به گزارش میمتالز، بازار سرمایه از ابتدای سال تاکنون با ترکیدن یک حباب همراه بوده و روزهای قرمز نیز در سال جاری کم نبوده است. این روند برای گروه خودرویی بازار سرمایه هم وجود داشته است. نوسان در بازار سرمایه و گروه خودرویی بسیار دیده شده و پیشبینی میشود گروه خودرویی دچار ریزش و رشد سریع پس از آن شود. این در حالی است که بسیاری معتقد بودند با افزایش قیمت خودرو توسط خودروساز، بازار سرمایه نیز منتفع شود و قیمت سهام این گروه رشد داشته باشد. اما بهنظر میرسد این افزایش قیمت تاثیری بر قیمت سهام خودروییها نداشته است. درخصوص وضعیت بازار سرمایه و گروه خودرویی طی سال جاری و سال آینده و تاثیر برجام بر صنعت خودرو و بازار سرمایه و همچنین وضعیت قیمتگذاری در حوزه خودرو، با محمدرضا فیروزجنگ، کارشناس بازارهای مالی و مدرس اقتصاد رفتاری به گفتگو پرداختیم. این کارشناس بازارهای مالی به تحلیل تکنیکال سهام گروه خودرویی پرداخته است و اظهار میکند؛ سهامداران این گروه بورسی نباید انتظار رشد قیمت سهم خودروسازان تا چندبرابر را داشته باشند.
بازار سرمایه از ابتدای سال تاکنون، دارای یک وضعیت نزولی در جهت تخلیه حباب بوده است؛ اما اتفاقاتی که در بورس رخ داد، یک حباب تورمی بزرگی ایجاد کرد. وقتی به مردم میگویید از یکمیلیون و ۱۳۰ هزار واحد تا ۲میلیون و ۸۰هزار واحد شاخص در حباب بوده است، تعجب میکنند.
در حبابهای تورمی هیجانی، میتوان فرآیند حبابهای بزرگتر را مشاهده کرد؛ این حباب باید تخلیه میشد.
اما درحالحاضر رفتاری که از بازار مشاهده میکنیم، باورپذیری دلار ۲۵ تا ۲۷هزارتومانی است، یعنی فعالان بازار سرمایه این عدد را باور کرده و زندگی روزمره مردم نیز بر پایه اقتصاد رفتاری، براساس دلار بیش از ۲۵ هزار تومان شکل گرفته است؛ بنابراین نمیتوان توقع دلار زیر ۲۵هزار تومان را داشت. چراکه اگر جامعه انتظار دلار ۱۰ تا ۱۵ هزار تومانی را داشته باشد، وارد رکود شدیدی میشود.
نتیجه این رکود، ورشکستگی بسیاری از بنگاههای اقتصادی است. چون با دلار ۲۵هزار تومان، واردات انجام شده، ضمن اینکه دولت نیز در بودجه، دلار را براساس نرخ ۲۳هزار تومان در نظر گرفته است.
گروه خودرویی اکنون در حال کفسازی است. اما یک نزول احتمالی ناپایدار برای این گروه پیشبینی میشود؛ یعنی یک نزول و یک برگشت سریع، حرکت شارپ نزولی و برگشت سریع به بالا برای این گروه رخ خواهد داد.
نکاتی که راجعبه مفاهیم زمانی بیان میشود، گاه ساختار ندارد. در نتیجه باید روی رفتار قیمت این بحث مطرح شود؛ درحالحاضر بازار نشان میدهد پایینتر از یک عدد، شاخص خودرویی معنا ندارد؛ بنابراین بازار، این عدد را بین ۲۲۶هزار تا ۲۵۰هزار اعلام کرده است. یعنی شکستن کف ۲۲۶هزار بسیار سخت است. اما اگر یک زمانی این کف شکسته شود، با شدت بسیار قدرتمندی به بالا برمیگردد؛ کفسازی صعود احتمالی شاخص خودرویی درحال انجام است. به این ترتیب، ابتدا شاخص گروه خودرو به ۲۲۵هزار و ۴۰۰واحد، سپس ۲۵۰هزار واحد و پس از آن احتمالا به ۲۸۰ هزار خواهد رسید، البته اگر این کفسازی انجام شود.
هدف نهایی در شاخص گروه خودرویی عدد ۳۷۱ هزار واحد خواهد بود؛ بنابراین نباید توقع داشته باشیم که شاخص خودروییها اعداد ۵۰۰ هزار واحد و ۶۰۰هزار واحد را با سرعت مشاهده کند.
بازار به یک تعادل منطقی خواهد رسید؛ یعنی بازار در حباب مثبت در سقف و حباب منفی در کف به یک تعادل میرسد و این حباب منفی در کف برای گروه خودرویی همانطور که عنوان شد، ۲۲۶هزار واحد تا ۲۵۰هزار واحد خواهد بود.
از ابتدای سال رفتاری را در بازار خودروییها شاهد بودهایم که میتوان گفت در دسته رفتارهای تعادلی بوده است؛ یعنی نوسانهای بیش از ۲۰ تا ۳۰ درصد را در گروه خودرویی مشاهده نکردهایم؛ بنابراین باید به سهامداران این گروه اعلام کرد؛ اگر میخواهید با سهام این گروه رفتار معاملهگرانه انجام دهید، باید همین نوسانات ۲۰ تا ۳۰ درصدی را توقع داشته باشید. یعنی اگر توقع دارید که ایرانخودرو از ۱۵۰تومان به ۹۰۰تومان برسد، توقع اشتباهی خواهد بود.
بخش زیادی از تحلیلها به اقتصاد کلان مربوط بوده؛ اقتصاد کلان از منظر سیاسی به اتفاقاتی که در حوزه بینالمللی رخ میدهد، مرتبط است. هرچند به باور من، اقتصاد ایران به برجام گره نخورده و پیش از آن، موضوع مدیریت داخلی مطرح است.
اما اگر اقتصاد کلان ما به سمت تثبیت حرکت کند، یعنی چه برجام شکل بگیرد یا نگیرد و چه نرخ دلار صعودی باشد یا نزولی، در هر دو صورت طی شش ماه یا یک سال آینده به یک ثبات خواهیم رسید. این ثبات شاید از تورم باشد که در این صورت، نرخ دلار هم به شدت افزایش پیدا خواهد کرد. در هر صورت بازار به یک عرضه و تقاضای تعادلی خواهد رسید. زمانیکه به این عرضه و تقاضای تعادلی دست پیدا کنیم، بنگاههای اقتصادی به سمت افزایش بهرهوری میروند؛ بنابراین اقتصاد هیجانی که ما در سالهای اخیر با آن مواجه بودهایم، وارد یک رکود میشود. پس از عبور از آن میتوانیم روی اقتصاد خرد کار کنیم؛ باتوجه به رفتارهایی که نمادهای خودروسازان ما در بورس نشان میدهند، «خساپا» در محدوده ۱.۶میلیارد دلار تثبیت خواهد شد و «خودرو» (نماد ایرانخودرو) نیز در محدوده ۲.۶میلیارد دلاری که بوده است، همچنان باقی میماند؛ بنابراین اگر برجام انجام نشود، یک صعود و سپس توقف را در دلار خواهیم داشت. اما اگر برجام امضا شود، یک نزول کوتاهمدت را خواهیم داشت و سپس قیمت دلار دوباره افزایش پیدا میکند و به ۲۵هزار تومان خواهد رسید.
باتوجه به اینکه خودروسازان ظرفیت رفتارهای توسعهای ندارند، قطعهسازان خود را توسعه خواهند داد. چراکه وضعیت نشان میدهد قطعهسازان به سمت اقتصاد مردمنهاد درحال حرکت هستند. برخی از این شرکتها، بورسی شده و وارد بازار مالی کشور میشوند. ضمن اینکه اگر برجام امضا شود، برخی قطعهسازان باتوجه به مذاکراتی که با شرکتهای خارجی داشتهاند، وارد زنجیره تامین این شرکتها در منطقه خاورمیانه خواهند شد. اگر این اتفاق رخ دهد، قطعهسازان نسبتبه خودروسازان، قطعا آینده بهتری را تجربه خواهند کرد.
علت مساله این است که خودروسازان کماکان خود را زیانده اعلام میکنند. خودروسازان گفتند که ما با این درصد افزایش، سربهسر خواهیم شد و تنها بخشی از زیان را جبران میکنیم. ضمن اینکه در این افزایش قیمت، همه محصولات گران نشده و صرفا برخی محصولات ۵درصد و برخی دیگر نیز ۲۵درصد گران شدند. اما درمجموع میتوان گفت این گروه با افزایش ۱۸ درصدی قیمتها مواجه شدند. ضمن اینکه مذاکرات هستهای نیز تا حدودی بازار سرمایه و دیگر بازارهای مالی منتهی به کالاهای سرمایهای را تحتتاثیر قرار میدهد. البته درعینحال کاهش نسبی و محدودی را در نرخ دلار مشاهده کردیم.
آزادسازی قیمت خودرو در صورتی منطقی است که همزمان با آن، واردات نیز انجام شود. به نظر من، در شرایط فعلی که تراز تجاری منفی است، واردات خودرو، چون جزو اولویتها نیست، نباید انجام شود، چون زمینهساز خروج ارز از کشور است.
همچنین قیمت خودرو باید متناسب با متقاضی تعریف شود؛ یعنی خودروساز باید آنقدر تولید داشته باشد که متقاضی بدون خودرو نداشته باشد، آن زمان میتواند قیمت را آزاد کند. البته باید مشاهده کرد اصولا خودروسازان قادر به مقاومت در این خصوص هستند یا خیر؟ اینکه ما بازار را انحصاری و سپس قیمت را آزاد کنیم و به خودروساز بگوییم «هرچقدر میخواهی تولید کن و با هر قیمتی که قادر بودی، به فروش برسان»، مشخص است با قیمت مرسدسبنز کلاس اس خودرو را به مردم میفروشند.
کفسازی قیمتها میتواند زمانبر شود؛ زمانبر بودن یعنی همان نوسانات ۲۵ تا ۳۰درصدی که معاملهگران این گروه میتوانند سود خود را از این نوسان برداشت کنند.
سهامداران اگر به نیت سرمایهگذاری میانمدت و دریافت سود به گروه خودرویی فکر میکنند، به نظر من اگر به سمت قطعهسازان حرکت کنند، نتیجه بهتری را مشاهده خواهند کرد.