به گزارش می متالز، کارشناسان و فعالان در این عرصه معتقدند در شرایط فعلی وزارت صنعت، معدن و تجارت باید برای تولیدکنندگان پتانسیل صادراتی ایجاد کند و اجازه دهد ظرفیتهای خالی به ویژه برای فولاد راه اندازی و محصولاتشان صادر شود تا اینگونه برای کشور ارزآوری داشته باشند. در ادامه گفت وگویی با محمد چیت ساز، مدیرعامل شرکت توسعه تجارت فولاد آسیا را میخوانید و با ایده ها و نظرات وی درباره وضعیت فولاد کشور و راهکارهایی که می توان برای آن ارائه کرد آشنا شوید:
نوسانات ارز به شکل اتوماتیک وار باعث افزایش سطح عمومی قیمتها شده و زمانیکه قیمتها به شدت بالا میرود توان شرکتها نیز کاهش پیدا میکند؛ شرکت ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. زمانی که افزایش قیمتها به وجود می آید ما از بازار کنارهگیری میکنیم و سکوت میکنیم، زیرا این نوسانات هیجانی تابع فعالیتهای واقعی در بازار اقتصادی نیست.
درخصوص فعالیت های شرکت در شرایط فعلی نیز باید بگویم در مقاطعی که دلار روزانه دچار نوسانات پی در پی است، فعالیتها را متوقف کرده و نظارهگر خواهیم بود. زیرا فعالیت ما در زمینه محصول نهایی همچون میلگرد و ورق نهایی نیست و اساسا روی فعالیت ما کمتر اثرگذار است.
شرکت ما بیشتر روی مواداولیه همچون آهن اسفنجی و اسلب تمرکز دارد و با کارخانههای عرضه کننده و مصرف کننده این محصولات همکاری می کنیم.
از خردادماه امسال یعنی زمانی که ترامپ اعلام کرد ایران تحریم می کند، شرکتهای خارجی بازار ایران را به شکل عملی کنار گذاشتند. طرف های ما هم که بیشتر روسها هستند اعلام کردند که با ایران کار نخواهند کرد، حتی در برخی موارد نیز محصولاتی که به طرف های ایرانی فروخته بودند پولش را برگرداندند البته در این مدت اخیر یکسری واردات با دلار 4200تومان نیز انجام شده که مشخص نیست چه کالاهایی وارد شده اند؟ در تمامی کشورها، زمانی که مجوزی مثل ثبت سفارش صادر می شود باید نوع کالا نیز مشخص شود و بانک مرکزی نیز اعلام کند برای این کالا به میزان A تومان، دلار، یورو و... ال سی باز شده یا پول واریز شده و میزان کالا مشخص میشود در نتیجه تولیدکننده، واردکننده، تاجر و هم مصرفکننده در جریان کار قرار میگیرند اما در ایران از روز اول چنین قانونی تعریف نشده است. لازم است که دولت در این زمینه شفاف سازی انجام دهد که البته با توجه به شرایط به وجود آمده و تحریم باز هم شفاف سازی کارگشا نخواهد بود زیرا اکنون بسیاری از کالاها در گمرک دچار مشکل شدهاند. تحریمها عملا هم روی صادرات و هم واردات اثر گذار بوده است. از سوی دیگر اقدام دیگری که در خصوص صادرات انجام شده، پیمان سپاری ارزی است که برای صادرات هر کالایی باید میزان ارز مشخصی به کشور باز گردد. برای شمش که بزرگترین کالای صادراتی است قیمت صادراتی را 500 دلار گذاشته اند ، این در حالی است که ما شمش را بیش از 470 دلار نمی توانیم به فروش برسانیم، در نتیجه عملا صادرات شمش متوقف شده است.
چینی ها از 2 سال پیش قیمتهای محصولاتشان را بسته به نوع کالا، حدود 15 تا 25 درصد نسبت به روسها بالا برده اند و به همین دلیل واردات کالاهای چینی به ایران متوقف شده است بنابراین صرفه اقتصادی برای واردات از چین وجود ندارد. از طرفی چینی ها اکنون خود یکی از بزرگترین مصرف کننده ها هستند و کشورهای خاور دور نیز تقاضای بالایی دارند.
هیچ استراترژی در این زمینه وجود ندارد و تنها باید به سراغ وزارت صنعت، معدن و تجارت رفت و آنها را قانع کرد که به تولیدکنندگان پتانسیل صادراتی داده شود، زیرا ما بازار اطراف خود را از دست داده ایم و با این وضعیت تحریم، به جزیره ای دورافتاده تبدیل می شویم. از سوی دیگر توجه دولت بیشتر به تورم است و بحث صادرات و اشتغالزایی توجهی ندارد.
در ایران 2 صنعت فولاد وجود دارد؛ یکی فولادسازان دولتی هستند که همه امکانات را دارند و دسته دوم فولادسازان بخش خصوصی هستند که به کار خود مشغولند و قوانینی هم که دولت برایشان گذاشته روی فعالیتشان اثر داشته اما آنها برای بقای خود در تلاش هستند، اما دولتیها باید مطابق با شرایط دولت حرکت کنند. با این حال در شرایط فعلی میبینیم که کارخانههای کوچک که با آهن اسفنجی شمش تولید میکردند در استانهایی همچون یزد یکی یکی در حال تعطیل شدن هستند و این باعث می شود حجم کل عرضه کاهش پیدا کند. از سوی دیگر به دلیل تحریم ها کالاهای صادراتی روند کاهشی دارند. با این وضعیت حجم تولید کم و در نتیجه دولت دچار کسری بودجه میشود ، این اتفاق به صورت خودکار تورم زاست و اجازه نمیدهد قیمتها کاهش یابد. در واقع دولت اشتغال را فدای کنترل تورم میکند. می توان گفت که در شش ماه دومه سال قیمت فولاد کاهش پیدا نخواهد کرد و این در حالی است که جلوی صادرات شمش گرفته شده و از پروژه های ساختمانی نیز متوقف شده اند.
اکنون 10میلیون تن ظرفیت خالی برای فولاد در کشور داریم ، وزارتخانه باید اجازه دهد تا این واحدها راه اندازی و محصولاتشان صادر شود زیرا این کار منجر به ارزآوری برای کشور شده و سرمایه ها نیز به یک مسیر مشخص هدایت می شوند.
سامانه نیما برای این راه اندازی شد که از بازگشت ارز به کشور مطمئن شوند. این در حالی است که در هیچ کشوری این اقدام انجام نمی شود و به صادرکنندگان جایزه صادراتی برای بازگشت ارز داده میشود.
با این نرخ ارز بعید است چین بتواند بازار صادراتی فولاد ایران را از بدست آورد. به عنوان مثال قیمت ورق فولادی تنی 260 دلار هزینه دارد و این در حالیست که هیچ فولادی یا حتی قراضهای در جهان به این قیمت نیست و بهای بالاتری دارد. آخرین قیمت ورق گرم در بورس 3500 تومان بود که با احتساب نرخ ارز و... 269 دلار تخمین زده می شود، بنابراین ما آن اندازه که باید نگران دامپینگ اروپا باشیم برای قیمت فولاد دغدغه نداریم و این چینی ها هستند که باید نگران حضور ایران در بازارهای خودشان باشند. اما مشکل اینجاست که دولت جلوی صادرات محصولات را گرفته بنابراین چینی ها نمی توانند به بازار ایران نفوذ کنند.