به گزارش میمتالز، از نظر این فعال معدنی، ایران برعکس این کشورها، از درآمدهای منابع طبیعی خود در داخل بودجه استفاده میکند و این منابع خرج توسعه نمیشوند. به عقیده او هرچند ایران تولیدکننده بزرگی در حوزه معدن است و همواره در بین ۱۰کشور بزرگ تولیدکننده این حوزه قرار داشته؛ اما هیچگاه این تولید بالا، غرورآفرین نبوده است؛ زیرا سود حاصل، فاصله بسیار ناچیزی با هزینههای تولید دارد و اگر نرخ ارز در ایران نسبت به سایر کشورها بالا نبود، اصلا تولیدات معدنی در ایران صرفه نداشت و برابری نرخ ارز است که به صورت موقت، تولید محصولات معدنی در ایران را بهصرفه و سودآور میکند.
او میگوید: در ایران علم معدنکاری وجود دارد؛ اما ابزار و ماشینآلات پیشرفته و... خیر. در نتیجه همین امر نیز نمیتوان به تولیدات بالای معدنی در کشور مفتخر بود.
آمار و تجربه دنیا نشان میدهد، کشورهایی که سهم منابع طبیعی در آنها زیاد است، درگیر گردابی به نام نفرین منابع خواهند شد. در این کشورها هرچند درآمدهای زیادی در نتیجه فروش منابع طبیعی به دست میآید، اما هیچگاه این درآمدها به رفاه در جامعه و توسعه آن و در نتیجه رضایت عمومی منجر نمیشود و حتی نتیجه عکس نیز میدهد و در برخی از کشورهای با منابع طبیعی بالا، فقر گسترده رواج دارد. در اقتصاد از چنین پدیدهای با عنوان نفرین منابع یاد میشود. نفرین منابع اثرات سوئی بر کشور، اقتصاد و... خواهد داشت و خروج از آن نیز، امری ساده نیست.
همچنین مشاهدات تاکید میکند که بین وفور منابع و رشد اقتصادی رابطه منفی وجود دارد و غالب کشورهایی که منابع طبیعی بالایی دارند، رشد اقتصادی پایینی را شاهد هستند. بیماری هلندی، ضعف سرمایه انسانی، کمبود پس انداز و سرمایه گذاری فیزیکی، تاثیرپذیری اقتصاد این کشورها از شوکهای قیمتی و... از نتایجی هستند که کشورهای با منابع طبیعی بالا در نتیجه نفرین منابع شاهد خواهند بود. آیا همیشه به این صورت است و منابع بالا، نفرین منابع را به دنبال خواهند داشت؟ پاسخ منفی است. نکته جالب اینجاست که در کشورهای توسعه یافته، شاهد نفرین منابع نبوده ایم و درآمدهای حاصل از منابع طبیعی، این کشورها را با رشدهای اقتصادی منفی مواجه نکرده و حتی به رشد اقتصادی بیشتر این کشورها نیز انجامیده است. دلیل دو نتیجه متفاوت در این کشورها چیست؟
اقتصاددانان دلیل این امر را عدمورود درآمدهای حاصل از منابع طبیعی در بودجه میدانند. به عقیده آنان در کشورهای توسعهیافته، درآمدهای حاصل از مواد معدنی و طبیعی، صرف توسعه میشود و از این طریق معادن میتوانند راهی باشند تا کشور در دام نفرین منابع نیفتد. در این صورت کشورها نیز به سمت توسعه حرکت میکنند.
اما در ایران و سایر کشورهای کمتر توسعه یافته بهاین شکل نیست و تمام درآمدهای حاصل از منابع معدنی و... بهطور مستقیم وارد بودجه شده و به همین سبب است که چرخه شوم نفرین منابع در این کشورها را شاهد هستیم. «دنیایاقتصاد» برای تشریح بیشتر جزئیات به گفتگو با سید سهراب حسینی، فعال معدنی پرداخته است.
او گفت: نفرین منابع در برخی کشورها سبب میشود که شاهد درگیری افراد جامعه با یکدیگر و سهم خواهی آنان باشیم. در نتیجه در اقتصادی که افراد به دنبال سهم خواهی هستند و وابستگی به منابع وجود دارد، از تولید فاصله خواهیم گرفت. در این کشورها درآمدهای نفتی به تولید بیشتر و سرمایه گذاری منجر نمیشود و این موضوع، اقتصاد را به ضعف خواهد کشاند.
او ادامه داد: در اقتصادهای وابسته به منابع معدنی به شکلی که درآمدهای حاصل به تولید منجر نشود، افراد و دولتها محصولات خود را به صورت مواد اولیه خواهند فروخت. همچنین افزایش و کاهش قیمتها نیز ضعیفشدن اقتصاد را با دنبال دارد؛ چراکه قیمتها به صورت جهانی تعیین میشود و ممکن است در برهههایی خاص شاهد افزایش یا کاهش ناگهانی قیمتها باشیم.
افزایش و کاهش قیمتها در اقتصاد کشوری که تمام درآمدهایش به منابع طبیعی وابسته است، اختلال ایجاد خواهد کرد. در نتیجه تمام این صحبت ها، هرچه منابع طبیعی بیشتر در اولویت باشند، اقتصاد نیز شکنندهتر خواهد بود.
حسینی گفت: فنلاند، نروژ، کانادا و... نیز از منابع طبیعی استفاده میکنند. اما این موضوع در چنین کشورهایی به شکنندگی اقتصادی نینجامیده است.
سوالی که مطرح میشود این است که راز چنین اتفاقی چیست؟ پاسخ در نحوه استفاده این کشورها از منابع طبیعی نهفته است. این کشورها به نفرین منابع دچار نشدند؛ زیرا درآمدی را که از منابع طبیعی کسب کردند مستقل کردند و به بودجه وارد نکردند. به عبارت دیگر، این کشورها به بنگاه داری روی نیاوردند و به جای آن بر درست استفاده شدن منابع معدنی نظارت کردند.
این فعال معدنی توضیح داد: در این کشورها درآمدهای حاصل از مواد معدنی و... صرف توسعه، آموزش نیروی انسانی متخصص، آموزش عمومی و... میشود. یک نسل متفکر حرفهای در نتیجه چنین سیاستی به وجود آمد و در نهایت حضور افرادی که سهم خواهی میکردند، به حداقل رسید. در این کشورها برای مثال، پولهای حاصل از مواد معدنی و... صرف واردات ماشینآلات سنگین و... میشود. این ماشینآلات خود سرمایهای بود برای آنکه کسبوکارهای جدید رشد کنند. در هر شاخه معدنی نیز محصولات پاییندست به محصولات دیگری تبدیل شدند؛ یعنی محصول اولیه به محصول ثانویه تبدیل شد. حتی محصول ثانویه هم گاه به چرخه سوم و چهارم و... میرفت و فروش مواد اولیه به صورت خام انجام نمیشد. برای مثال اگر سنگآهن استخراج میشود، محصول بهطور مستقیم صادر نشده و از آن برای تولید محصول دوم، سوم، چهارم و... بهره گرفته شد و این منابع وارد زنجیره تولید شدند.
حسینی افزود: مساله دیگر بودجه است. در این کشورها، بودجه به مالیات، فروش، تولید و... وابسته است؛ نه درآمدهای حاصل از مواد معدنی، نفتی، گازی و سایر منابع طبیعی. اما در ایران و کشورهایی که به نفرین منابع دچار شده اند، بهاین شکل نیست. زمانی که کسری بودجه داریم، اولین راهحل، فروش و صادرات بیشتر منابع طبیعی است. طبیعتا در چنین اقتصادی، بودجه کاملا به منابع وابسته است و منابع هستند که سرنوشت اقتصاد را رقم میزنند.
این فعال معدنی تاکید کرد: ایران کشوری است که تنوع منابع طبیعی و مواد معدنی بالایی دارد و همواره رتبههای بالایی را در تولید مواد معدنی داشته است. اما این میزان تولید بالا سبب نشده که بگوییم ایران در این حوزهها شرایط بسیار خوبی دارد؛ زیرا منابع در کشور بهینه استخراج نمیشود و تولید بسیاری از مواد معدنی حتی غیراقتصادی است. اما برابری قیمت دلار مانع فهم این موضوع میشود. برای مثال فرض کنید قیمت تولید هر تن سنگآهن، ۱۰۰دلار است. زمان فروش، تولیدکننده تنها ۱۰دلار سود خواهد کرد. این ۱۰دلار، ۱۰درصد از هزینههای تولید است و در هیچ کجای دنیا اقتصادی نیست.
حسینی گفت: در ایران، کاهش ارزش پول ملی، سبب شده است تا این ۱۰درصد سود از نظر ریالی، اقتصادی به نظر بیاید، ولی اینطور نیست. ما در کشور، بهینه تولید نمیکنیم. ماشینآلات جدید نداریم. علم معدنکاری در کشور وجود دارد. ولی ماشینآلات و... برای بهره بردن از این علم وجود ندارد.
منبع: دنیای اقتصاد