به گزارش میمتالز، اشکان زودفکر، کارشناس بازار سرمایه در رابطه با وجود همگرایی بین نرخ ارز آزاد و قیمت سهام گفت: در اکثر اوقات همگرایی بین قیمت نرخ ارز آزاد و قیمت سهام در بازار وجود داشته است و این همگرایی باعث شده که نقدینگی از بازار سرمایه به بازارهای رقیب موازی انتقال پیدا نکرده و در نتیجه توازن بین نقدینگی در این بازارها حفظ شود.
وی افزود: این موضوع که چرا در شرایط فعلی و با وجود افزایش قیمت ارز، قیمت سهام پایین مانده و بازار سرمایه دچار خروج نقدینگی شده، موضوعی مهم و قابل بررسی است.
این کارشناس عنوان کرد: ارزش ذاتی سهام شرکتهای بازار سرمایه از ۲ قسمت، داراییها و سود با کیفیتی که این شرکتها میسازند تشکیل میشود.
به گفته زودفکر، در قسمت مربوط به داراییهای این شرکتها، با افزایش قیمت ارز، انتظارات تورمی ایجاد میشود؛ به طوری که قیمت داراییهای این شرکتها بالا رفته و به تبع آن افزایش قیمت سهم دور از انتظار نیست. ولی در قسمت دوم که قسمت اصلی و مد نظر اقتصاد و مربوط به کارکرد و سود این شرکتهاست مساله پیچیدهتر است. در این بخش شرکتها به دو دسته شرکتهای مصرف کننده ارز و شرکتهای تولیدکننده و یا فروشنده ارز تقسیم میشوند.
زودفکر با اشاره به اینکه گروه اول، گروه کوچکی در بورس بوده و اکثر آنها صنایع تبدیلی هستند که کالایی را وارد و با اعمال تغییراتی بفروش میرسانند و یا در مواد پایه تغییراتی اعمال و ایجاد ارزش افزوده مینمایند ادامه داد: مساله اینجاست که این شرکتها تنها درصد کوچکی از شرکتهای بورسی را تشکیل میدهند و این در حالی است که شاکله اصلی بورس را شرکتهای زیرساختی و بالادستی صنعت کشور و شرکتهای بزرگ بورسی که عمدتا فروشنده ارز هستند و جزو گروه دوم هستند تشکیل میدهند، وقتی که سرمایهگذار بورسی میبیند ارز این شرکتها که در آنها سرمایهگذاری کرده به قیمت ۲۷ هزار تومان بفروش میرسد، ولی ارز در بازار آزاد و بازارهای موازی با قیمتهای به مراتب بیشتر فروش میرود، جهت حفظ ارزش پول خود اقدام به خروج سرمایه از بازار سرمایه و ورود به بازاهای موازی میکند تا از تورم عقب نمانده و ارزش دارایی خود را حفظ کند.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که بالا یا پایین رفتن نرخ ارز چه تأثیری بر عملکرد شرکتهای تولیدی دارد؟، اظهار کرد: زمانی که سرمایهگذار اقتصادی نتواند از بخش اصلی اقتصاد سود بگیرد به دنبال گرفتن سود از بخش تورمی است؛ بنابراین روی بخش تورمی سرمایهگذاری میکند و نتیجه ورود پول به بخش تورمی افزایش تورم و مشکلات عدیده اقتصادی در معیشت مردم است.
وی تاکید کرد: الزام ما به شرکتهای بورسی، فروش قیمت ارزهای یارانهای و با قیمت پایین است. با توجه به اینکه این شرکتها نمیتوانند به تورم واکنش نشان داده و از بازار تورم عقب میمانند، سرمایهگذار هم که نمیخواهد سرمایهاش از دست برود و درصدد است ارزش بازار و قدرت خرید پول وی حفظ شود، واکنش نشان داده و پول خود را از بازار اصلی و بازار بورس که تامین کننده شریان اقتصادی کشور است خارج و در بازارهای موازی وارد و اقدام به سفته بازی میکند.
زودفکر خاطرنشان کرد: مطلب مهمی که وجود دارد این است که وقتی قیمت ارز با قیمت سهام همگرایی دارد، با بالا رفتن قیمت ارز قیمت سهام هم بالا خواهد رفت و با پایین آمدن قیمت ارز قیمتها به تناسب کاهش مییابد، در حالی که در بازارهای سفته بازی این واکنش وجود ندارد.
به گفته وی؛ قیمت این بازارها با بالا رفتن قیمت ارز بالا میرود و با پایین برگشتن نرخ پایین برنمیگردد و منتظر میمانند تا تورم مجددا به آنها برسد! جالب اینکه با افزایش مجدد قیمت ارز مجددا قیمت در این بازارها افزایش مییابد و پلهای بالا رفتن قیمت در آنها و مقاومت نسبت به کاهش نرخ در بازارهای سفتهبازی به سرمایهگذارها این سیگنال را میدهد که این بازارها جای امنتری برای سرمایهگذاری هستند و این سیگنال اشتباه باید اصلاح شود.
وی تاکید کرد: اصلاح این سیگنال اشتباه با عدم التزام شرکتها به فروش تولید خود با قیمت دستوری و فروش ارز حاصل از صادرات به قیمت پایینتر از قیمت بازار به طور قطع در بلند مدت موجب تعادل در بازارها و همچنین کنترل تورمِ ناشی از حرکت سرمایه در بین بازارها خواهد شد.