به گزارش میمتالز، علی ناصریفر عنوان کرد: طی پنج ماه ابتدایی امسال، به شدت با نوسان قیمت ضایعات چدنی به عنوان ماده اولیه مورد استفاده در ریختهگری چدن مواجه بودیم. عمده ماده اولیه مورد نیاز ما، قراضه چدن است و از فروآلیاژها مانند فروسیلیس نیز در کورههای قوس الکتریکی استفاده میکنیم. به دنبال عدم صادرات فروآلیاژها در سال جاری، خوشبختانه قیمت این افزودنیهای مهم در سال جاری با ثبات همراه بود، اما روند افزایشی قیمت ضایعات تا پایان مرداد ماه، تولید مجموعه را مختل کرد و به مرور زمان شاهد کاهش و ثبات قیمت در بازار قراضه چدنی بودیم. در حال حاضر نیز قیمت ضایعات در سطح بازار کاهشی بوده و به حدود ۱۰ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم رسیده است.
وی در خصوص شرایط بازار قراضه چدنی در کشور، بیان کرد: در حالت کلی، بازار ضایعات داخلی متولی خاصی ندارد و سایتهایی که نسبت به قیمتگذاری قراضه چدنی به صورت روزانه و یا هفتگی اقدام میکنند، عموما بهرهبردار و منتفع از قیمت آن هستند. مشخص نیست که قیمتگذاری ضایعات بر چه اساسی در این سایتها انجام میشود و گاهی اوقات قیمت قراضه همزمان با نوسان نرخ ارز رشد پیدا میکند و گاهی نیز روند معکوس دارد. این مسئله منجر به ایجاد یک سری نابهسامانیها در بازار و همچنین عملکرد واحدهای کوچکمقیاس میشود. برای مثال، ما نمیتوانیم نسبت به عقد قرارداد در بلندمدت اقدام کنیم و چشمانداز ما در نهایت به صورت یک ماهه در کوتاهمدت خواهد بود که در نهایت به نگرانیهایی برای تولیدکننده و همچنین مشتریان محصولات تولیدی خواهد انجامید؛ چراکه نوسان قیمت، برای مشتری قابل هضم نیست و ما موظف به تامین قطعات سفارش داده شده که بیشتر خودرویی هستند، در زمان مقرر هستیم.
مدیرعامل شرکت بهساز فولاد تهران اضافه کرد: از سوی دیگر، واردات قراضه چدنی نیز به داخل صورت نمیپذیرد و کشورهای همسایه مانند عراق و ترکیه، تمایلی به صادرات ضایعات خود ندارند. با توجه به تجربهای که به دنبال حضور در کشور آذربایجان کسب کردهایم، متوجه شدیم ضایعات چدنی در این کشور قیمت چندانی ندارد و افراد به هر نحوی به دنبال فروش این ضایعات هستند، اما با این وجود، باز هم نسبت به صادرات قراضه خود به سایر کشورها ممانعت میکنند و علیرغم نبود دانش و تکنولوژی کافی، به دنبال بازیافت ضایعات و استفاده دوباره از آن هستند.
ناصریفر در ارتباط با ضرورت تامین سرمایه در گردش، مطرح کرد: نوسان قیمت مواد اولیه، منجر به افزایش سرمایه در گردش شرکتها از یک سو و کاهش سودآوری واحدهای تولیدی از سوی دیگر شده است؛ چراکه سود حاصل از تولید و فروش جاری ماهیانه و همچنین سالیان گذشته، به میزان سرمایه در گردش ماههای بعدی افزوده و مانع از رشد و توسعه واحد تولیدی میشود. یک شرکت زمانی با پیشرفت همراه خواهد شد که بتواند سود حاصل از تولید و فروش را در بخشهای مختلف اعم از سختافزاری، تعمیرات و نگهداری تجهیزات و ماشینآلات و... هزینه کند، اما متاسفانه این اتفاق برای واحدهای تولیدی کوچک مانند بهساز فولاد تهران که با ظرفیت حداکثر دو تا سه هزار تن در سال مشغول فعالیتند و به نوعی روی پاهای خود ایستادهاند، رخ نداده است.
وی در همین راستا ادامه داد: ما امیدوار هستیم بتوانیم در ادامه با کسب سودآوری لازم، در راستای اجرای طرحهای توسعهای قدم برداریم و تجهیزات موجود را بهروزرسانی کنیم؛ چراکه اگر تولیدکنندهای موفق به اجرای این مهم نشود، پس از گذشت سه تا چهار سال، با خط تولید مستهلک روبهرو خواهد شد و توان تولید خود را از دست خواهد داد.
مدیرعامل شرکت بهساز فولاد تهران در ادامه به نوسان قیمت فروآلیاژها در سال گذشته اشاره کرد و گفت: صادرات فروآلیاژ در سال پیش به یک باره پس از رفع محدودیتهای کرونایی شدت گرفت و تولیدکنندگان این مواد افزودنی، توجهی به بازار داخلی نداشتند که همین مسئله منجر به افزایش بیرویه قیمت شد. برای مثال، قیمت فروسیلیس در سال گذشته به حدود ۱۱۰ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم رسید؛ در حالی که همین محصول در سال جاری، ۴۲ هزار تومان به ازای هر کیلوگرم قیمتگذاری شد. متاسفانه نظارت کافی جهت تامین نیاز واحدهای داخلی به انواع فروآلیاژ اعم از فروسیلیس، فرومنگنز و فرومنیزیم در سال پیش وجود نداشت و عملکرد بعضی تولیدکنندگان فروآلیاژ نیز با کاستیهایی در این زمینه همراه بود. در واقع بهانه آنها، پیشفروش ۶ ماهه محصولات تولیدی و عدم تامین نیاز واحدهای داخلی بود؛ در حالی که ما شاهد مازاد تولید این محصولات در داخل بودیم. این معضل به قدری شرایط تولید در سال گذشته را دشوار کرد که فولادسازان بزرگ کشور نیز نسبت به آن معترض شدند و در ادامه از صادرات فروآلیاژها جلوگیری به عمل آمد.
ناصریفر در خصوص نوسان قیمت حاملهای انرژی در بخش تولید، ابراز کرد: برق، عمده انرژی مورد نیاز در خط تولید مجوعه به شمار میآید؛ چراکه ما از کورههای قوس الکتریکی استفاده میکنیم. گاز مورد استفاده در خطوط قوس الکتریکی، CO۲ است که قیمت آن با افزایش بهای گاز شهری، حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ درصد طی ۱۸ ماه گذشته رشد پیدا کرده است. قیمت چسب سیلیکات نیز طی این مدت با افزایش همراه بوده و تمامی این مسائل، منجر به افزایش قیمت نهایی محصولات شده است. قیمت برق مصرفی واحدهای صنعتی، حدود ۸۰ تومان به ازای هرکیلووات ساعت در نظر گرفته شده است، اما همزمان با اعمال تعرفه و تبصرههای مختلف، این رقم به حدود ۳۰۰ تومان به ازای هرکیلووات ساعت افزایش خواهد یافت. متاسفانه دلیل مشخصی برای این مسئله وجود ندارد و قیمت برق مجموعه ما، حدود ۲.۵ برابر نسبت به مدت مشابه سال قبل افزایش یافته است.
وی ضمن ابراز نگرانی از کاهش چشمگیر نیروهای انسانی در واحدهای ریختهگری، خاطرنشان کرد: به دنبال قطعی برق در تابستان سال جاری که به صورت یک روز طی هفته بود، ما ناچار به فعالیت در روز جمعه شدیم که این مسئله با چالشهایی در ارتباط با متقاعد کردن نیروی انسانی همراه شد. متاسفانه باید اعتراف کرد که نیروی انسانی، دیگر تمایل و انگیزهای برای فعالیت در واحدهای ریختهگری آن هم با حقوق هشت میلیون تومانی در ماه ندارد. در حال حاضر دو یا سه مجموعه ریختهگری در اشتهارد مشغول فعالیت هستند که ما نیز جزو آنها محسوب میشویم و حدود ۶ تا هفت ماه است که نسبت به ثبت آگهی استخدام مهندس متالورژ اقدام کردهایم، اما متاسفانه دریغ از اینکه یک مراجعهکننده داشته باشیم که این به نوعی یک فاجعه به شمار میآید؛ چراکه تعداد فارغالتحصیلان این رشته دانشگاهی در سطح استانهای تهران و البرز، حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر است و با این وجود، شاهد عدم تمایل به اشتغال در زمینههای شغلی مرتبط همچون ریختهگری هستیم.
این تولیدکننده قطعات چدنی با اشاره به قطع همکاری با خودروسازان، خاطرنشان کرد: ما از سابقه همکاری حدود ۲۰ ساله با خودروسازان کشور برخورداریم، اما حدود ۶ سال است که همکاری خود را به صورت مستقیم با صنعت خودروسازی قطع کردهایم. علت این مسئله نیز این بود که ما قراردادهای همکاری خود را ابتدای هرسال منعقد میکردیم، اما با توجه به نوسانات موجود در بازار خودرو، قیمتها در اواسط سال با افزایش همراه میشد و مورد قبول مدیران وقت قرار نمیگرفت و در پایان سال به مجموعه زیان مالی وارد میکرد. در حال حاضر نیز با عدم پرداخت به موقع مطالبات قطعهسازان از جانب خودروسازان کشور مواجه هستیم که این معضل منجر به از بین رفتن سود تولیدکنندگان و مشترکان شده است.
ناصریفر در پاسخ به این سوال مبنی بر اینکه در حال حاضر وضعیت بازار قطعات چدنی چگونه است، اظهار داشت: بازار محصولات چدنی تا پایان مهر ماه سال جاری با رکود همراه بود و در ادامه همزمان با اوجگیری نرخ ارز تا حدود ۳۵ هزار تومان، از رکود خارج شد، اما هماکنون به دلیل شرایط اجتماعی حاکم بر کشور، در برخی از استانها به ویژه غرب و جنوب شرقی کشور، با تعطیلی ۱۰۰ درصدی واحدهای تولیدی مواجه هستیم و هیچ خریدی از بازار تهران که به نوعی بازار مرجع نیز به شمار میآید، انجام نمیشود. در چنین شرایطی، نمیتوانیم آینده روشنی را برای ریختهگری فولاد و چدن متصور شویم و امیدواریم در ادامه شاهد بهبود شرایط و ازسرگیری تولید واحدهای تعطیل باشیم. معتقد هستیم که در این شرایط، تنها میتوانیم برای فردای خود برنامهریزی کنیم و چنین امکانی برای روز بعد از آن وجود ندارد.
وی در خصوص کورههای مورد استفاده در خط تولید مجموعه، بیان کرد: بخش عمدهای از تجهیزات مورد استفاده ساخت داخل و بخش دیگر نیز مونتاژ شده است. برای مثال، خازنها، مقاوتها و همچنین قطعات بردهای الکترونیکی که در تابلوبرق کوره استفاده میشود، تولید خارج هستند. عامل تاثیرگذار در این زمینه که باعث شده است تولیدکنندگان داخلی به واردات قطعات بیکیفیت چینی روی آورند، تحریم شناخته میشود و این معضل در خصوص ابزارآلات صنعتی مانند انواع بلبرینگها که مورد استفاده در اکثر تجهیزات و ماشینآلات است نیز وجود دارد. متاسفانه شاهد جولان قطعات یدکی بیکیفیت چینی در سطح بازار هستیم و این در حالی است که نمیتوانیم جنس اصلی را از تقلبی تشخصی دهیم که بر همین اساس در نبود حق انتخاب، چارهای جز تکیه بر شانس خود نداریم.
مدیرعامل شرکت بهساز فولاد تهران با بیان اینکه دریافت تسهیلات بانکی در بخش ریختهگری چدن صرفه اقتصادی ندارد، اذعان کرد: به نظر میرسد در چنین شرایطی، سرمایهگذاری در زمینه تولید صرفه اقتصادی نداشته باشد. معضل کمبود نیروی انسانی، به یک چالش اساسی در بخش تولید تبدیل شده که در کنار این چالش، میتوان به خرید انشعاب برق نیز اشاره کرد. متاسفانه طی ۱۰ تا ۱۲ سال گذشته، هیچ مجوزی جهت راهاندازی واحد جدید ریختهگری چدن و یا شمشریزی فولاد در البرز که جزو صنعتخیزترین استانهای کشور به شمار میآید، صادر نشده است. این مسئله حاکی از آن است که تمایل چندانی برای سرمایهگذاری در این زمینه در سطح استان وجود ندارد و ما هیچ رقیبی طی این سالها نداشتهایم. ضمن اینکه با کاهش چشمگیر نیروی انسانی طی این مدت مواجه شدهایم و با توجه به سختی کار در کارگاههای ریختهگری، انگیزه نیروهای تازهنفس و فارغالتحصیل نیز کاهش یافته است.
ناصریفر در پایان یادآور شد: صنایع سنگین در بخش خصوصی طی سالیان اخیر، مشتریان خود را از دست دادهاند و امکان سرمایهگذاری در این زمینه وجود ندارد. در چنین شرایطی، افراد به دنبال فعالیت در مشاغل غیرمولد مانند تاکسیهای اینترنتی و... جهت کسب درآمد بیشتر هستند و از سوی دیگر، کارفرمایان نیز قادر به تامین خواسته نیروهای انسانی جهت افزایش حقوق نیستند؛ اگرچه دستمزد کنونی نیز پاسخگوی نیاز اقتصادی و معیشتی افراد نیست و چارهای برای تولیدکنندگان جهت ادامه مسیر تولید با شرایط کنونی وجود ندارد. نیروهای انسانی شاغل در شرکت بهساز فولاد تهران، مدت طولانی است که در خدمت مجموعه بوده و از سابقه و انگیزه کافی برای ادامه فعالیت برخوردارند، اما نیروهای انسانی جوان، به هیچ وجه تمایل به فعالیت در واحدهای ریختهگری با چنین شرایطی را ندارند و امیدواریم این معضل در آینده نزدیک مرتفع شود.
منبع: فلزات آنلاین