به گزارش میمتالز، از سال ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۰ خورشیدی مجوز ۵ معدن از طرف ارگانهای دولتی همچون میراث فرهنگی، محیط زیست و منابع طبیعی در پیرامون روستای دوکوهک ارسنجان صادر شده است.
سوال این است که دادن مجوز از سوی اداره منابع طبیعی، تنها پوشش گیاهی کم منطقه است؟ آیا ملاکهای دیگری وجود ندارد؟ این در صورتی است که در آنجا پوشش گیاهی و درختچهای از نوع دَرمَنَه در معرض خطر انقراض، تار، انجیر کوهی و نمونههای دیگر یافت میشود. بر فرض اینکه آنجا هیچ پوشش گیاهی ندارد یا کم است پس باید تخریب شود، چرا تلاشی برای احیای پوشش گیاهی آنجا نمیشود در صورتی که این اقلیم ارتباط مستقیم و تاریخی با دریاچه بختگان و به ویژه تالاب بینالمللی کَمجان دارد. با وجود اینکه بخش مهمی از تالاب را دو کوه کرهگیری و گلیم اندازی تشکیل میدهند.
پس سهم کوه به عنوان یک نماد طبیعی، حتی اگر یک بوته خار یا درخت نداشته باشد، چه میشود؟ اداره منابع طبیعی تشکیل شده تا هم حافظ طبیعت باشد هم آن را احیا کند نه اینکه مجوز تخریب کوهی با آن عظمت که پوشش گیاهی ندارد را صادر کند؟!
کارشناس اداره محیط زیست شهرستان ارسنجان نیز میگوید حریم و فاصله معدن نسبت به تالاب کمجان رعایت شده است. باز هم سوال این است که ملاک، فقط فاصله است، آیا آلودگیهای صوتی ناشی از فعالیتهای ابزارآلاتی که در معدن کار میکنند، بر روی سیستم عبوری پرندگانی که کریدور عبور و محل زمستانگذرانیشان دقیقا اینجاست یا از همینجا میگذرد، تاثیر ندارد؟ و دهها ملاک و پرسش دیگر.
استعلام میراث فرهنگی این معدن نیز از طرف اداره میراث استان صادر شده است که کارشناس مربوطه آثار فرهنگی را نادیده گرفته و با معدنکاوی در این کوهها موافقت کرده است. سوال این است که کارشناس میراث استان که برای بازدید و صدور مجوز به اینجا آمده، آیا واقعا این همه گور لاشهسنگی و دیواره سنگی به آن بزرگی را در دل مکانی که برای واگذاری معدن تایید کرده، ندیده است؟ نکته دیگر اینکه معدنکاوان دیوار مذکور و چند خرفتخانه را از بین بردن و شواهد تاریخی و باستانشناسی تخریب شده است در حالی که در تبصرهای در مجوز صادره از سوی صنعت و معدن ذکر شده است که در صورت مشاهده یا برخورد با آثار باستانی، فعالیت باید متوقف شود و گزارش کار را به اداره میراث فرهنگی و صنعت و معدن و داده شود؛ که این بند از مجوز به میراث گزارش داده نشده است.
همچنین مدعیاند این معادن برای شهرستان از نظر ورود منابع مالی توجیهپذیر هستند در صورتی که بسیاری از مالکین معادن بومی شهرستان نسیتند. تمام ماشین آلات معدنکاوی معدنداران دارای تکنسینهاییاند که نه بومیاند و نه آنکه برای راهاندازی آنها از جوانان شهرستان استفاده میشود. مهمتر از همه تخریب روز افزون میراث فرهنگی، منابع طبیعی و محیط زیست به بهانه معدنکاوی توسط معادن است.
ولی زارع؛ فعال میراث فرهنگی، محیط زیست و منابع طبیعی
منبع: شعار سال