به گزارش می متالز، فریدون برکشلی، درباره تغییرات سیاسی در کاخ سفید و تاثیر احتمالی بر لغو تحریم و تسهیل صادرات نفت ایران اظهار داشت: اکثر کارشناسان و ناظران بازار معتقدند که با تغییرات ۲۰ ژانویه در کاخ سفید، احتمال بازگشت تدریجی و بلکه کامل ایران به بازار جهانی نفت، دور از انتظار نیست. البته بایدن در جریان فعالیتهای انتخاباتی و پس از آن، اشارات مستقیم و مشخصی در مورد لغو تحریمها علیه ایران نداشت، اما تعدادی از اعضای تیم او اشاراتی به روابط ایران و امریکا داشتند که حکایت از امکان تغییر شرایط داشت.
وی افزود: بایدن در روز اول ورود به کاخ سفید ۱۷ مورد فرمان اجرایی صادر کرد که سه مورد آن مربوط به انرژی بود. الف- لغو آزادی فعالیتهای اکتشاف و استخراج در زمینهای فدرال ب- بازگشت به معاهده آب و هوای پاریس و ج- بازگرداندن مالیات بر روی تولیدکنندگان نفت و گاز شیل.
مدیر گروه دفتر مطالعات انرژی وین تصریح کرد: هر سه اقدام فوق تاثیرات بلندمدت بر روی انرژی به طور عام و نفت به طور خاص خواهد داشت. اما هنوز هیچ اقدامی که حکایت از لغو تحریمهای منجر به بازگشت ایران به بازار جهانی نفت باشد، دیده نشده است. البته تیم بایدن اشاراتی به روابط با ایران داشته که مهم است.
وی خاطرنشان کرد: البته همین سخنان و توجه بازار جهانی نفت و خریداران سنتی نفت ایران، متوجه این واقعیت شدهاند که شرایط و روابط دو کشور احتمالا در مسیری بهتر از گذشته قرار دارد. همین وضعیت هم موجب شده که رفت و آمدهای محدودی برای برداشت از ایران به چشم میخورد و منابع ثانویه گزارشاتی را منتشر میکنند که عرضه محدود نفت ایران در حال شکلگیری است.
برکشلی گفت: ترامپ از زمانی که برجام را پاره کرد تا آخرین روزی که در کاخ سفید بود، جمعا ۱۰۰۵۷ فقره تحریم بر علیه ایران اعمال کرد که شامل افراد، شرکتها، بانکها، شرکتهای بیمه، کشتیها و حتی ساختمانهای متعلق به ایران هم میشد. تعداد این تحریمها تقریبا هر ۴۸ ساعت، یک تحریم بود. امروز که کمتر از یک ماه از روی کار آمدن باید میگذرد، هنوز هیچ تحریم جدیدی اعمال نشده است، بنابراین بازار اشتباه نمیکند. آنگاه که سر و کله خریدار پیدا میشود، نشان از آن دارد که خریداران میکوشند حتیالمقدور اول صف باشند، اما بدیهی است که هنوز قدری زود است که بتوان با قطعیت نظری داد.
وی درباره امکان بازگشت به بازارهای سنتی نفت خاطرنشان کرد: شاید تصرف مجدد همه بازارهای قبل از تحریم، امکانپذیر نباشد. پالایشگاهها قابلیت دریافت و کوکتلسازی نفتخامهای متفاوت را در سالهای گذشته تجربه کردهاند. البته بعضی از انواع نفتخام ایران در بازار، حلقههای مفقوده هستند که خریداران در مورد دریافت آن تعجیل دارند. اما کل بازار مانند یک استخر آب است، از هرکجا که چند سطل آب برداریم، تاثیر آن در مجموع استخر خواهد بود و برعکس وقتی است که مقداری آب، اضافه میشود.
مدیر گروه دفتر مطالعات انرژی وین بیان کرد: لیبی در ۲۰۲۰ با ۷۰۰ هزار بشکه در روز بازگشت. امروز هم ۱/۳ یا شاید ۱/۴ میلیون بشکه در روز وارد بازار میکند. البته چنانچه بازگشت ایران و ونزوئلا به بازار همزمان شود، یعنی بیش از ۵ میلیون ورودی جدید به بازار که حجم بالایی است. برای جلوگیری از سقوط سطح قیمتها، اوپکپلاس و البته در راس آنها عربستان که حالا به نقش تولیدکننده شناور دهه ۱۹۸۰ بازگشته، لازم است تا از تولید خود کم کنند. در غیر این صورت، احتمال کاهش قیمت در سه ماهه سوم ۲۰۲۱ زیاد خواهد بود.
وی با بیان اینکه بازار و شرکای ایران در اوپک، میدانند که نمیتوانند نفت ایران را نادیده بگیرند. گفت: البته تلاش هم لازم است. هم در بخش تولید و بهینه کردن آن، و هم در زمینه بازاریابی و عرضه جهانی. دشواری خاص و نگران کنندهای که فراتر از توان صنعت نفت ایران باشد، وجود ندارد. من حتی فکر میکنم ایران میتواند با هماهنگی و برنامهریزی، فروش بخشی از نفت ونزوئلا را هم به عهده گیرد، همانگونه که در دوران پرزیدنت چاوز ایران به بازاریابی نفت این کشور کمک میکرد.
برکشلی درباره روان شدن نقل و انتقالات پولی توضیح داد: در واقع بحث نقل و انتقالات مالی، موضوع اصلی و بغرنج ارتباطات بینالمللی ایران است. سوئیفت که ناظر بر بخش اعظم نقل و انتقالات مالی جهان است، بر روی ایران بسته است. این مساله خیلی هم به تحریمها، ارتباط ندارد. البته تحریم آن را نهادینه کرده است. نظام بانکی بینالمللی ما، مانند صرافی کار میکند. بیشتر بانکها در کنار کارهای بانکی معمول خود یک صرافی هم دارند. نمیتوان میلیاردها دلار منابع مالی را از طریق نظام صرافی نقل و انتقال داد یعنی لغو تحریمها، مشکل سوئیفت ایران را حل نمیکند.
وی ادامه داد: ایران پیمان FATF را نپذیرفته است. در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ هم که بخش زیادی از تحریمها برطرف شده بودند، ایران نمیتوانست، مانند بقیه کشورها مراودات مالی بینالمللی داشته باشد. معاهده FATF برای مقابله با پولشویی و نقل و انتقالات غیرقانونی در جهان وضع شده است. اما این معاهده از کشورهای عضو میخواهد تا کلیه کانالهای انتقالات مالی خود را اعلام کنند. در صورت اعمال تحریمهای جدید، در دوره بعدی، ایران تمام دستهای خود را رو کرده و عملا همان نظام صرافی هم دیگر غیرعملیاتی شده و این دوراهی سخت و نفسگیری است که اقتصاد و تجارت بینالمللی ایران را زمینگیر کرده است.
مدیر گروه دفتر مطالعات انرژی وین تاکید کرد: در واقع بحث نقل و انتقالات مالی اقتصاد ایران با جهان، محدود به عرضه جهانی نفت نیست. در هر فعالیت بینالمللی اعم از صادرات، واردات، سرمایهگذاری و عملیات مالی و پولی، اقتصاد کشور با این محدودیت روبروست و غالبا هم روشهای متفاوت، هزینههای اضافی زیادی به اقتصاد ایران تحمیل میکند. یعنی بحث نحوه تعامل با دنیاست. لازم به ذکر است که نظام بانکی رسمی ایران هم به دلیل فاصله نسبتا طولانی با اقتصاد جهان، ظرفیتها و قابلیتهای لازم را کسب نکرده و نیازمند بازآموزی است.
وی با اشاره به موضوع اشغال بازار ایران از سوی کشورهای دیگر مثل عراق گفت: در بازار نفت، هیچ دوستی، دائمی نیست و هیچ دشمنی هم دائمی نیست. این قواعد روابط بینالملل است. دوستیها و دشمنیها، منبعث از منافع ملی کشورها است.
برکشلی افزود: برخی از انواع نفتخام ایران و عراق دارای ویژگیهای کیفیتی، مشابهی هستند. بدیهی است که وقتی خریداران، نفت ایران را از دست دادند، به سمت نفتخامهای نزدیک به مشخصات نفت ایران رفتند. این به خصوص در مورد میادین نزدیک مرزها و یا میادین مشترک صادق است. حالا باید به دنبال راهکارها بود. زمانی بحث بازاریابی مشترک نفتخام در اوپک، مطرح بود. در دورانی هم موضوع وام سهمیه یا به اصطلاح quota loan مطرح شد. بدین معنا که هر زمان کشوری به هر دلیل امکان عرضه نفت خود را از دست میداد، سهمیه رسمی خود را به اعضای دیگر واگذار میکرد. این رویه خصوصا میان تولیدکنندگان همسایه برقرار میشد. گاه به دلیل حوادث طبیعی، آتشفشان، جنگ و مانند آنها، عرضه جهانی عضوی، متوقف میشد، کشورها، سهمیه خود را به عضو دیگری واگذار میکردند، در بازگشت به شرایط عادی، وام سهمیه را باز پس میگرفتند.
وی گفت: این رویه دیگر به طور رسمی وجود ندارد، اما بدیهی است که وقتی عضوی پس از مدتی غیبت به بازار برمیگردد، فضا برای ورود باید از طریق کاهش تولید، سایر تولیدکنندگان مهیا شود. در غیبت چنین هماهنگی، بازار با اشباع مواجه شده و به فشار بر روی قیمت نفت میانجامد. خریداران نفت هم به تنوعبخشی در سبد خریدهای خود اهمیت میدهند. خروج ایران از بازار، حلقه مفقودهای را در بازار ایجاد کرده که خریداران و پالایشگران از حضور آن استقبال میکنند.
مدیر گروه دفتر مطالعات انرژی وین یادآور شد: ورود به بازارهای جدید، چالشی دشوار است. حتی در شرایطی که تحریم و محدودیتی در عرضه نفت نیست، تولیدکنندگان بزرگ به دنبال بازارسازی و گسترش افق حضور خود در بازارها هستند. این موضوع به خصوص برای صنعت نفت ایران، مهمتر است. ایران در امریکا و بخش مهمی از اروپا، حضور ندارد. بخش عمده بازار ایران محدود به آسیاست. البته ایران در آفریقا هم زمینههای خوبی دارد اما میزان فروش اندک است.
وی تاکید کرد: اهمیت تنوع بخشیدن به مقاصد صادراتی برای همه تولیدکنندگان اهمیت زیادی دارد. از همین روست که شرکتهای بزرگ ملی نفت، میکوشند تا در کشورهای مهم مصرفکننده پالایشگاه خریداری کنند و یا اینکه ظرفیت پالایشی ایجاد کنند. در مورد بازارهای جدید، بحث دیپلماسی نفتی هم به صورت جدیتری ورود پیدا میکند. سبد خریداران نفتی ایران کوچک بود و احتمالا حالا هم کوچکتر خواهد بود. تقریبا ۷۰ درصد نفت خام ایران فقط راهی چهار کشور بود. اکنون هم انتخابها برای ایران همچنان محدود خواهد بود. در آسیا، منطقه آسهآن (ASEAN)، بازار بزرگی است. شرکتهای ملی نفت مانند آرامکو و ادناک، با قدرت در حال گشودن این بازارها هستند. وابستگی به چند کشور محدود برای بازاریابی، ممکن است به وابستگیهای سیاسی و اقتصادی هم منتهی شود. به عبارت دیگر دیپلماسی خرید نفت بر دیپلماسی عرضه و فروش غلبه خواهد کرد، صنعت نفت ایران، با ریسک از دست دادن هویت بینالمللی خود مواجه است. مسوولیت و ظرفیت یک شرکت بزرگ نفتی به نفتفروشی، محدود نمیشود.