طرفداران خودروهای الکتریکی، این خودرو را بهعنوان گزینه جابهجایی سازگار با محیط زیست و آب و هوا در آینده ستایش میکنند. اکنون میتوان درباره اینکه یک وسیله جادهای ۲ تا ۲.۵ تنی که ۹۵ درصد از منابع مورداستفاده (مواد، سوخت، برق) و فضای موردنیاز برای صرفهجویی ۵ درصدی از حملونقل مردم را هدر میدهد، چقدر سازگار با محیطزیست و آب و هوا است، بحث کرد. طبق پیشبینیهای سازمان ملل، تا سال ۲۰۵۰، ۶۸ درصد از ۹.۸ میلیارد نفر روی زمین در شهرها و مناطق شهری زندگی میکنند که جایگزینهای حرکتی مشترک برای ماشین وجود دارد.
جنبه جالبی که درباره مفهوم و نامناسب بودن خودرو الکتریکی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، مصرف منابع طبیعی و منشأ آنهاست.
نمودار سایت آماری استاتیستا در اینباره نشان میدهد که تولید یک وسیله نقلیه الکتریکی با باتری یا پلاگین هیبریدی (پ اچ ایی و) مقادیر قابلتوجهی بیشتر از منابع معدنی خاص را نسبت به یک موتور بنزینی یا دیزلی مصرف میکند.
باتریهای موجود در استرومر و سیستم درایو مربوطه مسوول این هستند. قدرت و برد بالاتر باتریها منجر به افزایش نیاز به منابع معدنی میشود.
روی آوردن به برق و توسعه و گسترش انرژیهای تجدیدپذیر و ظرفیتهای شبکه لازم برای انتقال انرژی، ناگزیر منجر به افزایش شدید تقاضا برای مواد معدنی خاصی میشود که بهطور نامحدود در دسترس نیستند و حجم تولید جهانی آنها تنها توسط تعداد کمی از کشورها (بهویژه چین) تحتکنترل هستند که یک چالش ژئوپلتیکی مهم برای اقتصادهای فقیر در زمینه مواد معدنی است.
در این مرحله معمولا این بحث مطرح میشود که تولید تلفنهای هوشمند و نوتبوکها منابع معدنی را نیز مصرف میکند. این درست است، اما کل مقدار موردنیاز در سال بهطور قابلتوجهی کمتر است. بررسی معقولی یک آیفون ۶ با حافظه ۱۶ گیگابایتی بهعنوان مثال ۱۳۰ گرم وزن دارد و حاوی ۳۱.۳۳ گرم آلومینیوم -۲۰.۰۲ گرم کربن -۱۸.۸۵ گرم اکسیژن -۱۸.۷۲ گرم آهن -۸.۱۹ گرم سیلیکون -۷.۹۳ گرم مس -۶.۶۳ گرم کبالت- ۵.۵۹ گرم هیدروژن -۴.۹۴ گرم کروم – ۴.۴۲ گرم کلسیم -۲.۷۳ گرم نیکل -۰.۸۷ گرم لیتیوم است؛ بنابراین با مقدار مس موجود در یک خودرو میشود، ۶۶۸۳ آیفون تولید کرد.
در سال ۲۰۲۰، ۵۵.۸ میلیون خودرو در سراسر جهان تولید شد که این رقم در سال ۲۰۱۷، ۷۴ میلیون بود. مصرف منابع معدنی برای تولید سالانه ۱.۳ میلیارد گوشی هوشمند فقط برای مس و تولید ۱۹۴۵۰۹ خودروی الکتریکی، برای نیکل تنها ۸۸۷۲۵، برای کبالت ۶۶۳۰۰۰ و برای لیتیوم ۱۲۵۶۶۷ کافی است؛ بنابراین برای تبیین سیاستهای رشد و توسعه هر کشوری نیاز به تحقیق و بررسی است که آیا رویکردهای کنونی جهانی برای جلوگیری از آلودگی محیطزیست منجر به تخریب و آلودگی بیشتر نمیشود. با چند سوال این نقد را به پایان میبریم:
تولید در جهان ناگزیر از ایجاد دیاکسیدکربن است اینکه آیا سیاستهای دیکتهشده کشورهای گروه صنعتی در کاهش و کنترل گازهای گلخانهای سیاستی ظاهری برای کنترل و توسعه دیگر کشورها در عرصه تولید است؟ آیا ملاکهای سنجش و ارزیابی تولید این نوع گازها در دنیا دارای قابلیت راستیآزمایی و مقایسه هستند؟ آیا دستورالعملهای الزامآور اجرایی و جهانی با بهانه جهانی شدن، اهرم کنترلی برای کشورهای در حال رشد و توسعه نیست؟ اینگونه بهنظر میرسد که همه الگوهای مصرف پذیرفتهشده در دنیا برای مصرف در محدوده جغرافیایی کشورها نیازمند بازنگری براساس اولویتهای راهبردی همان کشورها است.
منبع: صمت