به گزارش میمتالز، هخامنشیان برای ساخت و برپایی کاخها و ساختمانهای شهر پارسه (تخت جمشید)، بهترین و خوبترین (مرغوب ترین) سنگها را از دامنه و سینههای کوه و صخرهها گزینش (انتخاب) کرده و با پدیداری بهترین کانها (معادن) سنگهای مناسب را کَنده و آنها را با ابزارهای ساده جدا، و به شهر پارسه برده اند. همچنین هر کدام از سنگها برای ساخت بخشی از کاخها و ساختمانها در نظر گرفته میشده و با علامت گذاری و روشهای ویژه از سینه و صخرۀ کوه بُرش خورده و پس از آن به کارگاههای تراش در شهر پارسه میآوردند. کارگران هر تکه سنگ را برای کاربریای که از پیش تعیین شده بود، آماده کرده و به کار میگرفتند.
روش مهندسی بسیار شِگَرف و نَغز هخامنشیان در برون آوریِ (استخراج) سنگها از سینۀ کوه و صخرهها آن هم در ۲۵۰۰ سال پیش، بسیار چشم گیر و درخُور نگرش است. نیاکان پاک سرشت ما در همۀ زمینهها و دانش و فنها (علوم و فنون) از بهترین و گاه سادهترین روش بهره برده اند.
هخامنشیان برای ساخت میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) از چندین کانِ (معدن) سنگ در سرزمین پارس بهره برده اند که یکی از مهمترین آنها که دارای سنگهای خوب تراش و ارزندهای بوده، کانِ سنگ در روستای مَجدآباد است.
دراین گزارش کوتاه، کوشش نگارنده (سیاوش آریا) تنها به شناسایی (معرفی) کانِ سنگ مجدآباد با بیان و روشی ساده بوده است تا خوانندگان نخست پِی به شناخت این یادمان تاریخی – فرهنگی برده و دو دیگر از هوش و توانمندیِ پارسیان برای برون آوری و جابه جایی سنگها آگاه شده و دریابند که گذشتگان پاک نهاد ما چه سختیها و دشواریهایی را برای پدیداری یادمان باستانی پارسه، کشیده اند تا امروزه یکی از ارزشمندترین و با شکوهترین میراث جهانی ایران رقم خورده و برجای بماند. هنوز هم ویرانههای پارسه، دل هر دوست دارتاریخ و فرهنگ ایرانی را میرُباید و شگفتیها و رازهای فراوانی را در پَسِ پرده، پنهان دارد. باشد که همواره پاس دار و نگاه بان یادگارهای گذشتگان خویش باشیم.
کوه مَجدآباد در شهرستان مَرودشت، بخش رامجرد و در روستای مَجدآباد جای گرفته است. این کوه در ۴۰ کیلومتری باختر (غرب) میراث جهانی پارسه (تخت جمشید) جای دارد. پارسیان برای برپایی و ساخت کاخها و دیگر ساختمانهای جهانی پارسه از چندین مکان و کوه، سنگ جا به جا کرده و به آن جا آورده اند. ولی به باور کارشناسان سنگهای صخرهای و خوب تراش و نیک را از کوه مجدآباد که راه کمابیش درازی هم تا پارسه داشته، به آن جا برده اند. دوری مکان، بیانگر سختی و دشواریهای پیش روی کارگرانی است که در آن جا سرگرم کار بوده و بی گمان جز دلبستگی و شیفتگی کارگران که همان عشق است، چیز دیگری نمیتوانسته از خستگی و درد و رنج آنها بکاهد.
سنگهایی که در ساخت پارسه به کار رفته اند بیشتر دونمونه هستند: یکی کمی صخرهای از جنس سنگ آهکی به رنگ خاکستری روشن با سنگوارههای دورۀ کرتاسه میانی، و دیگر سنگ صخرهای از جنس سنگ آهک، ولی سختتر و فشردهتر از نمونۀ نخستین و به رنگ خاکستری رو به مشکی. سنگهای نخستین را از کانهای شمال باختر (غرب) صفه و پیرامون پارسه و نواحی دور و نزدیک آن میآورده اند و سنگهای صخرهای را از کانهای مجدآباد.
نخست بر لبۀ صخرههای پهن بخشی بی زِبره را معین میکردند و با کِنِر (کلنگ یک سر دسته کوتاه)، قلم، تیشه و میخهای ویژه، گودالهایی به ژرفای (عمق) ۶۰ سانتی متر در فاصلههای معین میکَندند و سپس در آنها گُوِههایی از چوب خشک میگذاردند و بر رویش آب میریختند. آب، گُوهها را منبسط میکرد و جای تنگ، اَنگیزۀ فشار به سنگ شده و تکۀ بزرگی از آن را جدا و به بیرون پرتاب میکرد. اگر رگههای خوبی در سنگ معدن بود از همانها بهره میبردند و به کمک گیره و اَهرم، تکه تکه از آن میبریدند. گاهی با کِنِر راهروهایی در میان تخته سنگها درست کرده و ستونی (عمودی) پایین میرفتند و پس از آن تکهها (قطعات) را میشکافتند و خُردتر میساختند. نمونۀ این راهروها هنوز در پایین آرامگاه نیمه تمام در ۵۰۰ متری جنوب صفه موجود است.
گاهی تخته سنگها را درهمان جایگاه استخراج، به گونهای زُمخت، به شکل شیای که میخواستند بتراشند، درست کرده و در گوشه و کنارش زائدههایی گیره وار و دسته مانند را ناتراشیده میگذاشتند تا بتوان از آنها برای بستن و بردن (حمل) آن سود جست. لبهها را به هیچ روی، تیز و پرداخته نمیکردند تا مبادا درهنگام کار بشکند.
روش جابه جایی و بردن سنگها بدین گونه بوده است که هر سنگی را روی چند تختۀ چوبی بزرگ گذاشته و زیر تختهها را غَلتک چوبی مینهادند و با هُل دادن سنگ و جا به جا کردن غلتکها جلو میرفتند. در جاده، جانوران بارکش را به کار میگرفتند و در آبراهها از کشتی کوچک (زورق) بهره برده و سنگها را میبردند. گمان میرود در جاهایی که میتوانستند، گِل و شن ریخته و تخته سنگ را به ویژه اگر دایرهای شکل بوده، هُل داده و به گونۀ غلتک پیش میبردند.
کارگران برای این کار داربست درست کرده و با بوبین (قرقره) و چرخ، سنگها را بالا میکشیدند. با چوب درختان کاج و بلوط و سِدر میتوان داربستهای بسیار محکم ساخت و کشف چند بوبین از دورۀ هخامنشی، که نمونه اَش را در دیرینکدۀ (موزه) پارسه داریم، نیز این باور را تایید میکند.
کانِ سنگ هخامنشی مَجدآباد در روستای مجدآباد در بلندای ۱۶۳۰ متری از سطح دریا جای دارد و ازسه سو، به روستای مجدآباد محدود است. از شمال، خاور (شرق) و جنوب نیز به خانههای مسکونی و از سمت باختر محدود به کوه سبز است.
کان سنگ هخامنشی مَجدآباد، نشانهای از کوشش، توان، هنر و مهندسی شگرف ایرانیان را به نمایش میگذارد و بی گمان یکی از گنجینههای ارزشمند و پنهان کشور و یادمانی تاریخی – فرهنگی به جای مانده از گذشتگان برای همۀ نسلها خواهد بود. پس بر همۀ مردم، نهادها و اُرگانهای دولتی و خصوصی بایسته (واجب) است تا با جان و دل از یادگارهای گذشتگان به بهترین روش پاس داری و نگاه بانی کنند.
معدن سنگ هخامنشی مجدآباد در تاریخ ۱۹ اَمردادماه ۱۳۸۴ خورشیدی به شمارۀ ۱۲۷۷۴ به ثبت ملی رسیده است. تا کنون هیچ گونه کاری برای حریم این یادگار ملی انجام نگرفته است و مالکیت آن در اختیار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است.
نگارههای زیر را که در سال ۱۳۹۸ گرفته شده است، ببینید:
زاویه دید از روبرو معدن سنگ هخامنشی مجدآباد
سطحهای برش خورده و دستکند در سینۀ کوه برای بدست آوردن و ساختن آثار سنگی تخت جمشید در زمان هخامنشیان
استخراج سنگ از سینۀ کوه با ابزاری ساده در ۲۵۰۰ سال پیش، نشان شاهکار مهندسی ایرانیان است
بخشی از کوه را که هخامنشیان با ابزاری ساده کنده و برای ساخت میراث جهانی تخت جمشید میبردند
دید از زاویۀ بالا و بر روی معدن سنگ مجدآباد
پارسیان در مرحلۀ نخست سنگها را تکه تکه بُرش زده و سپس با اهرم گوه فشار آورده و جابه جا میکردند
هخامنشیان تکه سنگهای بزرگی را به وزن چندین تُن از سینه کوه کنده و با گذر ۴۰ کیلومتر به تخت جمشید میرساندند
بخش دیگری از معدن سنگ هخامنشی که در زیر خاک نهفته است
در پایین دست و حریم درجه یک بنای ملی که از گذشته، خانههای مسکونی بنا شده است
انبوه زباله و اشیای پلاستیکی که در درون بنای ملی ریخته و صحنۀ زشت و زنندهای را به نمایش گذاشته است
درخت کوچک بسیار زیبایی که درون سنگها رخنه کرده است و نمای زیبایی دارد هرچند برای آثار سنگی زیان بار است
منبع: اول فارس