به گزارش می متالز، تالاب جازموریان یکی از پهنههای آبی جنوب شرق ایران است. پهنهای که میتواند یک میلیون هکتار از مناطق همجوار را متاثر کند. در پایاب رودخانه مهم و راهبردی هلیلرود قرار دارد که از کوه شاهبافت سرچشمه گرفته است و بعد از ۴۰۰ کیلومتر به جازموریان میرسد.
جازموریان سه استان سیستان و بلوچستان، کرمان و فارس را متأثر میکند که مهمترین محل برای حفاظت از تنوع زیستی آبزیان و پرندگان در منطقه محسوب میشود و بسیاری از پرندگان مهاجر، جازموریان را بهعنوان یکی از مقاصد خودشان در طول هزاران سال گذشته انتخاب کردهاند. جازموریان مهمترین عاملی است که میتواند چشمههای تولید گردوغبار را مهار کند و ظرفیت گرمایی ویژه منطقه را افزایش بدهد، تفاوت دمای شب و روز را کاهش بدهد و به بهبود کیفیت زیستی کمک کند. جازموریان با افزایش توان زیستپالایی سرزمین، شرایطی را فراهم میکند که منطقه راهبری جنوب کرمان به یک صندوق ارزی پایدار تبدیل شود و هموطنان زیادی از محل پرندهنگری، صیادی و رونق گردشگری طبیعی (بومگردی) پول تولید کنند. متأسفانه در طول چند دهه گذشته بیش از ۳۰ سد مخزنی کوچک و بزرگ روی هلیلرود ساخته شده است.
میزان بارگذاریها روی این رودخانه راهبردی در جنوب شرق کشور بشدت افزایش پیدا کرده است. فعالیتهای معدنی در سرچشمه هلیلرود در کوه شاهبافت افزایش پیدا کرده و طرحهای انتقال آب مدام و پیوسته در حال گسترش است. این مسأله سبب شده که دیگر آب به جازموریان نرسد مگر در سیلابهایی که به صورت اتفاقی، ناگهانی و معدود رخ میدهد. همین مسائل باعث شده تا چشمههای گردوغبار افزایش پیدا کند، وضعیت زیستی بسیار نامطلوب شود و بسیاری از مردمی که در مناطق اطراف این تالاب راهبردی زندگی میکردند مجبور به مهاجرت شوند. این مهاجرتهای ناخواسته میتواند باعث افزایش حاشیهنشینی در شهرهایی مثل کهنوج، جیرفت در کرمان، ایرانشهر در بلوچستان تا نیریز در فارس شود.
خود این مساله میتواند کاهش امنیت اجتماعی را در پی داشته باشد، بنابراین ما به بهانه آباد کردن یک منطقه در شمال استان کرمان در سراب هلیلرود، متأسفانه مناطق بزرگی را ناآبادان کردیم. سرزمین را به سمت ورشکستگی اکولوژیکی سوق دادیم و در نهایت به متروکه شدن سکونتگاههای انسانی کمک کردیم؛ جوامع انسانی هم که ماندند معیشتشان زیر گردوغبار دفن میشود.
اگر قرار است که شرایط دوباره به شرایط پایدار برگردد، تحت هیچ شرایطی نباید حقابه جازموریان که چیزی در حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب در سال است، نادیده گرفته شود. یعنی بعد از حقابه شرب باید حقابه جازموریان مقدم بر حقابه کشاورزی و صنعت باشد. تا این اتفاق نیفتد ما نمیتوانیم امیدوار باشیم که بتوانیم در این منطقه مهم در حد فاصل سه استان به شرایط پایدار برسیم. آنچه که برای برگشت شرایط در حوضه هلیلرود و احیای تالاب جازموریان باید اضافه کرد این است که ما باید از محل بازچرخانی آب، تصفیه پسابها و به کار انداختن دوباره آب خاکستری از محل تغییر مصرف در بخش صنعت و کشاورزی و انتخاب گونههایی که ارزش افزوده درخور و نیاز آبی کمتری دارند از محل کاهش ضایعات در بخش کشاورزی و مرمت لولههای آب شرب در شهرهای استان کرمان بویژه شهر کرمان و جیرفت، آب مورد نیاز برای شرب را در بالادست حوضه آبخیز هلیلرود تأمین کنیم تا نیازی به زدن سد و طرحهای انتقالی بیشتر نباشد و از محل این صرفهجویی بتوانیم حقابه جازموریان را تأمین کنیم. امیدوارم مسوولان وزارت نیرو، محیط زیست، منابعطبیعی و صمت به صورت خاص و مردم منطقه این حق را مطالبه کنند. تا زمانی که حقابه جازموریان تأمین و پرداخت نشود، نمیتوانیم امیدوار باشیم که چشمانداز روشنی برای آینده تصویر شود.