به گزارش میمتالز، مشاور رئیس جمهور از آخرین تحولات تهیه برنامه جهش صنعتی کشور رونمایی کرد. این موضوع که در جریان یک همایش علمی در سازمان مدیریت صنعتی رخ داد، «دومین کنگره بینالمللی چشم انداز مدیریت کلاس جهانی در ایران» را به محمل بحث و تبادلنظر پیرامون سند توسعه صنعتی ایران تبدیل کرد. پرسش و پاسخ علینقی مشایخی و عادل آذر و انتقادات سیدمهدی الوانی، استاد باسابقه مدیریت به شیوه سندنویسی توسعه در ایران از مهمترین حواشی این مراسم بود. در این برنامه، عادل آذر نخستین گزارش از جزئیات تدوین سند راهبردی صنعت را ارائه کرد. ابتدای هفته اخیر بود که ابراهیم رئیسی در جریان سخنرانی خود در روز ملی صنعت و معدن، کلیاتی از تهیه و تدوین سند راهبردی توسعه صنعتی کشور ارائه کرده بود؛ حالا، اما مشاور رئیس جمهور و مسوول تهیه سند راهبردی صنعت این جزئیات را تکمیل کرد. عادل آذر با اشاره به یکصد سال تلاش برای توسعه صنعتی در ایران، از همه پژوهشگران، فعالان حوزه اقتصاد و صنعت و روشنفکران دعوت کرد تا سند راهبردی صنعت را مورد نقد و بررسی قرار دهند. وی با اشاره به رویای بزرگ صنعتیشدن کشور که دههها از آن میگذرد، تصریح کرد: به هیچ وجه نمیتوان ایران را کشوری صنعتی دانست؛ چرا که نه شاخصها و نه شواهد موجود سطح و کیفیت تولید کشور را ایده آل نشان نمیدهند. مشاور رئیس جمهور با تشریح آنچه طی ماههای اخیر پیرامون این سند رخ داده، سهم کنونی ایران در تامین نیاز زنجیره جهانی تولید را ناچیز دانست و آفت بزرگ چهارسند قبلی توسعه صنعتی را عدماجرای مفاد آنها اعلام کرد. وی تصریح کرد: برای رفع این معضل لازم است نهادی فراتر از وزارتخانه صمت، زیر نظر معاون اول رئیس جمهور تشکیل شود تا بتواند با چابکی و سرعت به تحقق اهداف موجود در سند توسعه صنعتی بپردازد. جزیره شایستگی عنوان استعاری نهادی است که به گفته آذر میتواند اثر عامل موثر بر شکست سیاستهای صنعتی کشور را کمرنگ کند.
عادل آذر در جریان سخنرانی در سازمان مدیریت صنعتی، سهسوال کلیدی را که پیشروی تهیه کنندگان سند راهبردی صنعت بود، برشمرد. به گفته مشاور رئیس جمهور، سوال اول این بوده است که چرا با وجود سابقه طولانی صنعت در ایران، کشور صنعتی نشده است؟ دیگر اینکه چرا کشور دستکم طی ۱۲سال اخیر که چهار سند استراتژی توسعه صنعتی تهیه شده، فاقد استراتژی مورد اجماع، رسمی و تراز بوده است؟ سوم اینکه نظام مسائل صنعت کشور چیست، مشکلات اصلی و کاستیهای برنامههای پیشین کجاست و در تلاش جدید چگونه باید بر آنها فائق آمد؟
وی با اشاره به مرور تجربیات ۱۲کشور مختلف که در حوزه توسعه صنعتی کارنامه موفقی داشتند، از فعالیتهای موسسه آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامه ریزی در جریان تهیه سند راهبردی صمت پرده برداشت و تاکید کرد: بیش از هزار نفر ساعت گفتگو و ساعتها پژوهش و تحقیق پیرامون تاریخ توسعه صنعتی در ایران، برنامههای پیشین صنعتی، تحقیقات پژوهشگران و درس آموختههای جهانی انجام شده و در نهایت آنچه بهعنوان ساختار کلی سند به دست آمده در سهکلمه فعال، آینده ساز و راهبردی قابل ارائه است. پژوهشگران معتقدند سیاست صنعتی فعال، آینده ساز و راهبردی به این معنی است که در عین اشتغالزایی و ایجاد ارزشافزوده، بر توسعه صادرات دانش محور متمرکز باشد. در عین حال، رویکرد حاکم بر این سند، به شکلی باشد که به شکل میانبر به سمت توسعه تولیدات دانش پایه حرکت کند. ضمن اینکه به قابلیتها و ظرفیتهای بخش تولید کشور توجه خواهد داشت و به شکلی طراحی خواهد شد که بخش صنعت را با فناوریهای تحول آفرین آشتی دهد.
سند در کنار توجه به صنایع کاربر روی توسعه صنایع دانش پایه متمرکز است تا کشور به وضعیت توسعه یافتگی برسد. به گفته آذر، ۶ مولفه کلیدی که در جریان تدوین سند راهبردی توسعه صنعتی بر آنها تمرکز شده است، شامل «پایداری زیستمحیطی»، «توجه به شبکه تامین منطقه ای/ جهانی»، «فراگیری اقتصادی»، «حکمرانی اقتصاد سیاسی»، «مقوله ژئوپلیتیک» و «پارادایم صنعت» هستند. به گفته آذر، ۱۴بند مورد اجماع صاحبنظران کشور در جریان پژوهشهای اخیر موسسه نیاوران به دست آمده که میتواند سبک و سیاق سیاست صنعتی کشور را تا افق ۱۴۱۰ تعیین کند. «توجه به حضور فعالانه در زنجیره ارزش منطقهای و جهانی تولید»، «ضرورت تحقق جهش و فرارسی در طراحی برنامه توسعه صنعتی»، «توجه به تحولات فناورانه و انقلاب صنعتی چهارم»، «توجه به تغییرات اقلیمی و کاهش آلایندگی»، «توجه به تحولات الگوهای کسبوکار»، «تحول در الگوی دولتی سرمایهگذاری متکی به دلارهای نفتی»، «وزن دهی به ترکیب جمعیت و نیروی انسانی در ایران در توسعه صنعتی»، «توجه به توسعه صنایع پیشرفته بهمنظور ایجاد اشتغال برای افراد متخصص»، «توجه به نظام توزیع منابع مالی در بخش صنعت ایران که رانتی و نامتقارن است»، «ضرورت توجه به تحول تولید از وضعیت فعلی که صنایع ایران محصولاتی با ارزش افزوده پایین خلق میکنند»، «توجه به وضعیت واگرا و غیرشفاف تقسیم کار میان بازیگران اصلی اقتصاد»، «توجه به انزوای ژئوپلیتیک ایران»، «توجه به عدمامکان ادامه تصدیگری دولت در بخش صنعت» و «ضرورت موکول نکردن تحقق برنامه توسعه صنعتی به فردای رفع تحریم»، ۱۴مفروض اصلی و راهبردی است که به گفته عادل آذر، حاصل تجارب جهانی، مطالعات مختلف، درسآموختهها و مفاهمه مشترک و مورد اجماع صاحبنظران است.
در جریان یک همایش در دومین کنگره بینالمللی چشمانداز مدیریت جهانی در ایران، فارسیجانی دانشیار مدیریت صنعتی دانشگاه شهید بهشتی، علینقی مشایخی استادتمام مدیریت دانشگاه تهران، سیدمهدی الوانی استاد تمام دانشگاه تهران و ابوالفضل کیانی بختیاری رئیس سازمان مدیریت صنعتی به ارائه سخنرانی پرداختند. علینقی مشایخی ضمن توجه به مساله جذب و یادگیری و اثر آن بر تحول صنایع، وضعیت فعلی تولید در کشور را نامناسب دانست و از عادل آذر دو سوال کلیدی پرسید. وی از مشاور رئیسجمهور و مسوول تهیه سند راهبردی صنعت خواست که پاسخ دهد برای ترغیب فعالان اقتصادی بهمنظور ورود به سرمایهگذاری و تولید چه برنامهای تدارک دیده شده است؟ در عین حال وی از بنگاههای دولتی و شبهدولتی و خصولتی که بخش عمده فضای اقتصاد ایران را در دست دارند و نحوه حرکت و نقشآفرینی آنها در مسیر توسعه صنعتی طرح سوال کرد. وی با اشاره به دلایل کاهش سرمایهگذاری در کشور به طرح پرسش درباره حل این معضل پرداخت. استاد دانشگاه صنعتیشریف با اشاره به نقش آفرینی اندک بخش خصوصی در اقتصاد ایران، نحوه طراحی نظام مدیریتی داراییهای دولتی و حاکمیتی در فرآیند گذار به توسعه صنعتی را مورد اشاره قرار داد و گفت: به دلیل تغییرات مکرر و جدالهای سیاسی میان مجلس و دولت یا عزل و نصب ها، نظام مدیریت داراییهای دولت هم اکنون نظامی بهشدت ضعیف است و اگر این نظام مدیریتی برای این داراییها با این استراتژی ادامه یابد، حتی اگر نقشه خوبی برای تولید صنعتی کشور طراحی شود، قدمزدن در آن ناممکن خواهد بود. تصور میکنم در یک فصل از سندی که در دست تهیه است باید به این موضوع پرداخته شود. سیدمهدی الوانی، استاد مدیریت دولتی دانشگاه تهران نیز که در جریان این کنگره مورد تقدیر قرار گرفت، با یادآوری خطاهای متعدد ناشی از بهکارگیری دید نظری صرف در سندنویسی توسعه از مشاور رئیس جمهور خواست با نگاه انسانی و توسعه پایدار به تهیه سند بپردازد، ضمن اینکه نقش و جایگاه مردم و تشکلهای مردمنهاد را در مسیر توسعه صنعتی مشخص کند. عادل آذر، مشاور رئیس جمهور نیز در پاسخ به این سوالات با استقبال از نقد و پرسش از سوالات، تصریح کرد: دغدغهها باید مطرح شوند. درباره نظام انگیزش اقتصادی و نحوه تحریک فعالان اقتصادی به بخش تولید، یکی از سرفصلهای ما مبحث رانتیر بودن اقتصاد ایران و فعالسازی نیروی انسانی است. در سیاستهای افقی تلاشی که داریم این است که یک فصل از سند بر شکلی از محیط کسبوکار متمرکز شود که بهجای روابط رانتی و غیرشفاف، روابط رقابتی و برانگیزاننده بر اقتصاد کشور حاکم شود. در کنار این مهم، جذب سرمایه خارجی ایرانیان خارج از کشور نیز در دستور کار ما قرار دارد. دیگر موضوعی که به مقوله رانت و مداخلات دولتی برمی گردد، نبود نظام شایستهسالاری در صنعت است که حتما به آن توجه میشود.
یکی از سخنرانان کلیدی این کنگره، رئیس سازمان مدیریت صنعتی بود. ابوالفضل کیانیبختیاری به ایراد سخنرانی با عنوان «تحولات مدیریت در انقلاب صنعتی چهار، جامعه ۵ و صنعت نسل پنجم» پرداخت و راه و مسیر مهم صنایع ایران برای تحول را کنار گذاشتن سطوح فعلی فناوری و ورود به فاز جدید تکنولوژی دانست. نایبرئیس هیاتمدیره و مدیرعامل سازمان مدیریت صنعتی با مثال از تجربه تحول دیجیتالی شرکت «والمارت» و برخی از ایرلاینهای مشهور بینالمللی از کاهش هزینه، افزایش درآمد و رشد کیفیت بهعنوان نتایج اصلی ورود بنگاهها به نسل چهارم صنعت نام برد. کیانی برخی فناوریهای مورد توجه در انقلاب چهارم صنعتی را اینترنتاشیا، دادههای عظیم، هوش مصنوعی، چاپ سهبعدی، رباتیک و مگاترونیک، فناوریهای پوشیدنی و قابل کاشت، بلاکچین، رایانش ابری و واقعیتافزوده یا مجازی خواند که راهی است به سوی شهرهای هوشمند، صنعت هوشمند، صنعت هوشمند، کشاورزی هوشمند، حملونقل هوشمند و بهداشت و درمان هوشمند. وی با بیان تاثیر صنعت۴ بر نوآوری و مدلهای کسبوکار گفت: افول نوآوریهای رادیکال به ظهور نوآوری خدمتافزا منجر شده است. عصر طلایی نوآوریهای رادیکال در قرن ۲۱ به سر رسیده است. نوآوریهای امروزی بیشتر از جنس نوآوریهای تدریجی و ساختاری و در خوشبینانهترین حالت، نوآوریهای تحولآفرین هستند و به ندرت شاهد نوآوریهای رادیکال هستیم و خواهیم بود. در دنیای کسبوکار، نوآوریها بیشتر از جنس خدمتافزایی خواهد بود. کیانی گفت: خدمت افزایی به معنای نوآوری در خدمات، یکی از شاخصههای نسل۴ صنعت است. وی با بیان ساختار کسبوکار پلتفرمی گفت: پلتفرمها با تسهیل تراکنشها ارزش ایجاد میکنند، در حالی که کسبوکارهای خطی با تولید کالا یا خدمات، این کار را میکنند. به بیان دیگر، پلتفرمها با ساختن رابطه و ایجاد تراکنش، ارزش خلق میکنند. پلتفرمها اقتصاد را تسخیر کرده اند. از این جمله میتوان به آمازون، گوگل، اپل، مایکروسافت و سامسونگ اشاره کرد. سرمایهگذارها برای پلتفرمها ارزش بیشتری قائلند. در آسیا در بین ۳۶شرکتی که بیش از یک میلیارد دلار ارزش دارند، ۳۱پلتفرم وجود دارد که حدود ۸۶درصد است. در چین ۸۱درصد از این شرکتها پلتفرم هستند. در هند نیز از بین ۹ شرکت باارزش، هشت شرکت پلتفرم هستند. کیانی تصریح کرد: آینده بازار کار از مدرک گرایی به خلاقیتگرایی تمایل پیدا کرده است. ۱۵شرکت بزرگ جهانی برای استخدام کارمند جدید، وجود مدرک دانشگاهی را الزامی نمیدانند. اقتصاددانان پیشبینی کرده اند که این روند به مرور زمان همهگیر شود.
کیانی در ادامه به نورومارکتینگ و بازاریابی شناختی پرداخت و گفت: دادههای عظیم تولیدشده از سوی دستگاههای مجهز به فناوری اینترنتاشیا و رصد تعاملات بین آنها پتانسیل فوقالعادهای برای شناسایی رفتار، عادات، سبک زندگی و علایق مصرفکنندگان در اختیار قرار میدهد. اطلاعات استخراجشده از این منابع دادهای عظیم، شرکتها را قادر به شناسایی رفتار، عادات، سبک زندگی و علایق مصرفکنندگان خواهد کرد. در نهایت میتوان از این دانش علاوه بر تامین دقیق و هدفمند نیازهای مشتریان، در جهت تغییر رفتار مصرفکنندگان و خلق نیازهای جدید و ایجاد بازارهای جدید حرکت کرد. تکنولوژی هوش مصنوعی قادر به تجزیه و تحلیل و کشف این روابط پیچیده خواهد بود. کیانی در ادامه به علوم داده و بازیابی تعاملی دقیق اطلاعات و توسعه کسبوکار در شرکتها پرداخت. وی در تشریح کاربرد بلاکچین در زنجیره تامین به کاربرد بلاکچین در والمارت پرداخت و گفت: والمارت با همکاری JD.com به عنوان شریک خود در مدیریت تولید و دانشگاه شینگهوا و آیبیام بهعنوان طراح، یک پلتفرم بلاکچین طراحی و از سپتامبر۲۰۱۹، تولیدکنندگان را مجبور کرده که همه اطلاعات خود را در این برنامه بارگذاری کنند. به این صورت، با بررسی اطلاعات ثبتشده در پلتفرم، مشکلات ناشی از تامینکنندگان را مشخص میکند؛ مثلا فساد مواد غذایی از کدام تامینکننده نشأت گرفته است.
وی در خصوص تاثیر صنعت ۴ بر مدیریت پروژه گفت: مدیران پروژه برای تصمیمگیری موفق در هر لحظه به همه اطلاعات پروژه نیاز دارند. فناوریهای صنعت۴، با فراهم آوردن اطلاعات لازم، مدیران پروژه را در تصمیمگیری سریع و صحیح یاری میکنند. در آینده نزدیک، هوش مصنوعی به ابزار کلیدی مدیران پروژه تبدیل خواهد شد.
از مهمترین نکات کنگره بینالمللی چشم انداز مدیریت کلاس جهانی در ایران، سخنرانی رئیس موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی بود که حول محور تدوین استراتژی صنعتی ایران در افق ۱۴۱۰ عنوان شد. عادل آذر گفت: اصل موضوع مورد بحث ما در سه بخش است؛ وضعیت صنعت در ایران، جامعه نخبگانی و صاحبان نظران ما چه میگویند و ادبیات و تجربه در دنیا چیست؟ ما، یعنی تیم تدوین سند چگونه نگاه میکنیم؟ قرار است سند راهبردی توسعه صنعت تا آخر شهریورماه تدوین و نهایی شود. به همین دلیل نیاز است که در همه ابعاد و با صریحترین حالت، جامعه نقدهای خود را درباره این سند عنوان کند.
مشاور رئیس جمهور تصریح کرد: اولین نکته قابلتوجه این است که ما ذیل تعریف یک کشور صنعتی نمیگنجیم. ۹۱درصد از تمرکز صنعت ما در حوزه فناوریهای متوسط رو به پایین است. اگر هم صنعتی داریم، سهم ما در زنجیره ارزش جهان، بسیار اندک است. به همین دلیل هم میگوییم صنعتی نشده ایم. «یونیدو» در ۲۰۰۸ یا ۲۰۱۳ حدود ۴۰هزار واحد کسبوکار را سرشماری کرده و وضعیت آنها در اتصال به شبکه و زنجیره جهانی را سنجیده است. حالا وضعیت ما چیست؟ در سال ۲۰۰۸ سهم ما در این زنجیره، ۱۲درصد بود که در ۲۰۱۳ به ۴درصد رسیده است. بدون تردید این میزان امروز کمتر هم شده است؛ به همین دلیل میگویم صنعتی نیستیم.
آذر افزود: اتفاق ناگوار دیگر این است که ما به وضعیت کشور علم و آگاهی داریم و آن را فهم کرده ایم. در همه بخشها و حتی بخش ماشین آلات و ساختمان کشور، از سال ۸۳ تا ۹۹ روند نزولی طی میشود. اگر سرمایه ثابت جهشی بود، استهلاک اصلا منفی نمیشد. پیشیگرفتن استهلاک از سرمایه در همه آمارها مورد اشاره قرار گرفته است.
آذر ادامه داد: نکته جالب دیگر این است که به صورت تاریخی حکمرانان و افراد دولتی در ایران آرزو داشته اند نفتی بودن اقتصاد کشور را کاهش دهند. اما نمودارها نشان میدهد که پس از انقلاب هرجا درآمدهای نفتی کشور خوب بوده، ما به سمت واردات و صادرات بیشتر رفته ایم؛ اما هرجا در صادرات نفت به مشکل خوردیم، صادرات و واردات هم افت کرده است. به همین دلیل میتوان گفت، پایداری در روند مدیریت اقتصادی کشور در حتی یکی از زیرمجموعههای خدمات، کشاورزی و صنعت و معدن وجود ندارد.
وی افزود: اینجاست که باید پرسید چرا کشور ما چنین وضعیتی دارد و سالهاست که صنعت دارد؛ اما ما صنعتی نمیشویم؟ چرا سندهای قبلی جواب نداد و حتی به اجرا نرسید؟ نظام صنعتی کشور ما چیست؟ آیا میتوانیم به این مشکلات فائق شویم؟ ما موظفیم با نگاه ناامیدانه سند بنویسیم یا امکان پیروزی و صنعتی شدن را داریم؟ آموخته اسناد بالادستی برای ما چیست تا دوباره دچار مشکلات تکراری نشویم؟ جمعبندی و مقایسه سندهای پیشین بسیار مفصل است و عمده نگاه آنان، بخشینگری بوده است. باید به سمت توسعه صنعتی جامع و یکپارچه با توجه به زیستبوم کشور برویم. نگاههای قبلی وارداتی بوده؛ اما گفتیم که باید به سمت افزایش ارزش ملی، منطقهای و جهانی برویم. رویکرد پیشین، توسعه تدریجی بوده، با وجود این گفتیم که باید به سمت اکتشاف پیش برویم. آنها تحلیلهای تکمرحلهای داشتند؛ اما ما گفتیم که باید مرحله بندیشده در توسعه صنعت پیش برویم.
رئیس موسسه آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی گفت: در سال ۱۴۰۰، مقام معظم رهبری بر شکل گیری سند نقشه راهبردی صنعتی و ارتقای تولید داخلی تاکید و به جامعه تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی سفارش کردند که چنین سندی را بنویسند. به همین دلیل هم مسوولیت این عمل را به موسسه نیاوران دادند. نکته کلیدی، تدوین یک سند مستمر و پایدار بود؛ یعنی دولت در معنای قوه مجریه آن را تدوین نکند و تیم تدوین کننده، ملی و حاکمیتی باشد. همین ما را دلگرم کرد. رئیسجمهور به معاون اول توضیح داد و ما هم سلسلهنشستهایی را برگزار و به اسناد بالادستی توجه کردیم. قصد داشتیم این سند فراگیر، اعم از سیاستهای صنعتی دولتها باشد.
آذر افزود: یعنی اگر دولت سیزدهم از قوه مجریه رفت و دولت دیگری جایگزین شد، این سند متوقف نشود. در این سند الگوی انتخابی در تدوین مورد تایید قرار گرفته است. منظور از انقلابی کار کردن هم یعنی فعالیت، تدریجی نباشد و جهشی اتفاق بیفتد. آذر در تشریح اقدامات انجامشده پیرامون سند توسعه صنعتی افزود: در جریان پژوهش ها، ۱۲کشور را بررسی کردیم (چین، کرهجنوبی، آلمان، ترکیه و...). بخشی از صحبتهای آنان حول سیاستهای افقی و بینبخشی است. مثال آن محیط کسبوکار، نظام تامین مالی، بانکداری و بیمه و مانع زدایی است. نوآوری و فناوری پیشرفته، نیروی انسانی توانمند، محیط کسبوکار کارآمد، زیرساختهای صنعتی و آمایش صنعتی در این کشورها دارای اهمیت بود.
به گفته او، ترکیه در آمایش همه جزئیات را انجام داده، بعد وارد سطح کلان چالشها شده است؛ برای مثال خشکسالی، ناترازی انرژی و سن جمعیت مهم بوده است. یکی از مواردی که در کشورهای اروپایی به آن توجه میشود، بحث جمعیت است.
بحث کلان روندها هم بحث مهمی است؛ مثل انقلاب صنعتی چهارم و اقتصاد مبتنی بر داده، بحثهای تغییر اقلیم و پایداری صنعت. پس از توجه به این موارد بوده که از لایه افقی به لایه عمودی آمده اند. یعنی بحث رستههای آنان مطرح شده و به نهادسازی و تقسیم کار ملی و اجرایی کردن وارد شده اند. آذر با اشاره به این موضوع که یکی از آسیبها و دغدغهها برای سندهای قبلی بحث اجرایی کردن اهداف بود، گفت: کارگروههایی تشکیل شده بود که نظام نامههای اجراییسازی را برای صنعت تدوین کند. ما از اسفند هزار نفرساعت نشست برای این موضوعها داشتیم. از مجموع این حرفها و نشستهای تخصصی، مستندات و گزارشها فراوان است، اما ۱۴ فهم مشترک وجود دارد.
وی با انتقاد از نظام فعلی توزیع منابع صنعتی در ایران که نامتقارن و رانتی است، اظهار کرد: ما گزارش مفصلی درباره همین قضیه داریم و همه شواهد آن هم موجود است. وضعیت موجود قرارگیری صنعت، در زنجیره ارزش توام با خامفروشی است که همان طور که گفتم ۹۱درصد از کل صنایع ما از انواع ساده و غیرپیشرفته است. آذر با اشاره به اهمیت جایگاه ژئوپلیتیک ایران در مسیر توسعه کشور گفت: چند گزارش دقیق در همین زمینه را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که امکان ندارد ایران در حوزه صنعتی بتواند در منطقه نقش بازی کند؛ مگر اینکه به پیمانهای سهجانبه روی آورد؛ یعنی حداقل دو کشور دیگر کنارش باشند تا بتواند به مسیر ادامه دهد. اگر میخواهیم صنعتی شویم و در زنجیره ارزش بمانیم، حداقل دو کشور دیگر باید کنار ما بایستند. این مساله باید در شورای امنیت ملی هم تصویب شود. برهمین مبنا نیز مشاور رئیس جمهور عنوان کرد: ستونهای سند در دست تهیه ششوجهی است که هر یک از آنها ویژگیها و مفاهیم خاصی دارد. حکمرانی و اقتصاد سیاسی ما باید براساس این راهبردها پیش برود. حتما باید سند تدوین کنیم. تاب آوری و پایداری بحثی جدی است. حضور رقابت پذیر و نقش آفرین شبکه ارزش و تولید منطقهای و جهانی از طریق تقویت ظرفیتهای داخلی موضوع مهمی است. وی با اشاره به لایههای مختلف سند راهبردی صنعت گفت: یکی از عناصر کلیدی در عنوان حکمرانی بلوغ نهادی است.
وقتی همه این حرفها را جمع کنیم، متوجه سه گزاره میشویم. الگوی جهانشمولی برای توسعه وجود ندارد. هر کشور باید منحصر به خود الگوی توسعه داشته باشد و مسیر توسعه هر کشور لاجرم از مجرای توسعه صنعتی عبور میکند؛ بهویژه با نگاه به اقلیم ایران و جغرافیای ایران. سیاستهای توسعه صنعتی هر کشور، به دلیل تفاوت در زیرساختها باید منحصربهفرد باشد. سند در دست تهیه هم بر همین اسا س در حال نوشته شدن است.
استاد دانشگاه صنعتیشریف نیز بهعنوان یکی دیگر از سخنرانان این جلسه، بحث جامعی پیرامون جذب و یادگیری در بنگاههای ایرانی ارائه کرد. علینقیمشایخی با اشاره به وضعیت نامناسب صنایع ایران، بهروز نشدن ماشین آلات و فناوریهای تولید در این بنگاهها را روندی خطی و پیوسته در طول دهههای اخیر دانست و گفت: بهصورت مداوم اتفاقی که در صنایع ایران میافتد، این است که صنایع ایران از جریان جهانی عقب میمانند و قدرت رقابت پذیری خود را از دست میدهند. در واقع بیماری عمومیای که عمده صنایع ایران به آن دچارند، این است که بنگاهها تکنولوژی خاصی را پس از خریداری و نصب آنقدر استفاده میکنند تا مستهلک و فرسوده شود. در واقع عارضه صنایع ایران بی توجهی به بهسازی و نوآوری یا کهنگی پس از نصب فناوری است که عوارض بسیاری در پی دارد. مشایخی با اشاره به رویکرد جهان در حوزه تولید صنعتی افزود: ما آنقدر از تکنولوژی خریداریشده استفاده میکنیم تا فرسوده شود و بالندگی خود را برای رقابت از دست دهد. این در حالی است که دنیا توان رقابتی خود را با تحول پیوسته فناوری حفظ کرده و ارتقا میدهد. این استاد حوزه مدیریت افزود: بالندگی حاصل دانش است. دانش، هم پایه پیشروی است و هم خالق دانش است. البته هیچ شرکتی نمیتواند ادعا کند که تمام دانش را در درون خود دارد. شرکتهای صنعتی باید نگاه به بیرون و تحولات جهان را همواره به کار ببندند تا قابلیتهای سازمان حفظ شود. قابلیتها عموما دو دسته اند که قابلیتهای پویا اثر حیاتی بر آینده آنها دارد و از فهم تغییرات بازار، تحولات محیط و فهم تکنولوژی تازه به دست میآید. توجه به این موارد برای در صحنه ماندن مهم است. متاسفانه صنایع ایران امروز نه قابلیت پویا دارند و نه توان خلق قابلیت را.
مشایخی با اشاره به فواید مهم قابلیتهای پویا یادآور شد: داشتن قابلیتهای پویا درون بنگاه کمک میکند تا دانش و فناوریهای جدید را که در دانشگاه ها، مراکز تحقیقاتی و صنایع مختلف وجود دارند درک و هضم کند و مورد استفاده قرار دهد. یک سازمان نادان نمیداند چهچیزی به کارش میآید. سازمانهایی که دارای قابلیت پویا هستند، ضمن فهم تحولات، سعی میکنند فناوریهای تازه را ابتدا به درون بنگاه منتقل و حتی در داخل فرآیندهای شرکت اجرایی و عملیاتی کنند. دلیل اینکه بنگاههای ایرانی توان رقابتی ندارند، عدمسرمایهگذاری روی قابلیتهای پویاست. طبیعتا، چون با دنیا ارتباط نداریم، مشارکت اندکی در حوزه دانش داریم و در پی ارتقای نیروی انسانی خود نیستیم، امکان جذب و تشخیص دانش را نداریم.
مشایخی افزایش ظرفیت جذب در صنایع ایران را در گرو حمایت از حقوق معنوی صاحبان تکنولوژی، تعاملات پیوسته با جهان و سرمایهگذاری روی قابلیتها دانست و گفت: همزمان با حرکت در درون صنعت، باید دولت نیز از صنایع پشتیبانی کند تا مزیت رقابتی در یک بخش ایجاد شود. در واقع ایجاد مزیت رقابتی نیازمند تلاش پیوسته و مداوم است. پایان بخش بحثهای مشایخی تاکید بر این نکته بود که منظور از فناوری نه فقط ادوات و تکنولوژیهای مربوط به تولید، بلکه مساله مدیریت و فناوری مدیریت است که فراتر از مفاهیم سخت روی تحول صنعتی اثر دارد.
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی، دیگر سخنران این کنگره علمی بود. حسن فارسیجانی، رئیس کنگره، در ابتدای این نشست با اشاره به مفهوم تولید در کلاس جهانی، کلیاتی درباره وضعیت ایران و جهان در این حوزه ارائه کرد. وی با یادآوری انقلابی بودن مفهوم مدیریت در کلاس جهانی، این سبک از مدیریت را همسو با انقلاب صنعتی چهارم دانست و گفت: عدماطمینان، پیچیدگی و عدمقطعیت ویژگی دنیای امروز است. در جریان انقلاب صنعتی چهارم سرعت، پیچیدگی، انعطاف پذیری، تغییر و نوآوری و تغییرات کانون تحولاتی خواهد بود؛ موردی که امروزه نهتنها استانداردهای تولید بلکه استانداردهای کیفیت زندگی مردم را ارتقا داده است. براین مبنا زیستن در کلاس جهانی نیازمند دولتی در کلاس جهانی است که از مدیرانی در کلاس جهانی برخوردار باشد. بدون داشتن نسلی از مدیران صاحب کلاس جهانی، دستیابی به اهداف جهانی امکان پذیر نخواهد بود؛ چرا که این افراد هستند که میتوانند با رویکردی جامع کنترل توسعه در دولت و سازمانها را در دست بگیرند.
دانشیار دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اهمیت این رویکرد در روندهای مدیریتی یک کشور، یک صنعت یا یک بنگاه، یادآور شد: هیچچیز بدتر و خطرناکتر از چسبیدن به کامیابیهای گذشته نیست. گذار از این رویه و ورود به محیط رقابتی بینالمللی باعث میشود تا نهتنها بتوان رقابت کرد بلکه بقا در آینده را نیز امکان پذیر ساخت. در این راستا، پیش فرضهای تصمیمگیری یک صنعتگر یا بنگاه صنعتی در کلاس جهانی چهار مورد کلی شامل توان و قدرت حضور در عرصه جهانی، پاسخگویی سریع به تحولات، تصمیم به افزایش سهم بازار و تصمیم به افزایش سودآوری و حیات و بقای پویاست.
استاد حوزه مدیریت صنعتی گفت: سازمان تجارت جهانی زمانی اعلام کرده بود در سال ۲۰۰۳ تنها ۳۰درصد تولید کل کشورهای جهان جنبه جهانی و بینالمللی داشته است. این عدد برای سال ۲۰۲۵ به ورای ۹۵درصد خواهد رسید؛ بنابراین در سالهای آتی، چه شرکت کوچک و متوسط باشد و چه بزرگ، ناچار به تعاملات جهانی است. این مسیر است که باعث میشود مدیریت در کلاس جهانی در بنگاه ایرانی محقق شود و پس از آن R&D، تولید محصول جدید یا طراحی متحول شود. به موازات این وضعیت نیز اندازه گیری عملکرد، استانداردها، زنجیره تامین، تکنولوژی، قابلیت اطمینان و کل ساختار بهینگی متحول میشود. هرگاه در این مقولهها استاندارد ما به استانداردهای جهانی برسد، مدیریت صنایع ما نیز به سطح جهانی خواهد رسید.
فارسیجانی با اشاره به هفتمولفه مدیریت در کلاس جهانی، یادآور شد: با دستیابی به مدیریت در کلاس جهانی، کیفیت بهتر میشود و به سطح بهترینها در داخل و خارج از کشور میرسد. هزینهها نیز به همین منوال کاهش یافته، انعطاف پذیری بیشتر میشود و نوآوری، زمانهای انتظار و نیز خدمات پس از فروش یا خدمات فروش به سطح رقابتی و جهانی خواهد رسید. وقتی این هفتبعد با هم و متوازن دیده شوند، رسیدن به کلاس جهانی ممکن خواهد شد. این پژوهشگر حوزه مدیریت در پایان تصریح کرد: تویوتا به مدد توجه به مدیریت در کلاس جهانی بود که توانست از خاکستر جنگ جهانی بلند شود و به رهبر بازار خودروی جهان تبدیل شود. امروز به مدد توجه به مدیریت جهانی بسیاری از شرکتها به حذف سیستمهای تعمیر و نگهداری یا سیستم کنترل کیفیت پس از تولید نائل آمده و بسیاری از هزینههای خود را کاسته اند. کاهش ۳۰تا ۶۰درصدی هزینه ها، کاهش ۶۰ تا ۸۵درصدی زمان تاخیرها، افت ۳۰ تا ۶۵درصدی فضا، کاهش ۳۰ تا ۶۵درصدی نیروی انسانی و افت ۱۰ تا ۲۵درصدی هزینه خرید از مهمترین نتایجی است که با اتخاذ رویکرد مدیریت در کلاس جهانی برای بنگاههای صنعتی قابل دسترسی است.
فارسیجانی تصریح کرد: با عنایت به این وضعیت امروز موقعیت بسیار خوبی برای کارآفرینان ایرانی به وجود آمده که در جهت دیجیتالی کردن، هوشمندسازی و بهبود محصولات صنایع کشور گام برداشته و بنگاههای فرسوده و قدیمی کشور را متحول سازند. یکپارچگی پویا، چشم انداز روشن و حضور الکترونیکی در عرصه جهانی سهفاز گذار حیاتی صنایع ایران به وضعیت مطلوب هستند.
سیدمهدی الوانی دیگر سخنران این همایش بود که به تشریح جایگاه مدیریت در ایران و اهمیت تربیت نسلی از مدیران ملی برای توسعه صنعتی کشور پرداخت. این استاد برجسته دانشگاه تهران با اشاره به وضعیت دانشگاهها و اثرگذاری آنها بر یافتن درمان برای دردهای جامعه به مشکلات نظام آمورشی کشور اشاره کرد و گفت: شاید بد نباشد به جای تربیت مدیرانی در کلاس جهانی، به فکر تربیت مدیرانی در تراز ایران باشیم که دردهای ایران را بفهمند و برای آنها راه حل مناسبی پیدا کنند. پرسش مهمی که باید مطرح کرد، این است که چه اندازه جامعه از شما مطالبه مدیران در کلاس جهانی دارد؟ وقتی جامعهای مطالبه کیفیت ندارد، میتوانید بهزور در ایرانخودرو یا هر شرکت دیگری سعی کنید محصولات باکیفیت تولید کنید؟ به نظر میرسد توجه انضمامی به علم و فهم آن در بستر اجتماعی امروز ایران سطحی بهتر از حل مسائل را برای ما به ارمغان میآورد. این مهم در گرو کنار هم قرار دادن علوم مختلف و توجه به جنبههای مختلف دانش برای حل مسائل است.
این دانشآموخته دانشگاه کالیفرنیای جنوبی با اشاره به وضعیت صنایع ایران گفت: امروز باید انگارههای ذهنی خود را تغییر دهیم. علوم به همراه هم میتوانند مسائل را حل کنند. علم، تکنیک و تکنولوژی را باید در بستر جامعه ایران به کار بست و فهمید. بی توجهی به بستر و توجه بیش از پیش به محتوا مثل این است که یک گیاه زیبا را بدون اینکه بدانیم در چه خاکی امکان رویش دارد، مورد توجه قرار دهیم؛ بنابراین اولا باید مسائل را در بستر جامعه و کل مجموعه جامعه دید؛ دوم اینکه جامعه باید پذیرای ما باشد. نمیشود عدهای فرهیخته و نخبه باشند و تودهها ناآگاه باشند و امکان تحول پیدا کرد. سومین مورد هم به دیدن علم در قالب مجموعهها برمیگردد و نه در سلولهای جدا از هم.
منبع: دنیای اقتصاد