به گزارش می متالز، باطلههای مواد بر اساس نوع ماده معدنی، روش فرآوری و ظرفیت تولید، متفاوت هستند. متاسفانه در ایران هیچ گونه تفکیکی در این زمینه انجام نشده و یک نسخه برای تمام سدها پیچیده میشود. این مواد در صورت کنترل نشدن، در سطح وسیعی منتشر شده و سبب آلایندگی آبهای سطحی و زیرزمینی و جو میشوند. تنها شیوهنامه موجود درحالحاضر راهنمای طراحی، ساخت و بهرهبرداری از سدهای پسماند تهیه شده از سوی سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در سال۱۳۹۴ است و در دیگر کشورها بر اساس استاندارد ICOLD تعریف میشود. حادثه دردناک شکستن سد معدن فیجائو که به تازگی در برزیل به وقوع پیوسته میتواند الگوی خوبی برای معادن ایران باشد. سدباطله این معدن دربردارنده ۱۲ میلیون مترمکعب باطله سمی و مخرب بود که پس از شکستن رها شدند. این رقم البته از ۶۰ میلیون متر مکعب باطله معدن سامارکو که سال ۲۰۱۵ میلادی(۱۳۹۴خورشیدی) جاری شد، کمتر است. علت اصلی تخریب سد فیجائو، افزایش سطح تراز آب بود که بهوسیله چاههای پایش تشخیص داده شده و در نهایت منجر به حادثه شده است. پیرو توضیح شاهدان حادثه، یک هفته پیش از تخریب سد، نشت در بدنه رویت شده بود. پیرو این اظهارات، معدنچی شروع به تعمیرات بیفایده کرده و شرکت مشاور آلمانی پیشنهاد داده که انفجار و حفاری در اطراف سد انجام نشود. کارشناسها در حال بررسی هستند که مشخص کنند آیا انفجار و حفاری در معدنهای اطراف، تاثیری در آن داشته است؟ البته نشانههایی از اشباع آب هم دیده شده که در گزارش سال ۲۰۱۸ میلادی شرکت مشاور به بازنگری ظرفیت اشاره شده است. بنابراین اجتناب از لرزش و انفجار در معادن اطراف و جلوگیری از تردد ماشینآلات سنگین میتوانست از بالا رفتن سطح آب جلوگیری کند. امکان نفوذ آب چشمههای نزدیک سد باطله هنگام پمپ کردن باطله به سد هم وجود دارد که باعث شده است آب بیشتر و جامد کمتری در سطح سد جمع شود. در این نوع سدها، مقدار بارش سالانه، مقدار آبدهی ماهانه سد باطله با توجه به میانگین دبی سالانه و توزیع آن نسبت به میانگین حوضه آبریز، برآورد میشود. برای جلوگیری از خرابی و شسته شدن تاج سد، بنا به دلایلی همانند سیلهای فصلی، پمپاژ نشدن به موقع آب، خرابی ایستگاه پمپاژ و پانتون، فعالیت نداشتن کارخانه و در نتیجه، نیاز نداشتن به آب برگشتی، پر شدن مخزن ذخیره آب برگشتی و... تعبیه قسمت سرریز در بخش مناسبی از سد باطله، ضروری و لازم است. همچنین کنترل هندسه سرریز در زمان سیلاب، از عوامل مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد. مهمترین کاربرد هیدروگراف، تعیین ابعاد سرریز سدها و تعیین ابعاد سازههای کنترل سیل است که رابطه نزدیکی با مشخصات فیزیکی حوضه آبریز و تعیین حداکثر سیلاب احتمالی دارد. برای جلوگیری از اتفاق مشابه این حادثه در ایران، باید ساختارهای استانداردی با هماهنگی سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت صنعت، معدن و تجارت و شورایعالی معادن تهیه شود، به این دلیل که در سالهای گذشته، هیچ ملاکی برای تشخیص استانداردها وجود نداشته و سلیقهای انجام شده است. از همه مهمتر اینکه پیش از تخلیه باطلهها باید بررسی و نظارتهای لازم انجام و پس از ساخت و برآورد استانداردها، اجازه فعالیت داده شود، البته باید ظرفیت و نوع معادن لحاظ شود، به عنوان مثال کارخانه کنسانترهای با ظرفیت پایین و بدون روش فلوتاسیون نیازی به روشهای پیچیده اجرایی ندارد. در اجرای مقررات، جاهایی که باید در آنها سختگیری شود رها شدهاند و به موضوعهای کوچک پرداخته میشود. اهمیت استفاده از باطلههای معدنی، نادیده گرفته شده و این حجم باطله در برزیل و تبدیل آن به محصولات جانبی هم اثرات زیستمحیطی را کاهش داده و توجیهپذیری اقتصادی دارد. همچنین در بحران کم آبی کشور، زهکشی سدهای باطله و استفاده دوباره در خط تولید اهمیت بسزایی دارد.
مرجان صفوی / کارشناس معدن