به گزارش می متالز، او تلاش کرد از این روابط در راستای ارتقای منافع اقتصادی خود استفاده کند. به همین دلیل در صحن سازمان ملل، جهانگرایی را مذموم دانست و بر ناسیونالیسم تاکید کرد، در حالی که پیش از این امریکا به عنوان قدرتی ظاهر شده بود که برتری آن در عرصه بینالملل مورد رضایت دستکم شریکانش بود و در عین حال کشوری تلقی میشد که به دلیل برتری، هزینههای بیشتری را باید تحمل میکرد و این هزینهها را پذیرفته بود. به گزارش صمت، منطق جدید ترامپ اما بر مذاق حتی نزدیکترین شریکانش هم خوش نیامده و بیش از همه، چین به عنوان رقیب اصلی اقتصاد امریکا در رویارویی با آن قرار گرفته است. این رویارویی حالا دیگر یک جنگ تجاری است؛ جنگی که چین نفت بر آتش آن ریخته است.
در خبری به نقل از رئیس شرکت کشتیرانی تجارت انرژی چین (سیامایاس) نوشت که تحت تاثیر منفی جنگ تجاری، صادرات نفت خام امریکا به چین «به طور کامل متوقف» شده است، در حالی که جنگ تجاری ۲ اقتصاد برتر جهان، تاثیر منفی خود را بر این تجارت که به سرعت در حال رشد بود، نشان داده است. در ادامه این خبر آمده که در ماههای گذشته، واشنگتن و پکن تعرفههای واردات سنگینی را بر صدها کالای یکدیگر وضع کردند، هر چند هنوز صادرات نفت خام امریکا به چین که تازه در سال ۱۳۹۵ خورشیدی (۲۰۱۶ میلادی) آغاز شده بود، شامل این تعرفهها نشده است. در عین حال، واردکنندگان نفت چین به تازگی از ثبت هر گونه سفارشی خودداری کردهاند.
شی چونلین، رئیس سیامایاس، در حاشیه اجلاس سالانه دریانوردی جهانی در هنگکنگ نیز گفته بود که چین یکی از بزرگترین واردکنندگان نفت خام از امریکاست که پیش از جنگ تجاری، با این کشور روابط داشت اما حالا همه چیز متوقف شده است.
بیشک اگر این اتفاق در طولانیمدت ادامه پیدا کند، آتش این جنگ بیش از پیش شعلهور میشود و از شعلههای این آتش، جامعه بینالملل و بازار جهانی نفت هم بینصیب نخواهد بود.
اردشیر پشنگ، کارشناس روابط بینالملل این مسئله را بیشتر تشریح میکند و در این باره توضیح میدهد: حتی شریکان امریکا هم مستثنا نبودند و از مکزیک، کانادا، ژاپن و اتحادیه اروپا نیز خواسته شد که قراردادهای خود را با امریکا بازتعریف کنند و سهم بیشتری را در مبادلات به این کشور بدهند تا در نهایت، درآمدهای امریکا از این راه افزایش یابد. چین نیز از این قاعده مستثنا نبوده و امریکا تلاش کرده با اهرمهای فشاری که در اختیار دارد، این کشور را کنترل کند. این در حالی است که چین با اقتصادی توانمند به عنوان کشوری که اصلیترین رقیب امریکا به شمار میرود تنها گزینهای است که از نظر اقتصادی بر امریکا غلبه میکند.
وی ادامه داد: چینیها تلاش کردند تنش را با امریکا کم کنند. در واقع منطق سیاست خارجی چین از دهه ۱۹۷۰ میلادی این بوده که تنشهای لفظی سیاسی و امنیتی را با امریکا کاهش دهد و در سایه تلاشی که امریکا و دیگر قدرتها برای امنیتسازی در جهان داشتند، بر حوزه اقتصاد تمرکز داشته باشد، بنابراین این کشور در ۵۰ سال گذشته از هزینههای نظامی به شدت کاست و به عنوان یک بازیگر معتقد به اقتصاد آزاد عمل کرد. حالا چین میبیند که امریکا تلاش میکند امتیاز بیشتری از او بگیرد و چین را وادارد در سمت و سوی موردنظر او حرکت کند. آمار و ارقام نشان میدهد که در ۲ سال گذشته و در نتیجه مجموع سیاستهای خارجی و داخلی امریکا، آمار بیکاری در این کشور کاهش پیدا کرده و درآمد دولت امریکا افزایش یافته، اما به نظر میرسد این مسئله، کوتاهمدت باشد و در میانمدت و بلندمدت اگر امریکا به عنوان قدرت هژمون و ناظم اصلی نظم بینالمللی، همین رویه را ادامه دهد، خود از این رویه متضرر خواهد شد. پشنگ افزود: به نظر میرسد بقیه بازیگرها مانند اتحادیه اروپا و چین هم تلاش کردند در رویارویی با امریکا قرار بگیرند. وضعیت کنونی چین در خرید نفت از امریکا هم به همین رویارویی برمیگردد. پیش از این، چینیها از سوی امریکا برای نخریدن نفت ایران در فشار بودند و خرید نفت را از ما کاهش دادند اما اعلام کردهاند که خرید را متوقف نخواهند کرد. چینیها همچنین وقتی میبینند فشار امریکا در زمینه تعرفهها و واردات از چین بسیار زیاد شده، از ابزارهای خود برای زیر فشار گذاشتن امریکا استفاده میکنند. یکی از مهمترین ابزارها، واردات چین از امریکا به ویژه واردات انرژی از جمله نفت است. چینیها در تلاش هستند با قطع واردات نفت خود از امریکا به این کشور فشار وارد آورند، هر چند به نظر میرسد چین در وهله نخست نمیخواهد واردات نفت را از امریکا به صفر برساند و با این کار میخواهد نشان دهد برای رویارویی با امریکا ابزارهایی در اختیار دارد و واکنش امریکا را به این کنش میآزماید. به نظر من اگر امریکا از مواضع خود کوتاه نیاید، چین خرید نفت را قطع میکند و به جای امریکا از کشورهای عضو اوپک مانند ایران، عربستان و عراق، نفت وارد خواهد کرد. وضعیت بازار هم به گونهای است که نفتی را که چین از امریکا میخرد میتواند با فروشندههای جایگزین جبران کند. بیشک این مسئله باعث افزایش بهای نفت خواهد شد و با توجه به نفوذ زیادی که چین بر کره شمالی دارد، این اتفاق حتی میتواند در جریان صلح دو کره تاثیرگذار باشد و همراهی چین با کره شمالی یکی از عوامل زمینهساز مذاکرهها بین پیونگیانگ و واشنگتن به شمار میآید. در این بین چین آن بازیگری است که در تلاش است تنشها از حدی بیشتر نشود و قابلیت چین برای انعطاف در مقابل تنشها از امریکا بیشتر است. این کارشناس بینالملل همچنین گفت: نکته دیگر این است که ترامپ در اعمال فشار بر رقیبان خود ثبات ندارد و نشان داده که همواره یک فشار اولیه وارد میکند و در ادامه، آمادگی یک توافق را دارد؛ توافقی که بر مبنای آن آماده است امتیاز بدهد و امتیاز بگیرد، مشروط بر اینکه به شرایطی بهتر از شرایط پیشین دست یابد اما شدت گرفتن تنشها بین این دو کشور بیشک بر بهای نفت تاثیرگذار خواهد بود و بر تحریم نفت ایران از سوی امریکا تاثیر مثبت خواهد داشت. این اتفاق بیش از همه به ویژه در کوتاهمدت به سود اوپک تمام خواهد شد. از سویی دیگر، برخی امریکاییها نیز از افزایش بهای نفت استقبال میکنند چون این اتفاق باعث میشود در میانمدت از وابستگی امریکا به نفت کشورهای حوزه خلیجفارس کم شود، با توجه به اینکه امریکا از واردکنندگان اصلی انرژی به شمار میآید. اعضای اوپک مانند عربستان سعودی، عراق، روسیه و ایران هم از این وضعیت که بهای نفت از میزانی بالاتر رود، استقبال نخواهند کرد چون باعث میشود منابع جایگزین تولید انرژی در اولویت کشورهای اروپایی و امریکایی قرار بگیرد.