به گزارش میمتالز، اویو تولگوی در جنوب مغولستان که در مرز شمالی چین قرار دارد، کلید تلاش ریوتینتو برای فراتر رفتن از وابستگی به سنگ آهن و گسترش مس برای گذار به انرژی پاک در دست دارد. این معدن مس یک سپرده بزرگ است که شرایط شرکتی، سیاسی و فنی آن، نمایی از آینده پر چالش فلز سرخ را ارائه میدهد.
با افزایش تقاضا برای مس، عرضه به طور فزایندهای از معادنی مانند معدن مس مغولستان در استپهای خشک تامین میشود؛ گران قیمت، از نظر فنی پیچیده، خارج از حوزههای سنتی مس و تحت نظر دولتهایی که با دیدگاهی خاص از منابع طبیعی خود محافظت میکنند.
داگ کروین، یکی از اولین زمینشناسانی که در کانسار اویو تولگوی یا تپه فیروزهای کار میکرد، بیان کرد: هیچ راهی وجود ندارد که بتوانیم مقدار مس را در ۱۰ سال آینده برای انتقال انرژی و کربن صفر تامین کنیم.
وی که اکنون یک زمینشناس مشاور مستقل است، اضافه کرد که این اتفاق نخواهد افتاد و فقط ذخایر مس کافی در حال اکتشاف یا توسعه نیست.
تحلیلگران وود مکنزی تخمین میزنند که جهان سبزتر تا دهه آینده، حدود ۶ میلیون تن کمبود مس خواهد داشت؛ به این معنا که باید ۱۲ معدن اویو تولگوی جدید در این مدت به بهرهبرداری برسند.
چنین چیزی امکانپذیر نیست؛ معادن جدید به اندازه کافی وجود ندارد و در این میان تعداد معادن بزرگ بسیار کمتر بوده و البته این نتیجه یک شکاف است. بلومبرگنف تخمین میزند که اشتها برای مس پالایش شده تا سال ۲۰۴۰، تا ۵۳ درصد رشد خواهد کرد، اما عرضه معدنی آن تنها ۱۶ درصد افزایش مییابد.
بزرگترین معدنکاران جهان هم بیکار نمیایستند. پس از بیش از یک دهه زیاندهی به دلیل عرضه مازاد بر تقاضا که پس از رونق تقاضا به رهبری چین در دهه دو هزار رخ داد، معاملات بار دیگر رونق گرفته است و فلزات سبز محبوبتر شدهاند. حتی بزرگترین معادن مس جهان که معدن گلنکور، نیومونت، نیوسرست و بیاچپی هستند هم نمیتوانند این فرایند را چندان تغییر دهند.
ساخت معدن بر خلاف خرید آن، هنوز هم دردسر بزرگی است. قیمتها به اندازه کافی چشمگیر نیستند که هزینههای فزاینده را پوشش دهند و در عین حال ریسکپذیری بالایی هم دارند. اویو تولگوی را در نظر بگیرید؛ جایی که ساختوساز شامل اضافه کردن یک هزار توی ۲۰۰ کیلومتری از تونلهای بتنی به گودال روباز و همچنین جادهها، فرودگاه، انتقال نیرو و زیرساخت آب است.
موضوع نگران کنندهتر اینکه اگرچه اکتشاف اخیرا افزایش یافته، اما مسئله این است که هزینهها بسیار کمتر از آنچه لازم است، باقی مانده و آنچه بیشتر به چشم میآید، اینکه تمایل به معادن کوچکتر و عیار پایینتر است. به این معنی که درصد فلز در سنگ معدن کمتر است و در نتیجه باطله بیشتری برای رسیدن به همان سطوح تولید بر جای خواهد گذاشت. آخرین کشف قابل توجه مس، تقریبا یک دهه پیش در جمهوری دموکراتیک کنگو اتفاق افتاد.
دیوید رادکلیف، مدیرعامل تحقیقاتی معدنی جهانی ابراز کرد: معادن قدیمیتر و عمیقتر میشوند و در نتیجه عیار کانسنگ هم پایین میآید. این همان مرحلهای است که الزامات زیستمحیطی تشدید و خطرات سیاسی هم به آن افزوده میشود.
شک و تردید زمینشناسان از تجربه عمیق آنها ناشی میشود. در واقع این تیم کروین بود که بیش از دو دهه پیش، ذخایر بزرگی را کشف کرد که در نهایت ریوتینتو را به مغولستان کشاند.
وی که به دنبال مس در آسیا برای فریدلند بود، در سال ۱۹۹۶ پس از یک برخورد تصادفی در چین با یک زمینشناس مغول به اولان باتار رسید. مغولستان به سختی از گذشته کمونیستی خود به عنوان یک کشور اقماری شوروی فاصله گرفته است. همان طور که به وی وعده داده شده بود، بهشت زمینشناسان بود که چشماندازهای وسوسهانگیزی را ارائه میکرد. از جمله در اطراف اویو تولگوی در جنوب؛ جایی که نخستین نمونهها برای اولین بار در اواسط دهه ۱۹۸۰ مشاهده شد.
مس ماگما که بعدها توسط غول معدنی بی اچ پی خریداری شد، در اواسط دهه ۱۹۹۰ اکتشاف در صحرای گوبی را آغاز کرده بود. زمانی که این شرکت معدنی تصمیم گرفت بار دیگر بر روی این ناحیه تمرکز کند، کروین آنجا بود تا مجوز اکتشاف اویو تولگوی را بگیرد. فریدلند این لحظه را به عنوان یک طوفان کامل توصیف میکند. وی با سرعت بیشتری کار خود را شروع کرد و به یکی از بزرگترین اکتشافات مس با عیار بالا دست یافت.
از زمان اکتشاف که در دهه ۱۹۹۰ اتفاق افتاد، ریوتینتو همواره به فریدلند چشم داشت؛ تا جایی که در سال ۲۰۰۶ بخشی از سهام شرکت فریدلند را تصاحب کرد. از همان زمان برای مدتها مشکلات میان دو طرف وجود داشت؛ از مشکلات تامین مالی تا مسائل ایجاد شده با دولت مغولستان.
در این میان، مسائل تازهتری از جمله اینکه دولت مغولستان از ریو خواسته است تا به جای استفاده از برق از طریق مرز چین، یک نیروگاه برای این معدن بسازد هم پیش آمده است. همچنین مغولها تمایل به ذوب و تصفیه مس در داخل مرزهای خود دارند تا اینکه به کامیون به دیگر کشورها ارسال کنند و فرایند بر روی آن انجام شود.
این همه موارد نیست. اویو تولگوی نمادی از چالشهای فنی روبهرشد برای معدنکاران است. در حال حاضر حتی گودالهای روباز تاریخی مانند چوکیکاماتا غول پیکر قدیمی، معدن شیلی که نماد انقلابی ارنستو چهگواراست هم زیرزمینی میشوند.
اویو تولگوی که بر اساس پیشبینی ریو، در زمان تولید کامل، چهارمین معدن بزرگ مس جهان خواهد شد، از روش پیچیدهای استفاده میکند که امکان دسترسی به ذخایر عمیقتری به نام غارنوردی بلوک را فراهم میکند که شامل حفاری زیر بدنه سنگ معدن برای باز کردن شکافهای زیر آن است. در این روش سنگ معدن فرو میریزد و در قیفها به سطح پایینتری میرسد و در آنجام جمعآوری و خرد شده و روی تسمه نقاله به سطح فرستاده شود. روشی مقرونبهصرفه برای استخراج ذخایر بزرگ که نسبت به گذشته غنیتر و محبوبیت آن در حال گسترش است، اما این تکنیک، همچنان یک چالش است. ریو در اوایل متوجه شد که سنگ معدن آنها به خوبی فرو ریخته است و در ادامه به این نتیجه رسید که سرمایهگذاری اولیه سنگینی نیاز دارد.
نه تنها در حال حاضر شیلی با تجدیدنظر در سیاستهای مالی برای معدنکاران بلکه پرو هم به عنوان کشوری که مدتها برای موجی بعدی تولید مس حیاتی تلقی میشود هم از این بابت ضربه خورده است. ریو در اواخر ماه مارس ۲۰۲۳ موافقت کرد که سهام کنترلی معدن پرو لاگرانجا را به فرست کوانتوم بفروشد.
رادکلیف در این خصوص مطرح کرد: آنچه که بازار هرگز پیشبینی نمیکرد، این بود که آمریکای جنوبی در این مسیر با مشکلات برخورد کند. بلاتکلیفی که هم در شیلی و هم در پرو ادامه دارد، سطحی از پیچیدگی را اضافه کرده که بازار هرگز انتظار آن را نداشت و همچنان هم حل نشده است.
در مجموع چالشهای نام برده شده، بیانگر آن است که چشمانداز مس در آینده متفاوت خواهد بود و عرضه کم در مقابل افزایش تقاضا، قیمت فلز سرخ را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد.
منبع: فلزات آنلاین