به گزارش میمتالز، به این معما در مورد چین توجه کنید: چین کشوری است که نیروگاههای برقش میتوانند در سطحی بیشتر از تقاضای موجود برای برق، به فعالیت بپردازند. پس علت اینکه دولتهای محلی مجبورند برق را در سراسر کشور سهمیهبندی کنند چیست؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، باید از ماجرای همهگیری کرونا شروع کنیم.
لاری میلیویرتا تحلیلگر ارشد مرکز تحقیقات انرژی و هوای پاک در هلسینکی از همین نقطه ماجرا را شرح میدهد و میگوید: «در نیمه اول سال، مصرف زغال سنگ در چین به شدت بالا رفت. علتش این بود که بعد از دوران قرنطینههای کرونا، صنایع مختلف داشتند احیا میشدند و به انرژی بیشتری نیاز داشتند. »
به عبارت دیگر، وقتی ماشین صادرات چین دوباره روشن شد و کارخانههای ساخت لوازم خانگی و یا تولید لباس دوباره با قدرت شروع به کار کردند تا محصولات خود را به آمریکا و بازارهای دیگر برسانند، یک اتفاق دیگر نیز افتاد: به بخشهای وابسته به زغال سنگ مثل فولادسازی نیز اجازه مانور بیشتری داده شد تا اقتصاد چین که از قرنطینههای دوران کرونا ضربه خورده بود، بتواند خود را احیا کند.
حالا قیمت زغال سنگ افزایش پیدا کرده است. حدود ۹۰ درصد از زغال سنگی که در چین استفاده میشود از معادن داخلی به دست میآید، اما حجم استخراج زغال سنگ از استانهای شمالی چین به میزان ۱۷. ۷ درصد کاهش نشان داده است. در حالت عادی، افزایش قیمت زغال سنگ باید توسط مصرفکنندگان انرژی جبران میشد. اما برای تعرفه برق، سقف تعیین شده و این باعث شده که نیروگاهها به مرز ورشکستگی کشانده شوند. درواقع قیمت بالای زغال سنگ به ضرردهی فعالیت آنها انجامیده است. اخیرا یازده نیروگاه تولید برق پکن خواهان افزایش قیمت برق شدند. همچنین برخی از نیروگاهها که با زغال سنگ کار میکردند تعطیل شدند. این در حالی است که ۵۷ درصد از نیروی تولیدی در چین از زغالسنگ تامین میشود.
در مناطق شمالی چین، قطعی ناگهانی برق باعث بروز گرههای ترافیکی وحشتناک و مشکلات چراغهای راهنمایی و رانندگی شده است. در برخی شهرها، آسانسورها برای صرفهجویی در مصرف برق مورد استفاده قرار نمیگیرند. همچنین برای تولید گرما در خانه، برخی از مردم دارند از زغال سنگ استفاده میکنند و به همین جهت مسمومیت با مونوکسید کربن افزایش پیدا کرده است.
در مناطق جنوبی چین، برخی کارخانهها به دلیل بیبرقی فعالیت خود را متوقف کردهاند. آنها که اقبال بیشتری داشتند، با برقی که در اختیار دارند میتوانند بین ۳ تا ۷ روز کار کنند. ، اما بخشهای حساس به استفاده از انرژی مثل بخش نساجی و پلاستیک سازی نیز با سهمیهبندی برق مواجه شدهاند. علاوه بر تلاش برای مواجهه با مساله بیبرقی و کمبرقی، چین با مشکلاتی در راه تحقق هدفش مبنی بر کاهش آزادسازی گازهای گلخانهای به صورت درازمدت نیز مواجه است. برنامه اقتصادی پنج ساله اخیر چین مبتنی بر کاهش ۱۳. ۵ درصدی میزان انرژی است که تا سال ۲۰۲۵ میلادی برای تولید هر واحد از تولید ناخالص داخلی به کار میرود.
گه کائوفی مدیر یک کارخانه رو به تعطیلی نساجی در استان ژجیانگ در جنوب چین میگوید دولت محلی طوری برق را سهمیهبندی کرده که کارخانه او در هر ده روز تنها هفت روز برق دارد. حتی ژنراتور هم نمیتواند برق مورد نیاز کارخانه بزرگ او را تامین کند. به همین جهت، باید پیشبینیهای زیادی در زمینه قبول سفارشها صورت بگیرد و این مساله به دردسرهای بزرگی برای مشتریان انجامیده است.
از سوی دیگر، سهمیهبندی برق باعث شده تاخیرهای طولانی در زنجیرههای تامین جهانی که وابسته به کارخانههای چین بودهاند نیز رخ بدهد. در همین میان، وقتی کارخانههای کوچک برای حل مشکل تولید خود در عین کمبرقی تلاش میکنند از منابع متنوع انرژی استفاده کنند، با جریمههای دولتی نیز مواجه میشوند، چون قوانین مختلفی در سالهای اخیر در این خصوص تدوین شده و دست و پای تولیدکنندگان را بسته است.
چین به شدت در حال اصلاح مدار انرژی خود است تا نیروگاههایش انعطافپذیری بیشتری داشته باشند. حالا بخشی از هزینههای افزایشیافته تولید انرژی درواقع دارد از کارخانهها به سمت مصرفکنندگان جهانی محصولات چین سرازیر میشود. میتوان پیشبینی کرد که در درازمدت، این سهمیهبندی برق چقدر نیاز به انرژیهای جایگزین و پروژههای گاز طبیعی را افزایش خواهد داد.
در همین میان، کمیسیون سیاستهای انرژی چین اعلام کرده که در حال تعدیل قراردادهای میانمدت و درازمدت بین معادن و نیروگاههاست و میزان زغالسنگی که در اختیار کارخانهها قرار میگیرد را کاهش خواهد داد و هدف هم این است که فشار مالی بر این بخش کم شود.
با این حال، مشکلات در این مسیر زیاد است و با توجه به نزدیکشدن زمستان، شرایط سختتر هم خواهد شد. حدود ۸۰ درصد از گرمایش در چین از طریق زغال سنگ انجام میشود و حالا مساله سهمیهبندی برق هم ابعاد جدیدی از مشکلات گرمایشی و تامین انرژی را به نمایش گذاشته است. این چالشی بزرگ برای چین است.