تاریخ: ۰۹ مرداد ۱۴۰۱ ، ساعت ۱۹:۳۲
بازدید: ۸۹
کد خبر: ۲۶۹۷۴۶
سرویس خبر : اقتصاد و تجارت
هشدار یک اقتصاددان درباره تدوین برنامه هفتم؛

مومنی: ادای برنامه ریزی را در می‌آورند/ تنها راه چاره تمکین به علم جهت ایجاد عدالت است/ فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها را مجانی تقدیم کشور‌هایی می‌کنید که به آن‌ها استکبار جهانی می‌گویید

مومنی: ادای برنامه ریزی را در می‌آورند/ تنها راه چاره تمکین به علم جهت ایجاد عدالت است/ فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها را مجانی تقدیم کشور‌هایی می‌کنید که به آن‌ها استکبار جهانی می‌گویید
‌می‌متالز - «بخش زیادی از این جوانان به همان جا‌هایی می‌روند که شما به آن‌ها استکبار جهانی می‌گویید. یعنی به صورت مجانی به استکبار سرویس می‌دهید!»

به گزارش می‌متالز، فرشاد مومنی در سخنرانی خود با موضوع «واکاوی تجربه اقتصاد ایران در دهه ۹۰ و دلالت‌های آن برای آینده کشور» در مسجد میرنشانه کاشان گفت: شهید بهشتی می‌فرمایند هر وقت دیدید اوضاع و احوال یک جامعه‌ای خوب نیست و آن‌هایی که به دنبال چرایی این مسئله هستند به سراغ مسائل حاشیه‌ای می‌روند، فریب نخورید. ریشه اصلی آن نا بسامانی این است که سردمداران آن جامعه حاملان حق و عدل نیستند. این یک دریچه نجات دهنده است.

وی افزود: ما نیازمند هستیم راه نجات خود را پیدا کنیم. همه تجارب جهانی و ایرانی می‌گوید بهترین دریچه در این زمینه مبحث عدالت است. در سطح حکومت گران همه ادعا می‌کنند آمده اند که عدالت را رعایت کنند. هم در سطح توسعه و هم در معرفت دینی یک سری معیار‌ها برای تفکیک شعار‌ها از ادعا‌های واقعی وجود دارد. یکی از مهم‌ترین نکاتی که شهید بهشتی مطرح کرده اند این است که عدالت را با هدف استفاده ابزاری از دین، به حاشیه می‌رانند. حضرت علی (ع) در یکی از خطابه‌های خود به مردم می‌فرمایند در این سه سالی که من حکومت کرده ام، سه دستاورد قابل اعتنا حاصل شده است. می‌فرمایند اولین دستاورد این است که در کل پهنه‌های این سرزمین تحت حکومت من، هیچ فقیری شب را گرسنه سر به بالین نمی‌گذارد. ما امروز این مهم را رفع فقر می‌نامیم. حضرت علی (ع) همچنین می‌فرمایند در این سرزمین هیچ کسی نیست که شب را در یک محیط مسقف نخوابد. به بیان امروزی علاوه بر مساله فقر، مساله مسکن هم حل شده بود. در مورد دستاورد سوم امیرالمونین علی (ع) می‌فرمایند هیچکس نیست که دسترسی به آب گوارا و بهداشتی نداشته باشد. اگر ما به سیره مولا علی (ع) عمل کنیم از این گیجی که گرفتار آن شده ایم خلاص می‌شویم لذا اگر می‌خواهیم بفهمیم که چرا در این مسیر افتاده ایم، باید از دریچه عدالت به موضوع بنگریم.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: امسال سال تدوین برنامه هفتم توسعه است و پیش بینی تاسف بار من این است که ما همانند برنامه‌های قبلی، در برنامه هفتم ادای برنامه ریزی را در می‌آوریم. هیچ راه گریزی برای نجات ایران با شیوه برنامه ریزی کنونی نیست. ما بیشتر شاهد لاف زنی تا برنامه ریزی هستیم. شما کشور را به شرایطی رسانده اید که بی شمار بحران‌های کوچک و بزرگ شده دارد و مرتبا پیوند این بحران‌ها با هم در حال افزایش است. در چنین شرایطی شیوه اداره کشور بدون برنامه ریزی قطعا شکست است. مسائل کشور را به صورت جزیره‌ای و بدون برنامه مطرح می‌کنند و در تک تک آن‌ها نیز شکست می‌خورند. وقتی سند لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ تقدیم مجلس شد ما هشدار دادیم که شیوه‌های تامین هزینه‌های دولت و شیوه مالیات ستانی در این سند فاجعه ساز خواهد بود. با عدد و رقم و جزییات نشان دادیم که این‌ها بار اصلی فشار‌های مالیاتی را روی تولیدکننده‌ها و مردم گذاشته اند و معافیت‌های مالیاتی را به سمت غیر مولد‌ها کانالیزه کرده اند، اما عزیزان اعتنا نکردند در نتیجه شما الان می‌بینید در پایان چهار ماه از سال جاری ده مورد تناقض در عملکرد این‌ها مشاهده می‌کنید. برای مثال همان‌هایی که می‌گفتند توان تامین یارانه ۴۵ هزار تومانی را ندارند بعد از آن کاری که با نرخ ارز کردند مجبور شدند بگویند تا چندماه یک یارانه ۳۰۰ هزار تومانی هم پرداخت می‌کنند.

وی افزود: ما دهه ۱۳۹۰ را به این خاطر برای مرور تجربه‌ها انتخاب کرده ایم که بیخ گوشمان است و تقریبا همه این کسانی که الان سرکار هستند در آن دهه هم سمت‌هایی داشته اند. خیلی طنز تلخی است که اکنون عزیزان دنبال بانیان وضع موجود می‌گردند. در دهه ۹۰ چیزی حدود ۷۰۰ میلیارد دلار و هزاران میلیارد تومان از منابع بین نسلی کشور را هزینه کردند که برآیند آن این شده که در گزارشات رسمی نام آن را دهه از دست رفته گذاشته اند. یعنی جمع جبری نرخ رشد اقتصادی در این سال‌ها صفر بوده است لذا این دهه یک دهه برای عبرت آموزی است. اگر شما ارزیابی تحلیلی عالمانه راجع به این دهه از دست رفته نداشت باشید در معرض تکرار آن سیاست‌های فرصت سوز قرار می‌گیرید. وقتی وارد جزییات می‌شویم متوجه می‌شویم که روند‌های قهقرایی شکل و شمایل خیلی وحشتناک تری به خودش گرفته است. در حدود یک سوم از این دهه ما با یک پدیده استثنایی و بی سابقه‌ای مواجه شدیم مبنی بر اینکه سرمایه گذاری‌های صورت گرفته در ایران قادر به جبران استهلاک سرمایه‌های همان سال‌ها نبوده است. حداقل ۵ دلالت تحلیلی اقتصاد سیاسی تحت همین مساله وجود دارد که در چه شرایطی مردم انگیزه سرمایه گذاری را از دست می‌دهند؟ در شرایطی که دولت به جای ثبات در اقتصاد، بی ثباتی ایجاد کرده باشد. در سال ۱۳۹۰ سرمایه‌های خارج شده از ایران به ترکیه، به اندازه ۱۰ ساله قبل از آن صرف خرید خانه شده است. در همان سال قیمت مسکن در ایران بیش از ۲.۵ برابر افزایش پیدا کرد یعنی اگر این‌ها به جای سرمایه گذاری در ترکیه، در همینجا سرمایه گذاری می‌کردند، سود‌های غیرعادی می‌توانستند کسب کنند، اما شوک‌های آینده هراسانه باعث می‌شود سرمایه گذاران حتی از سود‌های کلان صرف نظر می‌کنند و ریسک سرمایه گذاری در یک کشورخارجی نه چندان امن برای خارجی‌ها را می‌پذیرند.

مومنی خاطرنشان کرد: در یک اقتصادی که جهت گیری‌های سیاست‌های اقتصادی دولت در جهت تنبیه فرودستان و تشویق دلال‌ها و سوداگران است، تعداد واسطه‌هایی که نیاز‌های مردم را به دست آن‌ها می‌رسانند افزایش می‌یابد و در هر رد و بدلی که صورت می‌گیرد یک ارزش صوری خلق می‌شود، اما در سرمایه گذاری‌ها نمی‌توان فریب داد، چون اگر یک چیزی را صد بار هم دست به دست کنید، سرمایه گذاری جدید نام نمی‌گیرد. این تلخی‌ها یک نکته امید بخش دارد مبنی بر اینکه اگر دولت به جای اینکه دنبال هم باندی‌های خود برود، به دامن علم پناه بیاورد. اگر دولت به علم تمکین کند می‌توان کشور را نجات داد. رکن دیگر ماجرا به رسمیت شناختن حقوق مردم است. وقتی شما در مشارکت سیاسی اختلال ایجاد می‌کنید و نام آن را یک دست کردن حکومت می‌گذارید، آثار آن در اقتصاد دیده می‌شود. در سه دهه گذشته که سیاست‌های اقتصادی کشور را به انحطاط برده، داده‌های سرشماری می‌گوید نزدیک به دو سوم از کل جمعیت در سنین فعالیت ایران، در تولید ملی هیچ نقشی ندارند. یکی از بزرگترین افتخارات جمهوری اسلامی این است که در این دوره روی انسان‌ها سرمایه گذاری کرده است. داده‌ها نشان می‌دهد در سال ۱۳۶۵ کل جمعیت دانشگاه دیده ما حدود ۱۸۰ هزار نفر بوده است، اما الان این رقم از مرز ۱۳ میلیون نفر عبور کرده است. یک حکومتی به همراه مردمش این همه سرمایه گذاری روی افزایش دانایی نیروی انسانی کرده است، اما رباخوار‌ها و دلال‌ها تقویت می‌شوند و، چون سرمایه گذاری نمیشود، این جوان‌ها کشور را ترک می‌کنند. تلخ‌تر این است که بخش زیادی از این جوانان به همان جا‌هایی می‌روند که شما به آن‌ها استکبار جهانی می‌گویید. یعنی به صورت مجانی به استکبار سرویس می‌دهی!

این اقتصاددان با بیان اینکه فهم نادرست از عدالت همه چیز را دستخوش تغییر می‌کند، گفت: به اسم خصوصی سازی سوبسید به یک افرادی بدهیم اشکالی ندارد؟! به اسم افزایش نرخ ارز، دارایی‌های ثروتمندان را بدون هیچ زحمتی چندبرابر کنی اشکال ندارد، اما اگر برای نان مردم سوبسید بدهی اشکال دارد و برخی را عصبانی می‌کند!

این‌ها همه به این خاطر است که از مدار عدالت خارج شده اند. ما در دهه ۹۰ با یک سقوط ۳۶ درصدی در درآمد سرانه مردم مواجه بودیم یعنی سفره مردم بیش از یک سوم کوچک شده است. برای اولین بار در این دهه، اندازه جمعیت فقیر ایران در سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ سه برابر شد. موتور فقیر سازی جامعه با سرعتی پمپاژ می‌کند که با شیوه‌های سنتی خیررسانی، نمی‌شود گره از کار فقرا بگشاییم. ما باید بفهمیم چه سیاست‌هایی اتخاذ کرده ایم که مارا به این روز انداخته است و همه این‌ها نیازمند گفتگو‌های ملی جدی است.

مومنی در پایان گفت: جایگاه جامعه‌ای که با چنین شرایطی روبرو می‌شود در روابط بین الملل هم متزلزل می‌شود. وقتی حکومت فشار‌های گوناگون به تولیدکنندگان می‌آورد، امنیت ملی را هم به خطر می‌اندازد. چه شده کشور‌هایی که تا چند سال پیش ما ان آن‌ها را به حساب نمی‌اوردیم الان برای ما شاخ و شانه می‌کشند؟! چکار کرده ایم که میانگین تورم ما در این ده ساله بیش از سه برابر میانگین تورم در عراق و افغانستان شده است؟! لذا جامعه‌ای که این چنین مشکلات زیادی دارد باید باب گفتگو‌های عالمانه را باز کند.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی جماران (جی پلاس)

مطالب مرتبط
عناوین برگزیده