به گزارش میمتالز، محمود سیادت در مورد آخرین وضعیت تجارت با افغانستان، اظهار داشت: روال رفت و آمد کالاها و تجار به افغانستان عادی است منتها حجم کالا کاهش پیدا کرده که دلیل آن عمدتا مربوط به وضعیت بد اقتصادی این کشور و کاهش شدید قدرت خرید مردم است. این دو عامل باعث شده که کالاهای صادراتی و حتی کالاهای ترانزیتی که از طریق ایران به افغانستان میرفتند، کاهش داشته باشد. این کاهش تا میانمدت و تا برگشت شرایط اقتصادی افغانستان به قبل و یا بهبود آن، ادامه پیدا خواهد کرد.
وی افزود: قدرت خرید مردم در افغانستان کاهش پیدا کرده به این دلیل که بخشی از پولهای افغانستان در بانکهای غربی بلوکه شده و شاهد خروج تعداد زیادی از سرمایهداران و سرمایه از این کشور بودیم. خارجیهایی در افغانستان بودند که به سیستم اقتصادی این کشور پول تزریق میکردند که آنها هم از افغانستان خارج شدهاند. مجموع این عوامل باعث شده که ارزش پول این کشور از هر ۷۰ افغانی به ازای یک دلار به ۱۰۰ افغانی در مقابل یک دلار کاهش یابد. از طرف دیگر بیش از یک میلیون کارمند امنیتی و نظامی بیکار و حقوق آنها قطع شده که با احتساب خانوادهها، حدود ۵ تا ۶ میلیون نفر به نیازمندان اضافه شده که قدرت خرید خود را از دست دادهاند؛ بنابراین خرید کالاهای ضروری و در نتیجه واردات افغانستان هم کاهش پیدا کرده است.
سیادت تصریح کرد: از آنجا که ایران صادرکننده اول کالا به افغانستان بوده، بیشترین تاثیر را میگیرد. با وضعیتی که پیش میرود و برخی کشورها طالبان را به رسمیت میشناسند، رفتار طالبان به گونهای باشد که مردم احساس آرامش و امنیت بیشتری کنند. در میان مدت امیدواریم شرایط به حالت عادی برگردد که در این صورت نیاز بیشتر به خرید و واردات کالا خواهند داشت و طبیعتا صادرات ایران هم افزایش مییابد.
وی با اشاره به حضور طالبان گفت: با حضور طالبان انگار انقلابی در افغانستان رخ داده است، یک گروه رفتهاند و گروه دیگری جایگزین شدهاند، طبیعتا زمان میبرد که گروه تازه به امور مسلط شوند. به این دلیل که در زمان آقای اشرف غنی و آقای کرزای، حضور آمریکاییها در همه بخشهای این کشور پررنگ بود و آنها هم مانع حضور اقتصادی ایران در افغانستان بودند. با این حال بخش خصوصی افغانستان تمایل داشت که با ایران کار کنند و به همین دلیل توان مقابله آمریکاییها کمتر میشد، ولی در بخش صادرات خدمات فنی و مهندسی با حضور ایران در پروژههای بزرگ مخالفت میکردند. الان اگر مخالفتی وجود داشته باشد قطعا به اندازه زمان گذشته نیست. به نظر من در این حوزه طالبان کمتر از آمریکاییها و دولتهای وابسته به آن ممانعت میکنند.
نایب رییس اتاق بازرگانی مشهد بیان کرد: بنابراین اگر وضعیت اقتصادی افغانستان به سمتی برود که فعالیتها بازگردند، فضا امنتر و سرمایهگذاران داخلی و خارجی احساس امنیت بیشتری کنند، ایران میتواند نقشآفرین باشد. در این چند ماه هم توافقات بین نمایندگان ایران و طالبان شد که عمدتا توافقات خوبی بوده است، نشان میدهد که مخالفت و عناد جدی با حضور اقتصادی ایران در افغانستان وجود ندارد.
وی اضافه کرد: از طرف دیگر بازیگران جدیدی در بازار افغانستان حضور پیدا کردهاند. چینیها، پاکستانیها، عربها و ترکها بنا دارند که قویتر از گذشته در افغانستان حضور پیدا کنند. برخی از رقبای ما در افغانستان مانند هند کمرنگ و برخی دیگر مانند چین پرررنگتر خواهند بود. ما باید در مورد نقش خود در معادلات جدید بازبینی کرده و سعی کنیم با برقراری تعرفههای ترجیحی، سرمایهگذاری در صحنههای مختلف اقتصادی افغانستان، فعالسازی کشت فراسرزمینی و مشارکت در بهرهبرداری و انتقال مواد معدنی در این کشور بتوانیم سهم خود را حفظ و افزایش دهیم.
سیادت گفت: اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم سهم ما از بازار افغانستان به شدت کم خواهد شد که قطعا به نفع کشور نیست. باید تعاملات اقتصادی خود را با این کشور افزایش دهیم تا در حوزه سیاست و امنیت هم از شرایط بهتری برخوردار شویم. ظاهرا این موضوع مورد توجه مسئولان دولتی نیز است. امیدواریم شرایط به شکلی پیش برود که بخش خصوصی واقعی هم بتواند مانند گذشته در آینده افغانستان داشته باشد.
وی در مورد سرمایهگذاری چین در معادن این کشور اظهار کرد: چین از چندین سال قبل علاقهمندی خود را به حوزه معدن افغانستان نشان داده بود. قراردادی هم در مورد یک معدن مس بسته بودند که به علت شرایط ناامنی نتوانستند بهرهبرداری کنند. حالا چین یک هیئت کارشناسی برای بررسی معادن لیتیومی که در نزدیک ولایت غزنی افغانستان است و ادعا میشود که حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار ارزش دارد فرستاده، ولی هنوز به توافق یا قراردادی نرسیدهاند.
سیادت افزود: ترکها هم بسیار علاقهمند هستند که در حوزه معدن افغانستان سرمایهگذاری کنند. ایران میتواند در جنوب غرب افغانستان که مواد اولیه میتواند در ایران فرآوری شود مانند معادن مس، آهن یا سرب حضور داشته باشد. مذاکرات اولیهای هم انجام شده، اما سیاستهای طالبان چندان دقیق و مشخص نیست و شاید قابل اعتماد هم نباشد. باید آمادگی داشته باشیم و در صورت لزوم با ایجاد کنسرسیومها و ساختارهای درست و حتی حضور شرکتهای دولتی بتوانیم از موقعیت بسیار مناسب ژئوپلوتیکی خود و همچنین راه آهن خواف - هرات که میتواند برای حمل محمولههای معدنی اقتصادی باشد، استفاده کنیم. چه با مشارکت دیگر بازیگران مانند چین و ترکیه و چه به صورت منفرد باید بتوانیم سهم خود را مطالبه کنیم تا یک اقدام برد - برد برای دو طرف باشد.
وی خاطرنشان کرد: معادن افغانستان هرگز به درستی بهرهبرداری نشدهاند، میزان معادن این کشور بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ میلیارد دلار برآورد میشود که روسها و آمریکاییها روی این برآورد متفق هستند. لیتیوم ماده خاصی بوده و استفاده هم خاصی دارد، ما فعلا نمیتوانیم در حجم زیاد سرمایهگذاری کنیم. اما چین، امریکا و اروپا از لیتیوم در باطریهایی که در صنایع کاربرد دارد استفاده میکنند. از این میان میتوان به معادن مس، آهن و ... اشاره کرد. سنگ آهن منطقه غوریان این کشور با توجه به سرمایهگذاریهای خوبی که در منطقه خواف شده، امکان گندلهسازی، ایجاد ارزش افزوده را هم داریم و در افغانستان هم چنین تجهیزاتی نیست و از نظر مسافت هم نزدیک است، میتوان ورود کرد.
نایب رییس اتاق بازرگانی مشهد گفت: بنابراین ایران علاقه دارد و میتواند در این میتواند رقابت داشته باشد. سنگ آهن منطقه خواف ایران تا منطقه بامیان افغانستان امتداد پیدا میکند. قراردادی در این مورد بسته شده و قرار بود که از طریق چابهار منتقل کنند که موفق نشدند. الان، چون رابطه هندیها و طالبان خوب نیست، احتمالا دچار خلا و رکود میشود و ایرانیها میتوانند بخشی از ان را انجام دهند.
وی افزود: در شرایط جدیدی که ایجاد شده باید کمک کنیم تا محصولات صادراتی افغانستان در ایران یا از طریق ایران به دیگر کشورها برود و در بستهبندی و بازاریابی هم کمک کنیم و همچنین در مورد وضعیت سلامت و بهداشت این کشور با افغانستان همراه باشیم چراکه امروز بسیاری از پزشکان از افغانستان خارج شدهاند. نشان دهیم که میخواهیم تولیدات این کشور زیاد شده و صادر شوند. متاسفانه ذهنیت منفی در این مورد در افغانستان وجود دارد که شاید این اراده و علاقه در ایران وجود ندارد. مسیر ترانزیتی هم ایجاد میکنیم باید امن و سریع باشد.
این عضو اتاق بازرگانی ایران افزود: به هرحال باید آمادگی سرمایهگذاری در این کشور را داشته باشیم تا ایجاد اعتماد کرده و از امکانات نیروی کار ارزان، آب فراوان، معادن و فرصتهای تولید کالاهای صنعتی در افغانستان بهرهمند شویم و سیاست خود را براساس برد- برد بنا کنیم. تجارت یک طرفه نه دوام خواهد داشت و نه قابل اتکا خواهد بود.