به گزارش میمتالز، ابوالفضل میرحسینی از پیشتازان نوآوری و توسعه فناوری حوزه معدن با خبرنگار خبرگزاری موج یزد، درباره ورود فناوری به معادن به عنوان حلقهای از زنجیره توسعه پایدار به گفتگو نشسته است.
توسعه پایدار از سال ۲۰۱۵ بیشتر در کانون توجه جهانی قرار گرفته و سند آن در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسیده است. این سند شامل ۱۷ هدف کلان و نزدیک به ۱۷۰ هدف خرد بوده که از ابتدای سال ۲۰۱۶ لازمالاجرا است.
با نگاهی به اهداف توسعه پایدار که شامل مواردی همچون پایان دادن به فقر، زندگی سالم و ارتقاء رفاه، آموزش باکیفیت، در دسترس بودن آب سالم، دسترسی به انرژی پاک، رشد اقتصادی پایدار و ... است، میتوان مواردی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم با حوزه معدنکاری ارتباط دارد را تعیین کرد. گرچه معدن به دلیل تأمین تقریبا تمام بخشهای اقتصادی کشور میتواند در تمام اهداف ۱۷ گانه توسعه پایدار مطرح باشد اما، میتوان به طور مشخص در راستای دستیابی به اهداف کلانی، چون رشد اقتصادی پایدار، ارتقای زیرساختهای تابآوری و صنعتی فراگیر، الگوی تولید و مصرف پایدار و ارتقای اکوسیستم و جلوگیری از نابودی تنوع زیستی قدم برداشت. به نظر میرسد با توجه به شرایط درآمدی معادن در کشور، سرمایهگذاری در زیرساختهای تاب آور و صنعتی مهمترین گام در راستای توسعه پایدار باشد.
به نظر میرسد بتوان با استفاده از فناوریهای نوین رسیدن به اهداف توسعه پایدار را تسریع کرد. لازم به ذکر است که در مباحث نظامهای نوآوری، پارادایم سوم نوآوری با اهداف توسعه پایدار سازمان ملل منطبق شده و عملا نوآوریها و توسعه فناوری نیز در همین بستر ایجاد میشود. برگردیم به صحبت اصلی، فناوری در حوزه معدن میتواند از طریق تعریف پروژههای زیرساختی همچون هوشمندسازی در بخشهایی مثل مصرف منابع و ارتقای سلامتی و زندگی سالم، به دستیابی به اهداف توسعه پایدار کمک کند. اجازه بدهید با مثالی این مساله را تشریح کنم. بر اساس مطالعات انجام شده، در کشورهای پیشرفته همچون استرالیا، کانادا، شیلی و ایالات متحده، با به کارگیری فناوری و حرکت در راستای هوشمندسازی معادن، مصرف انرژی به صورت قابلتوجهی کاهش یافته است. همچنین، با استفاده از فناوری کنترل از راه دور و تجهیزات خودران، در ابتدا زیرساختهای فناوری اطلاعات به توسعه بالایی رسیده و در گام بعد منجر به کاهش آسیبهای اجتماعی و آسیبهای روحی و جسمی به دلیل فعالیت در معادن شده است. از طرفی معادن در راستای تولید انرژی پایدار قدم برداشتهاند که از دو جهت یعنی کاهش مصرف سوختهای فسیلی و کاهش اثرات زیستمحیطی به اهداف توسعه پایدار کمک میکند. در این کشورها، حتی پا را فراتر گذاشته و به دنبال رسیدن به هدف کربن صفر در معادن هستند.
معادن ایران را میتوان از چند جنبه مورد بررسی قرار داد و اینکه چه تعریفی از فناوری و چه سطحی از فناوری مدنظر باشد، پاسخهای متفاوتی خواهد داشت. اگر با استانداردهای جهانی و بینالمللی به سطح فناوری در معادن ایران نگاه شود، در سطوح اولیه فناوری به صورت خاص در معادن بزرگ کشور قرار داریم به این معنا که چند دهه با سطح فناوری جهانی فاصله داریم. اما اگر با شرایط خاص کشور و مسائل تحریمهای بینالمللی و مشکلات کلان اقتصادی به این موضوع نگاه کنیم، به دلیل عدم دسترسی به تجهیزات و ماشینآلات به روز در معادن، عمده فعالیتهای فناورانه به مبحث بهینهسازی و استفاده بهینه از تجهیزات معطوف بوده است. از این دیدگاه، شرایط تا حدی تعدیل شده و میتوان امیدوار بود که معادن بزرگ کشور به این فناوریها مجهز شوند. برای مثال معادن بزرگ کشور همچون چادرملو، گل گهر و سرچشمه خود را مجهز به سیستمهای مانیتورینگ و دیسپچینگ نموده و از جهت بهرهوری تجهیزات و منابع شرایط خود را بهبود بخشیده و از جنبه میزان تولید و افزایش درآمد به شرایط مساعدی رسیدهاند.
اما در پاسخ به بخش دوم سوال، به نظر میرسد اگر ارادهای در سازمانهای بالادستی و تصمیمگیر کشور در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در معادن وجود داشته باشد، فناوریهای نوین میتواند به خوبی در خدمت این اهداف باشد. هوشمندسازی معدن به صورت همهجانبه تمام زنجیره فعالیتهای معدن را در بر میگیرد به نحوی که علاوه بر نظارت و پایش دقیق مصارف در بخشهای آب و انرژی و رسیدن به نقطه بهینه مصرف، راهکارهای جایگزین و روشهای بهینه و گلوگاههای مصرف مشخص شده و الگوی تولید و مصرف پایدار حاصل میشود. در بخشهای ایمنی که هم از نظر زیستمحیطی حائز اهمیت است و هم از نظر نیروی انسانی، فناوری کمک قابلتوجهی را ارائه کرده است که در کشور هم میتوان با حرکت در این راستا، معادن را با حداقل آسیبهای محیطزیستی و انسانی اداره کرد.
اکتشاف، بهرهبرداری و توسعه معادن در آینده به طور جدی با هوشمندسازی و توسعه فناوری گره خورده است. بخش معدن و زنجیره بالادست و پاییندست آن گردش مالی بزرگ و سهم گستردهای در تولید ناخالص ملی دارد. کوچکترین نوآوری میتواند به صرفهجویی میلیاردها تومان منجر شود و دیگر نمیشود معادن را با روشهای سنتی اداره کرد. معمولا وقتی صحبت از تقاضا و مصرف فناوری میشود، گفته میشود که باید خرید و استفاده از فناوری را فرهنگسازی کرد. اما مشکل این است که این جمله سالهاست گفته میشود و نمیدانیم چرا هیچ موقع این فرهنگسازی انجام نشده و به نتیجه نمیرسد. به نظر میرسد نقش دولت در فعالسازی سمت تقاضا جدی است. شرکتهای دانشبنیان و محصولات آنها باید مورد اعتماد معادن قرار گرفته و استفاده شوند. دولت باید با استفاده از بستههای سیاستی تشویقی و تنبیهی، مدیران معدنی کشور را در راستای خرید و استفاده جدی از محصولات فناورانه به تحرک وا دارد.
همچنین دانشگاهها و مراکز علمی باید برای مقوله معدن هوشمند، سرفصل جدید بین رشتهای تعریف کنند. این موضوع ظرفیت بکارگیری فارغالتحصیلان بیشتر رشتههای فنی و مهندسی و مدیریت را دارد. الان مهمترین مشکل اجرا و تکمیل پروژههای معدن هوشمند، بحث تیمسازی و فارغالتحصیلان آشنا و توانمند در این حوزه است. همچنین مراکز پژوهشی و دانشکدههای معدنی، طرحهای پژوهشی و پایاننامههای خود را در این زمینه جهت بدهند. از آنجا که این مباحث بین رشتهای هستند، همکاری آموزشی و پژوهشی دانشکدههای مختلف اهمیت دارد.
در حال حاضر پیادهسازی سامانه مانیتورینگ و دیسپچینگ شرکت بیستون کویر یزد فقط در معدن چادرملو بر اساس نامه تأیید معدن منجر به بیش از ۱۵ درصد افزایش تولید، و همین مقدار کاهش مصرف سوخت و بسیاری نتایج دیگر شده است. این نتایج حاصل اعتماد یک مدیر معدنی در یک دهه قبل بود. اگر طرح هوشمندسازی معادن به طور کامل اجرا شود، صرفهجویی عظیم خواهد بود؛ بنابراین مهمترین انتظار از معادن اعتماد به شرکتهای دانشبنیان و محصولات نوآورانه آنهاست.
مراکز نوآوری و شرکتهای دانشبنیان باید فرآیندی نگاه کنند و به توسعه و ارتقای کل زنجیره بیاندیشند. محصولات و خدمات فناورانه باید ارتقای بهرهوری در سرتاسر زنجیره معدن را پوشش دهند. الگوبرداری از کشورهای پیشرفته در این حوزه، همکاری با دانشگاهها و مراکز پژوهشی، کمی سازی اثربخشی نتایج فناوریهای توسعهیافته برای معادن از جمله سرفصلهای اقدامات مهم این مراکز است.
بحث هوشمندسازی را میشود در ۵ سطح مطرح کرد. سطح اول این است که شما بتوانید با طراحی و استقرار سامانههای نرمافزاری و سختافزاری، دادههای حاصل از فعالیتهای روزانه را در معادن و صنایع به صورت خودکار جمعآوری، توصیف و پایش کنید و در واقع، همواره و هر لحظه جدیدترین اطلاعات را در اختیار مدیران قرار دهید. سطح دوم این است که این انباره دادههای گسترده را با استفاده از انواع روشهای علمی تحلیل کنید و برای مقاصدی مانند پیشبینیها استفاده کنید. در واقع، سطح دوم به مدیران نگاه به آینده میدهد. سطح سوم هوشمندسازی، ارائه راهکارهای هوشمند برای تصمیمگیری است. یعنی شما از نتایج سطح دوم استفاده کنید و با استفاده از سامانههای تحلیلی، محصولات و خدماتی به مدیران ارائه کنید که نقش سیستمهای پشتیبان تصمیم و سیستمهای خبره را بازی کنند. سطح چهارم هوشمندسازی، به خودکارسازی عملیات مربوط میشود. برای مثال این که شما بتوانید ماشینآلات خودران معدنی داشته باشید. در نهایت، در سطح پنجم شما میتوانید مدیریت و کنترل هوشمند از راه دور کلیه فعالیتها را انجام دهید. در برخی معادن دنیا توسط شرکتهایی مانند ریوتینتو، سطوح چهارم و پنجم هوشمندسازی نیز عملا محقق شده است.
از دیدگاه دیگر، در زنجیره فعالیتهای معدنی، ما بخشهای اکتشاف، استخراج، فرآوری و صنایع پاییندست مانند فولاد و گندله سازی را داریم. اینکه بتوانید ۵ سطح هوشمندسازی فوق را در این زنجیره به طور کامل پیادهسازی کنید، با توجه به شرایط حال حاضر کشور ما بحثی اساسی و طولانی مدت است.
مرکز توسعه پس از تجربه یک دهه فعالیت در حوزه نوآوری و توسعه فناوری با همکاری شرکتهای فناور و دانشبنیان فعال در حوزه معدنی و صنایع معدنی با هدف تکمیل زنجیره نوآوری و توسعه فناوری تأسیس شده است. با مرور فعالیتهای انجام شده، مرکز توسعه دیاکو در قالب ۸ شرکت موفق شده است فناوریهای مختلفی را بومیسازی نمایند. از جمله این فناوریها میتوان سیستم مانیتورینگ و دیسپچینگ در بخش عملیات معدنکاری، سیستمهای کنترل و جلوگیری از تصادف، سیستمهای راداری کنترل جابجایی، سامانه کنترل مصرف سوخت و آب و خدمات فنی ماشینآلات را نام برد. علاوه بر این، توسعه سامانه اسکادا بومی به عنوان یک سیستم کنترل خودکار صنعتی و سیستم هدایت عملیات تولید صنعتی از جمله این موارد است. بخش دیگری از فعالیتهای مجموعه ایجاد زیرساختهای تولید ماشینآلات معدنی در زمینه انفجار و تجهیزات کمکی و الحاقی است به نحوی که ساخت استمینگتراک، آنفوتراک، و امولشنتراک و ساخت انواع هندلر شامل تایرهندلر و استروتهندلر برای تعمیر ماشینآلات سنگین معدنی، از جمله دستاورهای با اهمیت این مجموعه است.
این مرکز و شرکتهای آن تاکنون از پیشروان توسعه فناوری در معادن و صنایع وابسته در کشور بودهاند. اگر دهه اول فعالیت این مرکز، دوره راهاندازی و کسب جایگاه در حوزه نوآوری و بازار باشد، چشمانداز مرکز برای دهه دوم فعالیت این است که با استفاده از تمام ظرفیتهای ممکن، ضمن حفظ پیشرانی، توسعه شتابان حول سه طرح راهبردی معدن هوشمند، کارخانه هوشمند و بومیسازی و نوسازی تجهیزات معدنی با مشارکت بازیگران کلیدی در بخشهای مختلف خصوصی و دولتی و مراکز علمی و نوآوری است.
به این موضوع میتواند از هر سه جنبه توسعه پایدار توجه کرد. از یک دیدگاه کلان، معادن و صنایع معدنی هر کشور جزو بخشهای بالادستی و تأمینکننده انواع زنجیرههای بزرگ اقتصادی آن کشور محسوب میشوند. در واقع، سایر بخشهای اقتصادی کشور مشتری این بخش محسوب میشوند. تجربیات جهانی متعدد در کشورهای صاحب معدن و فناوریهای معدنی نشان داده است که بکارگیری گسترده و با برنامه فناوری در بخشهای مختلف زنجیره معدنی، میتواند به جنبههای متعدد اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی کمک شایانی نماید.
از دیدگاه اقتصادی، بکارگیری فناوری میتواند باعث صرفه جوییهای متعدد در معادن و صنایع معدنی شده و در نتیجه قیمت تمامشده مواد معدنی و فرآوری آن را کاهش داده و کیفیت مواد معدنی و محصولات فرآوری شده را افزایش دهد. این موضوع، اثرات اقتصادی دو جانبه قابلتوجهی هم برای معادن و صنایع معدنی در جایگاه تولیدکننده و هم برای مشتریان آنها مانند کارخانههای فولاد به عنوان مصرفکننده دارد.
از دیدگاه اجتماعی، توسعه فناوری و هوشمندسازی کمک میکند نقش نیروی انسانی اپراتوری در معادن و صنایع معدنی که معمولا جزو حوزههای کاری سخت و زیان آور و همراه با خطرات جسمی و روحی محسوب میشوند، کاهش یابد. همچنین به فعال شدن واحدهای تحقیق و توسعه معادن و شرکتهای دانشبنیان که نیازمند نیروی انسانی دانشی هستند کمک میکند. از این دیدگاه معادن و نقش آنها در توسعه اجتماعی کشور پررنگتر خواهد شد.
از دیدگاه زیستمحیطی، بکارگیری فناوری در فرآیندهای اکتشاف تا استخراج و فرآوری میتواند ضمن کاهش مصرف منابع آب و انرژی، اثرات زیستمحیطی نامطلوب فعالیتهای معدنی به ویژه روی مناطق نزدیک به آنها را تا حد زیادی کاهش دهد.
سرمایه پایدار تحقیق و توسعه در هر بخشی از جمله معدن با مشارکت فعال هر دو سمت تقاضا (هولدینگهای بزرگ معدنی، معادن و صنایع معدنی) و عرضه (شرکتهای فناور و دانشبنیان و مراکز نوآوری مرتبط) و همراهی و حمایت مالی اولیه دولت شکل میگیرد. تجربه خوبی که در راهاندازی صندوقهای پژوهش و فناوری در کشور داشتیم میتواند برای راهاندازی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر توسعه فناوری با مشارکت حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصدی دولت (عمدتا معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و یا صندوق نوآوری و شکوفایی و صندوق توسعه ملی) و ۷۰ درصدی بخش خصوصی در هر دو سمت عرضه و تقاضا بکار گرفته شود. وظیفه اصلی این صندوقها اهرم کردن منابع در راستای تأمین مالی توسعه فناوری است. برای مثال، صندوقی با ۱۰۰ میلیارد تومان سرمایه میتواند تا هزار میلیارد تومان خدمات ارائه نماید. البته توسعه فناوری ریسک دارد و بخش خصوصی باید انتظار سودآوری معقول و بلندمدت از این شرکتهای سرمایهگذاری داشته باشد و اجازه دهد تا ۳ سال اول منابع مالی به صورت خطرپذیر، اما به صورت هدفمند هزینه شود تا در ادامه بازدهی لازم را داشته باشد. ضمن اینکه این شرکت سرمایهگذاری میتواند با تشکیل سبدی از پروژههای تحقیق و توسعه، ریسک سرمایه گذاری را منطقی نماید.
منبع: خبرگزاری موج