به گزارش میمتالز، تولید خودرو ارزان یا خودرو ۶هزار دلاری توسط خودروسازان طی هفتههای قبل به بحث داغ این صنعت تبدیل شده است. تولید چنین خودرویی موافقان و مخالفان بسیاری دارد. برخی مطرحکردن این بحث را صرفا شعار و دور از دسترس میدانند و برخی معتقدند امکان تولید آن وجود دارد، اما نیازمند پیششرطهایی است. تیراژ اقتصادی یکی از شرایطی است که برای محققشدن تولید خودرو ارزان باید مد نظر قرار بگیرد. این در شرایطی است که خودروسازان به لحاظ تولید و تیراژ در شرایط مناسبی قرار ندارند. با این حال به نظر میرسد این بحث در حال جدی شدن است و احتمال تولید چنین خودرویی در آینده نزدیک وجود دارد. درخصوص اینکه تولید محصولی ارزان با قیمت ۶هزار دلار چه الزامات و پیشنیازهایی دارد و بهترین حالت برای تولید این خودرو چیست؛ با ابراهیم دوستزاده، فعال صنعت قطعات خودرو و عضو هیاتمدیره انجمن صنایع همگن قطعهسازی کشور به گفتگو پرداختیم.
بحث خودروهای ارزان و ۶هزار دلاری این روزها بسیار مطرح است. به نظر شما بهعنوان یک قطعهساز آیا امکان تولید چنین خودرویی وجود دارد؟ ظاهرا بحث اینکه قطعهسازان مجموعه قطعات این خودرو را با ۴هزار دلار تولیدکنند هم مطرح است...
امکان تولید خودرو با قیمت ۶هزار دلار میسر است، اما این قضیه چند پیش نیاز دارد. اول اینکه باید تیراژ بالا محقق شود. در دنیا شرکتهای خودروسازی تیراژ زیر ۴میلیون دستگاه خودرو را اقتصادی نمیدانند. این با اعداد و ارقامی که صنایع خودروسازی ما با آن سروکار دارند بسیار فاصله دارد. جمع تولید خودروسازان ما در بهترین شرایط به یکمیلیون و ۶۷۰هزار دستگاه خودرو رسیده است؛ بنابراین تا ۴میلیون دستگاه خودرو آنهم توسط یک خودروساز زمان بسیار وجود دارد. وقتی تیراژ خودرو اقتصادی و بالا باشد هزینههای سربار تقسیم میشود. یعنی تقسیم هزینههای سربار به ۵۰۰هزار دستگاه خودرو تا ۴میلیون دستگاه بسیار متفاوت است. افزایش تیراژ تولید خودروسازان در ایران تا این ارقام به هیچ وجه میسر نمیشود، مگر آنکه معادل عرضه به بازار داخل، صادرات داشته باشد.
خودروسازان ما باید اتحادهای استراتژیکی با یکدیگر داشته باشند و از قطعات و پلتفرمهای مشترک استفاده کنند که جمع تیراژ دو خودروساز به حداقل ۲میلیون دستگاه برسد و سپس صحبت از تولید خودرو اقتصادی انجام داد. با تیراژهای ۵۰۰، ۶۰۰ و ۷۰۰ هزار دستگاه خودرو بعید میدانم بتوان گام مهمی برداشت. ضمن اینکه یکی دیگر از پیش شرطهای تولید خودرو اقتصادی این است که باید این خودرو را با توجه به امکانات موجود صنعت خودرو و قطعه تولید کنیم. یعنی اگر بخواهیم خودرویی تولید کنیم که قطعهسازان ما بخواهند خطوط تولید جدیدی ایجاد کنند، مواد اولیهها تغییر کند، دستگاههای تست و امکانات تولید تغییر کند و نیاز به سرمایهگذاری جدیدی داشته باشد، بههیچوجه امکان تولید فراهم نخواهد شد. باید با کمترین یا بدون سرمایهگذاری جدید خودرو جدیدی تولید شود.
باید امکانات موجود را برای تولید خودرو جدید در نظر بگیریم، مثلا از سیستم برق و الکترونیک خودرو ۴۰۵ استفاده شود یا از قطعات بدنه فلان خودرو استفاده شود. یعنی باید از همه امکانات موجود استفاده کنیم. در غیر این صورت اگر بخواهیم خط تولید جدید در خودروسازی یا قطعهسازی برای تولید خودرو اقتصادی به وجود بیاوریم، قطعا این امر محقق نخواهد شد؛ بنابراین الزام به استفاده حداکثری از امکانات قبلی از دیگر الزامات تولید این محصول است.
دقیقا یکی دیگر از مواردی که در این بخش نقش دارد بحث شفافسازی قیمت خودرو است. هم دولت و هم خودروسازان و هم قطعهسازان باید کمک کنند تا یکبار برای همیشه قیمت تمامشده خودرو را بهصورت منطقی محاسبه شود و حاشیه سود مناسب برای آن در نظر بگیرند تا سنگ بنایی برای آینده شود. اگر این اتفاق رخ ندهد و بساط قرعهکشی و ثبت نام و تعیین قیمت دستوری از سمت وزارت صمت جمع نشود، امکان دسترسی به آن خودرو اقتصادی بهراحتی میسر نخواهد بود.
بله؛ از آنجا که بسیاری از تامینکنندگان دو خودروساز مشترک هستند، اگر ما شاهد اتحاد برد-برد دو خودروساز بزرگ کشور و استفاده از ظرفیت و امکانات حداکثری زنجیره تامین دو خودروساز باشیم و فقط در جایی که نیاز است تغییرات مهندسی اعمال کنیم، میتوانیم آینده خوبی متصور باشیم. به این صورت که خط تولید وجود دارد، اما نیاز است ۲۰درصد آن با تغییرات مهندسی همراه شود. همچنین قطعهای بهروزتر و با کیفیتتر تولید کنیم. اگر این ذهنیت در خودروسازان و قطعهسازان عملیاتی شود، امکان تولید خودرو ۶هزار دلاری وجود دارد. حتی خودرویی با کیفیت بهتر از خودروهای ۶هزار دلاری فعلی میتوان تولید کرد. اما این اقدام، یک برنامه بسیار منسجم میخواهد. برنامهریزیها اجرا شده است، اما نیاز به مساعدت خودروسازان و قطعهسازان دارد.
اگر مسیری را که قطعهسازان و خودروسازان با رنو رفتند، بخواهیم دوباره ادامه دهیم، قطعا با هزینه کمتری نسبتبه قبل محقق خواهد شد، این به لحاظ تجارت و کسبوکار بسیار خوب است. چراکه در گذشته یکسری هزینهها در این مورد انجام شده و طرف خارجی ذهنیت مثبتی نسبتبه برخی قطعهسازان دارد. پس طبیعتا خواسته همدیگر را میدانند. این امر باعث کاهش هزینههای سربار هم میشود. در مقابل اگر بخواهیم با یک شرکت جدید همکاری کنیم باید با الزامات آنها همراه شویم، خیلی از هزینههایی که در گذشته برای رنو انجام شده است باید برای تفکر و شرکت جدید نیز انجام شود؛ بنابراین مزیت همکاری با رنو، کاهش هزینه است. اما ازسویدیگر، ریسکهایی هم وجود دارد که باید آن را بپذیریم. اینها به همان راحتی که آمدند، به همان راحتی هم رفتند، بدون اینکه بخواهند به تعهداتشان عمل کنند. ممکن است این اتفاق در آینده دوباره تکرار شود. اگر تضامین لازم داده شود که دوباره بهیکباره ایران را ترک نمیکنند، من موافق هستم که رنو حضور داشته باشد. اما اگر دوباره در چارچوب قراردادهای قبلی اتفاقاتی رخ دهد، شاید همکاری با آنها مناسب نباشد. در این زمینه، بهتر است با کشورهایی که تا حدی پایدارتر هستند همکاری کنیم بتوانیم در قرارداد با آنها تضامین لازم را بگنجانیم و خیال قطعهساز و خودروساز راحت شود که مانند پژو و رنو ایران را ترک نکنند.
درحالحاضر با توجه به شرایط اقتصادی کشور و بدهکاری که خودروسازان به قطعهسازان دارند و همچنین نوع شرایط کسبوکار در خودروسازیها، طراحی خودرو جدید را بهعنوان یک فعال و کارشناس این حوزه اصلا توصیه نمیکنم. به این دلیل که طراحی یک خودرو بیشاز ۳میلیارد دلار هزینه دارد. در این صورت حتی اگر یک کنسرسیوم متشکل از تمام خودروسازان بخش خصوصی و دولتی ایجاد شود هم نمیتواند این هزینه را پرداخت کند؛ بنابراین طراحی را نیازمند امکانات ساختاری و کمک یک شرکت معتبر خارجی است، توصیه نمیکنم. اما اگر بخواهیم با یک شرکت خارجی همکاری کنیم و قطعات را بهصورت سیکیدی و اسکیدی وارد کنیم و در اینجا مونتاژ کنیم یا بخواهیم پلتفرم مشترکی از محصولات ایرانخودرو و سایپا و باقی خودروسازان داشته باشیم، میتوانیم محصول جدیدی عرضه کنیم. یعنی با حداقل تغییرات مهندسی، فیس جدیدی به یک محصول بدهیم. در هر دو حالت واردات بهصورت سیکیدی یا پلتفرم مشترک امکانپذیر است، اما اینهم بههرحال شرایط خاص خود را دارد. اگر محصولی را برای تولید داخلی در نظر بگیریم و طی چند سال داخلیسازی آن را افزایش دهیم، بسیار ایدهآل است. چراکه هزینه طراحی آن پرداخت شده، اما این مساله نیازمند یک قرارداد محکم است. در این شرایط ما بعد از دو یا سه سال صاحب یک خودرو بهروز هستیم با حداقل خودکفایی ۶۰ تا ۷۰ درصد. این بهترین گزینه است. اما از طرفی، اگر از امکانات بالقوه و بالفعل صنعت خودرو و قطعهسازی استفاده صدرصدی شود، میتوانیم خودرویی تولید کنیم که دارای کیفیت و استانداردهای روز دنیا باشد. ضمن اینکه یک خودرو ملی با چهره شکیلتر و بهروزتر تولید میکنیم. البته این در شرایطی است که کنسرسیوم قطعهسازان و خودروسازان عملیاتی شود و ما بتوانیم از امکانات همگان استفاده کنیم.
به نظرم تا به حال چنین اتحادی بین دو انجمن و دو خودروساز بزرگ کشورمان نداشتهایم، اما این مساله در حال شکلگیری است.