گران تمام میشود، به این شکل نرخی که بابت این اوراق باید پرداخت شود زیاد بوده و ممکن است این صنایع برای پرداخت هزینههای اوراق، در فشار قرار بگیرند، از این جهت که هزینههای جانبی این اوراق ممکن است هزینههای تمام شده این صنایع را افزایش دهد. اما درباره صنایعی که نیاز به تامین مالی سریع دارند تامین مالی از این محل برایشان مناسبتر است. رضا مناجاتی، مدیر واحد کالا و انرژی کارگزاری بانک صنعت و معدن با بیان اینکه از ابتدا هدف از عرضه این اوراق تامین مالی بوده درباره کارکرد این اوراق تصریح کرد: از ابتدا هدف اصلی از انتشار این اوراق بحث تامین مالی بوده و شرکتها با استفاده از این ابزار محصولاتشان را پیشفروش کرده و با قیمت مشخصی به فروش میرسانند. مناجاتی در ادامه به صمت گفت: اگر قیمت محصول رشد کرد باید نرخ بالاتری را به دارنده این اوراق بدهند (کسی که پیشخرید کرده) اما به طور معمول سقفی برای این نرخ پرداخت میکنند که از عدد مشخصی بیشتر نشود، در کنار این نرخ سود، هزینههای جانبی دیگری از قبیل متعهد پذیرهنویسی، عرضهکننده و... وجود دارد که نسبت به نرخی که به خریدار میدهند هزینهها را افزایش میدهد. به گفته وی استقبال از این اوراق نسبت به سایر ابزارهای مالی خوب بوده است. مناجاتی درباره ایجاد محدودیت در تحویل کالا تصریح کرد: کسی که در اوراق سلف سرمایهگذاری میکند درواقع محصول را خریداری کرده اما با توجه به اینکه شاید تحویل کالا در شرایطی امکانپذیر نباشد، محدودیتهایی نیز تعیین شده است. وی درباره این محدودیتها گفت: به طور معمول سرمایهگذاران این اوراق، سرمایهگذاران خرد هستند و در مقادیر کم کالایی را خریداری میکنند؛ بنابراین برای شرکتهای تولیدکننده این امکان وجود ندارد که کالا را در مقادیر کم تحویل دهد، این محدودیت طبیعی است. مناجاتی تاکید کرد: این اوراق در شرایط رکود اقتصادی به تامین مالی بسیاری از شرکتها کمک کرده است.