به گزارش می متالز، نشریه آمریکایی فارن افرز در تحلیلی به تشریح چرایی باقی ماندن ایران در برجام پرداخت و پیشبینی کرد که تهران به احتمال زیاد در سال ۲۰۱۹ نیز به توافق هستهای پایبند خواهد ماند. این مجله تخصصی حوزه روابط بینالملل، سه دلیل «صبر استراتژیک تهران در راستای منافع منطقهای»، «تقویت روابط دیپلماتیک و افزایش اعتبار بینالمللی» و «مسائل اقتصادی و فروش نفت» را دلایل اصلی مقامهای ایران برای ماندن در برجام توصیف کرده است.
فارن افرز در توضیح دلیل اول نوشته است: برخلاف تصور کاخسفید، ترامپ با خارج ساختن آمریکا از توافق هستهای کاری کرده است که جامعه جهانی و بهویژه اروپا بخش عمدهای از توجه خود را روی حفظ توافق هستهای متمرکز کنند و این در شرایطی است که در طول این مدت، ایران به توسعه و ساخت موشکهای خود بدون نیاز به هر گونه تواقفی ادامه داده است.
به نوشته فارن افرز، در صورتی که ایران از برجام خارج شود، توجه اروپا بر موضوعات منطقهای افزایش خواهد یافت و بنابراین ماندن در توافق یک روش جایگزین و جذاب برای تهران است. این نشریه همچنین در بخش دیگری از تحلیل خود آورده که ایران با ماندن در برجام، روابط دیپلماتیک خود را نیز تقویت و تلاش کرده است تا اعتبار ایران در عرصه جهانی را بهبود بخشد.
یک نشریه آمریکایی با پیشبینی این موضوع که ایران ترجیح میدهد در سال ۲۰۱۹ نیز همچنان در برجام بماند، مینویسد: مهمترین دلیل ایران برای ماندن در توافق هستهای البته کسب منافع اقتصادی و به حداقل رساندن تحریمهای آمریکا از طریق ادامه فروش نفت و دریافت برخی کالاها است؛ اگرچه این تنها انگیزه برای این تصمیم تهران نیست. ماندن در برجام توجه اروپا را از فعالیتهای منطقهای ایران دور میکند.
از سوی دیگر ایران در عرصه دیپلماتیک با این اقدام اعتبار و جایگاهش را ارتقا داده است. با این حال نباید فراموش کرد اگر تهران به این نتیجه برسد که ماندن در برجام منافع اقتصادی حداقلی را نیز برای آن ندارد این محاسبات تغییر خواهد کرد و نباید در صورت خروج تهران از برجام متعجب شد. نشریه فارن افرز در مطلبی دلایل ماندن ایران در برجام بهرغم خروج آمریکا را مورد بررسی قرار داده است.
در این مطلب آمده است: ساعاتی پس از آنکه دونالد ترامپ آمریکا را از برجام خارج کرد، مقامات بلندپایه ایران اعلام کردند که محدود شدن همزمان اقتصاد و برنامه هستهای خود را تحمل نمیکنند. با این حال ایران طی ماههای گذشته همین اقدام را انجام داده است. ایران به محدودیتهای تعریفشده در مورد برنامه هستهای خود براساس توافق هستهای که از سه سال پیش اجرایی شد، ادامه داد. از سوی دیگر ترامپ تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران را در آگوست و نوامبر ۲۰۱۸ اعمال کرد و این به آن معنا است که ایران همزمان در حال پرداخت هزینههای اقتصادی است. ایران تا پیش از این، چنین شرایطی که در آن همزمان با محدودیتهای اقتصادی و هستهای مواجه شود را تجربه نکرده بود.
درحالیکه تصمیمگیرندگان سیاسی و تحلیلگران درحال بررسی این امر هستند تا چگونه ایران را به ماندن در برجام متقاعد کنند، این نکته بسیار مهم است که چرا ایران از ابتدا تصمیم به ماندن در برجام گرفت و اینکه این رویکرد را در سال جاری ادامه خواهد داد یا خیر؟
نباید چنین تصوری ایجاد شود که ایران بدون اعتنا به هزینهها، و در هر صورتی در برجام باقی میماند یا اینکه مقامات ایران در این توافق باقی میمانند تا دوره ریاستجمهوری کاخ سفید به اتمام برسد. در حقیقت خروج ایران از برجام و یا انجام برخی اقدامات برای نقض جزئی تعهدات هستهای خود میتواند ابزاری را در اختیار ایران علیه آمریکا برای مذاکرات در آینده قرار دهد.
در عین حال میتوان مردم ایران را بار دیگر به استراتژی مقاومت اقتصادی در دوره تحریمها دعوت کرد. نمیتوان بهطور قطع گفت که خروج ایران از برجام به جنگ منجر خواهد شد. تهران میتواند گامهای کوچکی را برای نقض توافق بردارد که بهطور مشخص بر زمان مورد نیاز برای ساخت سلاح هستهای تاثیرگذار نباشد و پس از آن این موضوع را مطرح کند در صورتی که آمریکا به توافق بازگردد ایران نیز انجام تعهداتش را از سر میگیرد.
با این حال حکومت ایران از طریق روند مبهم و پیچیدهای که برای تصمیمگیری در زمینه امنیتملی خود دارد، بهتازگی به این نتیجه رسیده است تا براساس رویکرد هزینه و منفعت در این توافق باقی بماند. عامل محرک و اولیه این تصمیم در وهله نخست اقتصادی است؛ اما ملاحظات استراتژیک و منافع دیپلماتیک نیز نقش کلیدی در این تصمیم داشتهاند.
بارزترین عامل در محاسبات ایران اما همچنان موضوعهای اقتصادی است. از زمانی که تحریمهای اقتصادی آمریکا در ماه نوامبر به اجرا در آمدند، دو واقعیت غیرقابل اجتناب پدید آمده است. ابتدا باید گفت درحالیکه تحریمهای آمریکا همواره بسیار مهلک هستند؛ اما به اندازه دور پیشین تحریمها در زمان باراک اوباما که همراه با حمایت کامل جامعهجهانی بودند تاثیرگذاری لازم را ندارند. نکته دوم اینکه برای ایران نیز زیانهای اقتصادی خروج از توافق بسیار قابلملاحظه خواهد بود.
فروش نفت ایران و تلاشهای اتحادیهاروپا برای دور زدن تحریمهای آمریکا بهطور قطع تاثیر بسزایی بر محاسبات ایران برجای گذاشته است. تهدید تحریمهای آمریکا پیامد قابلتوجهی را برای میزان فروش نفت ایران درپی داشته است؛ بهطوریکه فروش نفت این کشور از 2.4 میلیون بشکه درروز در ماه مه به 1.25 میلیون بشکه در ماه نوامبر رسیده است. اما انتظار میرود تا میزان صادرات نفت ایران در ماههای ابتدایی سال ۲۰۱۹ به 1.5 میلیون بشکه افزایش یابد.
به این ترتیب مجموع کاهش صادرات نفت ایران از آنچه تحلیلگران سیاسی و اقتصادی پیشبینی کرده بودند محدودتر است. واشنگتن از سویی معافیتهای تحریمی را برای هشت کشور خریدار نفت از ایران صادر کرده است و این کشورها مجاز هستند تا حداقل ظرف چند ماه آتی به خرید نفت خود از ایران ادامه دهند.
اکنون شرایط برای ایران بسیار دور از ایدهآل است. ایران باید نفت خود را با تخفیف بفروشد، همزمان برای ارسال و بیمه آن پول بپردازد و هزینههای انبار را بر دوش بکشد. درآمدهای نفتی آن در حسابهای ویژهای در کشورهای خریدار نفت نگهداری خواهد شد؛ اما با این حال هنوز ایران به فروش مقادیر زیادی از نفت خود ادامه میدهد که بیش از یک میلیون بشکه در روز است و آستانه روانی و اقتصادی تهران بهشمار میآید. اگر ایران از برجام خارج شود یا آن را نقض کند، برخی از این فروشها را در معرض خطر قرار میدهد.
در میان خریداران اصلی نفت ایران، ژاپن و کرهجنوبی نخستین طرفهایی هستند که در صورت خروج ایران از برجام خرید نفت خود را از این کشور متوقف میکنند. چنین زیانی برای تهران غیرقابلقبول خواهد بود؛ بهویژه برای صنعت میعانات گازی که صادرات به کرهجنوبی مهمترین هدف آن است. چنین منطقی برای اروپا نیز صادق است. فرانسه، آلمان و بریتانیا به همراه اتحادیه اروپا در تلاش هستند تا یک مکانیزم پرداخت را برای دور زدن تحریمهای آمریکا راهاندازی کنند. این مکانیزم بهطور قطع نمیتواند تجارتهای عظیم نظیر نفت را پاسخگو باشد.
اما میتواند برای بانکها و شرکتها کانالی برای تجارت قانونی و بشردوستانه فراهم سازد. ایجاد یک کانال برای دریافت کالاهای بشردوستانه مانند غذا و دارو میتواند بهطور فزایندهای در ماههای آتی مهم باشد. با این حال اگر ایران به انجام تعهدات خود پایان دهد اتحادیه اروپا نیز این اقدام را عملی نخواهد کرد.
صبر استراتژیک ایران با هدف تامین منافع منطقهای، دیگر دلیل تهران برای ماندن در برجام است. اکنون جامعه بینالمللی مشغول تلاش برای نجات برجام و جلب رضایت ایران برای ماندن در این توافق است، بهنحوی که زمان کمی برای توجه به دیگر فعالیتهای ایران دارند.
با توجه به اینکه دونالد ترامپ توجیه خود را برای خروج از برجام بر آن استوار ساخته است تا به جهان فرصتی دهد که مجموع فعالیتهای ایران را رصد کنند اکنون شرایط به سود ترامپ نیست. برخلاف این تصور کاخسفید، ترامپ با خارج ساختن آمریکا از توافق هستهای اطمینان حاصل کرده است که جامعهجهانی و بهویژه اروپا بخش عمدهای از توجه خود را به حفظ توافق معطوف کرده است.
ایران در مدت اخیر به توسعه و ساخت موشکهای بالستیک خود بدون هرگونه توافقی ادامه داده است. در گذشته آمریکا و اروپا به اجماعی در این باره رسیده بودند و در ابتدای سال گذشته نیز واشنگتن و بروکسل درحال مذاکره برای اعمال تحریمهای جدید بهدلیل توسعه برنامه موشکی ایران بودند. اما این مذاکرات با خروج آمریکا از برجام متوقف شد. آخرین آزمایش موشکی ایران در ماه دسامبر واکنشهای گستردهای از سوی اروپا مانند گذشته درپی نداشت و بهنظر میرسد که دیگر خبری از تحریمهای موشکی نخواهد بود.
این گزارش در ادامه مدعی میشود که آژانسهای اطلاعاتی اروپا، ایران را بهدلیل بمبگذاری در کنفرانس گروه مخالف ایران در فرانسه و ترور جداییطلبهای عرب در دانمارک مقصر میدانند. با این حال شاهد اقدام جدی از سوی اروپاییها برای برخورد با ایران نبودهایم. ایران همچنین در ماههای اخیر تلاشهای زیادی برای ساخت پایگاههای ساخت موشک و سلاح در سوریه و لبنان انجام داده است؛ اقدامی که البته مورد انتقاد شدید مقامات اسرائیلی نیز واقع شده است.
ایران این استراتژی را به آن دلیل دنبال میکند که پایگاههای تولید سلاح در لبنان و سوریه قادرند نیاز نظامی حزبالله لبنان را برطرف سازند و در این صورت ایران نیازی به انتقال سلاح ندارد. این یک تهدید استراتژیک برای امنیت اسرائیل به شمار میآید. در صورتی که ایران از برجام خارج شود توجه اروپا بر این موضوع افزایش خواهد یافت به این ترتیب ماندن در توافق یک روش جایگزین جذاب برای تهران است.
در نهایت ایران با ماندن در برجام روابط دیپلماتیک خود را نیز تقویت کرده است. طی پنج سال گذشته حسن روحانی و محمدجواد ظریف تلاش کردهاند تا اعتبار ایران در عرصه جهانی را بهبود ببخشند. و توافق هستهای نقطه اوج این تلاشها بوده است. لفاظیهای ترامپ علیه ایران و خروج او از برجام موجب شده است تا آغوش دیپلماتیک جامعهجهانی و بهویژه اروپا برای ایرانیها گشوده شود.
نمود علنی این موضوع نیز تنها ماندن آمریکا در ماههای سپتامبر و دسامبر سال ۲۰۱۸ و در شورای امنیت سازمان ملل بود که هیچکشوری با آن در محکومیت توافق هستهای همراهی نکرد. از سوی دیگر پایبندی ایران به تعهدات هستهای خود و تایید آن توسط بازرسان بینالمللی خواستههای آمریکا و اسرائیل برای بازرسیهای گستردهتر از برنامه هستهای ایران را بینتیجه گذارده است.
این گزارش در انتهای مطلب میافزاید: برخلاف ژست سیاسی که از مقامهای ایران در فضاهای عمومی دیده میشود ایران بهاحتمال بسیار زیاد سال ۲۰۱۹ را نیز در برجام خواهد ماند درحالیکه ممکن است با پیامدهای اقتصادی مهلکی نیز روبهرو شود. اما در صورتی که تهران به این نتیجه برسد که هیچگونه منافع اقتصادی از برجام حاصل نخواهد شد یا آنکه جامعهجهانی فعالیتهای ایران را زیر ذرهبین قرار دهد این محاسبات میتواند تغییر کند. تصمیم آتی آمریکا در ماه مه سالجاری در رابطه با معافیتهای خرید نفت از ایران میتواند به یک نقطه عطف بدل شود.
واشنگتن اطمینان دارد که با توجه به افزایش عرضه نفت و کاهش تقاضاهای بینالمللی میتواند فشار بیشتری برای کاهش صادرات نفت ایران علیه این کشور اعمال کند و شاید فروش نفت ایران را به کمتر از یک میلیون بشکه در روز برساند. اگر این اتفاق رخ دهد در صورتی که ایران از برجام خارج شود ناظران نباید متعجب شوند.
در همین رابطه نیز بخوانید: