به گزارش میمتالز، مشاور معاونت اعتبارات بانک آینده با اشاره به حجم بالای میزان نقدینگی گفت: در بازارهای کشور میزان نقدینگی، بالغ بر ۳ هزار هزار میلیارد تومان برآورد شده است. این مقدار از حجم نقدینگی در بازار، افزاینده تورم است.
مجدالدین مقیمی ادامه داد: از سوی دیگر، کسری بودجه دولت، از جمله مواردی است که به افزایش نقدینگی دامن میزند. در این راستا، اگر دولت برای تأمین کسری بودجه خود از منابع بانک مرکزی استفاده کند، این موضوع به افزایش تورم و افزایش پایه پولی در کشور میانجامد که افزایش حجم نقدینگی را نیز در پی خواهد داشت.
وی با بیان اینکه بازار سرمایه و بازار باز (عملیات بازار باز بین بانکی) از جمله راههای کنترل نقدینگی هستند، ابراز کرد: بخشی از عملیات بازار باز بانک مرکزی برای کنترل حجم نقدینگی و در نتیجه، کنترل و کاهش تورم است. عملیات بازار باز نه تنها منجر به خروج سرمایه از بورس نمیشود، بلکه به تقویت تولید و کاهش تورم نیز میانجامد.
این کارشناس اقتصادی و امور بانکی توضیح داد: با کاهش تورم، تولید تقویت میشود و با تقویت تولید، ارزش سهام شرکتهای تولیدی نیز افزایش مییابد. بنابراین، بازار سهام که بازاری مبتنی بر تولید و رونق تولید کشور است، توسعه مییابد. از اینروی، دولتها، برای جلوگیری از تورم، از بازار باز و عملیات باز پولی استفاده میکنند.
وی با اشاره به ماهیت عملیات بازار باز، خاطرنشان کرد: بازار باز نه تنها هیچگونه اثر منفی بر بازار سرمایه ندارد بلکه این عملیات به تقویت بازار سهام به شیوه غیرمستقیم نیز کمک میکند. بنابراین، بازار پولی و عملیات این بازار در بازار سرمایه از طریق تابلوی فرابورس در قالب عملیات بازار باز، به بازار سرمایه آسیب نزده است.
مشاوره معاونت اعتبارات بانک آینده با اشاره به اینکه حجم بالای نقدینگی به بازار سرمایه آسیب زده است، عنوان کرد: اگر بخواهیم با نگاه به سیستم بانکی، به دنبال دلایلی برای ریزش بازار طی مدت اخیر باشیم، باید به نرخ سود در بانکها اشاره کرد. به بیانی دیگر، کنترل دستوری نرخ سود بانکها، بر بازار سرمایه تأثیرگذار است.
افزایش درآمد سرانه ملی و کاهش فقر از جمله اهداف عالی اقتصادی در هر کشوری بهشمار میروند. این امر با کاهش تورم رقم میخورد، زیرا میان قدرت خرید مردم و تورم همبستگی مستقیمی وجود دارد. بازار سرمایه، عملیات بازار باز، فروش اوراق قرضه توسط دولت از جمله راهکارهایی برای جلوگیری از تورم است که در همه جای دنیا این موضوع مشاهده میشود.
وی با اشاره به دغدغه اقتصاددانان در ارتباط با اثرات مخرب افزایش پایه پولی، تصریح کرد: اگر دولت از منابع بانک مرکزی بهطور مستقیم برداشت کند یا بانک مرکزی بدون پشتوانه اقدام به انتشار پول کند، این امر به افزایش پایه پولی که پدیدهای خطرناک برای اقتصاد بهشمار میرود، میانجامد.
به گفته مقیمی، ایجاد هر گونه بازاری که به کنترل و جذب نقدینگی در مسیر درست میانجامد چه از مسیر بازار سرمایه و چه از مسیر عملیات بازار باز، همگی برای کنترل نقدینگی و در نتیجه کنترل تورم، موثر است.
وی با اشاره به شایعات مطرح شده در میان فعالان بازار سرمایه مبنی بر دستکاری بازار سرمایه توسط دولت به منظور جبران کسری بودجه، تأکید کرد: این مباحث برگرفته از تحلیلهای غیرکارشناسی است. عملیات بازار باز، یکی از راههای جمعکننده نقدینگی و هدایت آنها به سمت تولید و کاهش تورم است.
این کارشناس بازار مالی و پولی با اشاره به ارتباط میان بازار سرمایه و بازار پول، گفت: این دو بازار به مثابه دو بال همسان و هماندازه یک هواپیما هستند. اگر یکی از بالهای هواپیما کوچکتر از دیگری باشد، برای حفظ تعادل، نیاز به مصرف انرژی فراوانی است. ارتباط این دو بازار نیز همینگونه است. بنابراین، این دو نه تنها رقیب یکدیگر، بلکه مکمل و همراه با یکدیگر هستند.
وی ادامه داد: آنچه که باعث ایجاد این تصور شده که در شرایط فعلی بازار پول، بازار سرمایه را کنار زده، به این امر باز میگردد که این دو بازار با یکدیگر تناسب ندارند. به بیانی دیگر، برخلاف بسیاری از کشورها که بازارهای مالی آنها تقویت شده و میان این دو بازار یادشده تناسب ایجاد شده است، در کشور ایران این موضوع هنوز رخ نداده است.
مشاوره معاونت اعتبارات بانک آینده با اشاره به اینکه نزدیک به ۸۵ درصد از تأمین مالی در کشور بر دوش بازار پولی یا همان بانکها است، اظهار کرد: به همین دلیل بر بازار پولی فشار زیادی وارد است. از طرف دیگر، علیرغم توسعه کمی و کیفی بازار سرمایه طی سالهای اخیر، همچنان زیرساختارها و سامانههای لازم در این بازار مهیا نشده است.
این کارشناس اقتصادی و امور بانکی با تأکید بر اینکه عدم تناسب میان این دو بازار به اقتصاد صدمه میزند، تصریح کرد: لازم است بازار پول و بازار سرمایه همواره با یکدیگر تعادل داشته باشند. هر اقتصادی نیاز به چوب تعادل یا همان «چانچو» دارد. آن چه که به این تفکر که این دو بازار رقیب هم هستند، دامن میزند، عدم تناسب این دو بازار با یکدیگر است. لازمه مرتفع کردن این امر، ایجاد تعادل است که آن هم نه در حرف بلکه در عمل و با حمایت از بازار سرمایه صورت میپذیرد.