به گزارش می متالز، بهرام سبحانی در ادامه افزود: تمام این زنجیره باید متناسب با ظرفیت نهایی ظرفیتسازی شود درصورتیکه در این زنجیره گلوگاه ایجاد گردد و توسعه نامتوازن داشته باشیم - به این معنی که در پاییندست یک ظرفیت داشته باشیم که در بالادست برای آن ظرفیتسازی نشده است- و خوراک آن تامین نشود، قطعا سرمایهگذاری مطمئنی نخواهد بود و نمیتواند با ظرفیت کامل کار کند و در نهایت از نظر بازگشت سرمایه دچار مشکل میشود.
زئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با اشاره به اینکه در سالهای گذشته در زمینه توازن خط زنجیره تولید فراز و نشیبهای زیادی داشتیم، بیان کرد: در این حلقه تولید در یک قسمتهایی ظرفیت مازاد و در یک جاهایی کسری ظرفیت داشتیم. در یک مقطعی کنسانتره به حد کافی داشتیم و گندلهسازی ما ظرفیت نداشت و در یک مقطعی برعکس شد به گونهای که آهن اسفنجی داشتیم و با کمبود گندله مواجه بودیم یا گندله داشتیم و ظرفیت بالادست کنسانتره نداشتیم.
وی ادامه داد: تا به ظرفیت نهایی فولاد میرسیدیم کاستیهایی در زنجیره وجود داشت. نتیجه کاستیها این بود که سرمایهگذاران که در بخشی از این زنجیره سرمایهگذاری کرده بودند نمیتوانستند خوراک بالادست خود را تامین کنند و طبیعتا آن نمیتوانست واحدش را با ظرفیت کامل مدیریت کند و نه تنها سودی عایدش نمیشد بلکه زیان هم میداد.
به گفته سبحانی به همت انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران اطلس ملی فولاد که تهیه شد تمام ظرفیتهای زنجیره بر روی کاغذ آمد و مشخص شد که ما در کدام بخشها از معدن تا محصول نهایی سرمایهگذاری داریم و در کدام قسمتها با کمبود مواجه هستیم. در نهایت به یک نقشه راه برای سرمایهگذاران و همینطور برای مسئولین دولتی در وزارت صمت و سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی (ایمیدرو) تبدیل شد که بدانند گلوگاههای ما که نیازمند سرمایهگذاری است در کدام بخشها است.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با اشاره به مزیتهای صادراتی عنوان کرد: اما این همه ماجرا نیست در مقاطعی به دلیل مزیتهای صادراتی یک محصول میانی در زنجیره تولید چه بسا مواد خام معدنی سنگآهن، کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی که بر اساس ظرفیتهای پایین دستی طراحی شده صادر میگردد و در نتیجه صادرات، بازار با کمبود مواجه میشود.
وی افزود: به این معنی که صنعت پاییندستی نمیتواند مواد اولیه خود را تامین کند و این درحالی است که این مواد اولیه صادر میشود. بنابراین اگر وزارت صمت و معاونت معدنی وزارت صمت و ایمیدرو متولی برقرار کردن توازن در زنجیره فولاد بدانیم باید به گونهای مدیریت شود که اگر یک کالا در داخل مورد نیاز است ابتدا در داخل استفاده گردد و نیاز داخل تامین شود و در صورت مازاد صادر شود. اگر به چنین نقطهای برسیم طبیعتا پایداری صنعت فولاد را برای آن ظرفیت نهایی تضمین کردیم و سرمایهگذاران می دانند که در کجا و تحت چه شرایطی سرمایهگذاری کنند و از سرمایهگذاری رضایت کامل خواهند داشت.
سبحانی در پاسخ به این پرسش که آیا راهاندازی فولاد مبارکه رشد نامتوازن بوده است، گفت: زمانی که قرار شد فولاد مبارکه طراحی و ساخته شود قرار بود که سنگ آهن مورد نیازش از معادن داخلی مانند گلگهر و چادرملو تامین شود و باقی خطوط پاییندستی این صنعت بعد از سنگآهن در مجموعه مبارکه سرمایهگذاری شد و زنجیره کامل بود.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران ادامه داد: منتهی معادن گلگهر و چادرملو در صنایع پاییندستی چون آهن اسفنجی، گندله و اخیرا هم فولادسازی سرمایهگذاری کردند. طبیعتا زمانی که قرار است تامین خوراک واحدهای خودشان در اولویت باشد مواد اولیه کمتری به باقی منجمله فولاد مبارکه میرسد لذا می توان این طور نتیجه گرفت که فولاد مبارکه یک صنعت متوازن بود اما به دلیل اینکه معادن تصمیم گرفتند در صنایع پایین دستی و احداث واحدهای فولادسازی سرمایهگذاری کنند این واحد با کمبود مواد اولیه مواجه شد.
به گفته وی خود فولاد مبارکه برای رفع این نقیصه وارد سرمایهگذاری در معادن سنگآهن سنگان شد که 5 میلیون تن گندلهسازی در سال های گذشته راهاندازی شد و 5 میلیون تن هم کنسانتره انشااله در سال جاری راهاندازی خواهد شد و این مجموعه که بزرگترین فولاد منطقه است در کل از سنگآهن تا محصول نهایی متوازن خواهد شد.
سبحانی به پیشبینی بازار فولاد و صادرات آن در سال 98 پرداخت و عنوان کرد: اگر طبق روالی که در سال 97 فولاد تولید کردیم در سال 98 هم تولید کنیم حدود 26 میلیون تن فولاد تولید میشود. وضعیت بودجه و مبالغی که به پروژههای عمرانی اختصاص داده شده و شرایط پیش رو نشان میدهد که نهایتا 14 میلیون تن این فولاد را در داخل مصرف شود و بازار داشته باشد که اگر این اتفاق بیفتد یعنی باید بتوانیم 12 میلیون تن فولاد در سال 98 صادر کنیم.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران ادامه داد: یعنی ماهیانه یک میلیون تن فولاد صادر کنیم که کار دشواری است. با توجه به شرایط فعلی و محدودیتها پیدا کردن بازار و مساله حملونقل (دریایی)، نقل و انتقال پول از جمله مشکلاتی است که برای صادرات فولاد وجود دارد. اما تمام این مسائل قابل مدیریت است و به نظر میرسد که واحدهای فولادسازی که در زمینه صادرات فعالیت دارند بر این مشکلات فائق آمدند و میدانند که این مسائل را چگونه مدیریت کنند اما آنچه که نگرانکننده است مسائل داخلی است.
وی همچنین عنوان کرد: مسئولین باید مسائل و چالشها را حل کنند و قوانینی که وضع میکنند تسهیلکننده باشد نه اینکه موانعی جدید ایجاد کنند. تولیدکنندگان فولاد باید بتوانند با تمام ظرفیت تولید کنند و بتوانیم ماهیانه یک میلیون تن فولاد به مقاصد و بازارهای صادراتی، صادر کنیم.
سبحانی درباره مسائلی داخلی که فولادیها با آن مواجه هستند، گفت: اگر بخواهم به طور خاص اشاره کنم که عوامل محدودکننده داخلی چیست یکی از این موارد شیوه قیمتگذاری محصولات صادراتی در گمرک برای تعهد بازگشت ارز است. مکانیزمی که فعلا وجود دارد محصولات صادراتی که میخواهند از مرز خارج شوند بیش از قیمت واقعی صادراتیش ارزیابی و قیمتگذاری میشود به این مفهوم که صادرکننده متعهد میشود ارزی بیش از آنچه که از صادرات به دست میآورد به کشور بازگرداند. این موضوع یک مانع بازدارنده است که در اسرع وقت باید راهحلی برای آن اندیشید.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران ادامه داد: پیشنهاد ما در انجمن تولیدکنندگان فولاد این بود با توجه به اینکه شرکتهای صادرکننده بورسی و بزرگی هستند اظهارنامه گمرکی این شرکتها معیار بازگرداندن ارز آنها قرار گیرد.
وی همچنین گفت: مانع دیگر بخشنامهای است که بر اساس آن عنوان میشود که صادرات کمتر از 1 میلیون دلار نیازی به بازگرداندن ارزشان ندارد و این یعنی صادرکنندگان و تجار خرد از بازار داخل محصول را خریداری میکنند و در نهایت منجر میشود تجاری که صادر میکند ارز خود را دریافت میکند درحالیکه این کالا در یک واحد فولادسازی تولید شده است که ارز بری داشته و دارای نیاز ارزی است. بنابراین ارزی به تولیدکنندهای که کالا را تولید کرده اختصاص داده نمیشود لذا باید این بخشنامه اصلاح شود.
به گفته سبحانی باید به گمرکات اعلام شود صادرات محصولات فولادی صرفا توسط تولیدکنندگان انجام شود نه توسط تجار و واسطهها. که البته این موضوع به گمرکات کتبا اعلام شده اما متاسفانه رعایت نمیشود.
رئیس انجمن تولیدکنندگان فولاد ایران با اشاره به تامین ارز مورد نیاز واحدهای فولادسازی گفت: با توجه به اینکه این واحدها خریدهای خارجی دارند و الکترود گرافیتی آنها کاملا وارداتی است نیاز به ارز دارند. از سویی دیگر بخشی از نسوزها و قطعات یدکی و مواد اولیه فولادیها از خارج تامین میشود. بنابراین باید ارز حاصل از صادرات این واحدها در اولویت نخست به خودشان برای تامین نیازهای خطوط تولیدیشان تخصیص داده شود. انشااله در سال 98 شاهد استفاده از کل ظرفیت 26 میلیون تن باشیم و تولیداتمان افت پیدا نکند.