به گزارش می متالز به نقل از ایلنا، روز دوشنبه 22 آوریل خبرگزاریها از قول مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا اعلام کردند از دوم ماه می، واشنگتن دیگر هیچگونه معافیت تحریمی جدیدی به کشورهایی که دارای معافیت برای خرید نفت از ایران بودند، اعطا نخواهد کرد. او در پیامی توئیتری از افزایش فشارهای واشنگتن علیه تهران خبر داده بود.
این اعلام رسمی از سوی آمریکاییها واکنشهایی را در سطح مقامات کشورها و از جمله خریداران عمده نفت ایران در پی داشت. دولت کره جنوبی اعلام کرد: به مذاکرات خود با آمریکا برای تمدید معافیتهای نفتی ادامه خواهد داد، هند از احتمال خرید نفت ایران پس از لغو معافیتها خبر داد، اتحادیه اروپا از لغو معافیتها ابراز تاسف کرد. ترکیه گفت کشورش مخالف فشار به ایران است. وزیر امور خارجه عربستان سعودی اما گفت: کشورش به سیاست خود در تلاش برای تحقق ثبات در بازار جهانی نفت ادامه خواهد و نخستوزیر رژیمصهیونیستی هم از تصمیم آمریکا استقبال و از دونالد ترامپ تشکر کرد. قیمت نفت نیز تغییراتی به خود دید و به بالاترین رقم در سال ۲۰۱۹ رسید.
اما اینکه آیا صادرات نفت ایران صفر میشود یا خیر؟ لغو معافیتها چگونه بازار نفت را تحت تاثیر قرار میدهد؟ آیا اصلا حذف نفت ایران از بازار جبران شدنی است؟ سوالاتی است که غلامحسین حسنتاش کارشناس ارشد حوزه انرژی به آن پاسخ داده است.
طبیعتا این اقدام ثبات بازار را بهم میزند و قیمتها را تا حدی افزایش میدهد. فروش نفت ایران را هم با مشکلات بیشتری مواجه خواهد کرد.
پاسخ دقیق به این سوال نیازمند اطلاعاتی است که در اختیار من نیست. در مورد میزان ظرفیت واقعی تولید نفت عربستان ابهامات زیادی وجود دارد. در سه ماهه گذشته به تدریج حدود 330 هزار بشکه از تولید روزانه نفت عربستان کاهش یافته است این میتواند یک توطئه باشد یعنی ممکن است هماهنگیهایی بین آمریکا و عربستان بوده که قبل از شروع دور جدید فشار به ایران، عربستان تولید نفتش را کاهش دهد و بازار با عرضه کمتر عربستان تطبیق پیدا کند و بعدا با افزایش فشار آمریکا به ایران، مجددا تولیدش را بالا ببرد.
متقابلا شواهدی هم وجود دارد که میادین نفتی عربستان با مشکل مواجه هستند و نمیتوانند نفت بیشتری تولید کنند به هرحال بعید میدانم این کشور بتواند بیش از 200 تا 300 هزار بشکه تولید نفتش را بالا ببرد و آنهم دائمی نخواهد بود و یکی دو ماه بیشتر طول نخواهد کشید.
در مورد امارات هم فعلا در سقف ممکن تولید میکند و بسیار بعید است بتواند نفت بیشتری تولید کند. من فکر میکنم آمریکائیها برای این که آثار روانی این تصمیمشان را بر بازار جهانی نفت کنترل کنند این مطلب را اعلام کردهاند.
اوپک نه قابلیت و نه موقعیت این که در این مورد نقشی ایفا کند را ندارد.
این بستگی کامل به شرایط بازار و وضعیت عرضه و تقاضای جهانی نفت خواهد داشت یعنی اگر مثلا بازار در شرایطی قرار گیرد که عرضه بر تقاضا فزونی داشته باشد و قیمتها روبه کاهش برود این کار غیرممکن نیست اما در شرایط فعلی بسیار بعید به نظر میرسد. اکنون بازار با مشکل روبروست بسیاری از اعضاء اوپک مثل ونزوئلا و لیبی مشکل دارند در ماه مارس سال جاری که اطلاعات آن تقریبا قطعی شده است اعضاء اوپک جمعا بیش از 500 هزار بشکه در روز کاهش تولید داشتهاند.
به نظر من با توجه به خروج یک طرفه آمریکا از برجام باید با یک دیپلماسی منسجم و فعال فشار را بر روی آمریکائیها زیاد کرد.
به نظر من خصوصا در مورد سیل که یک پدیده طبیعی غیرقابل پیشبینی است و کمتر کشوری در جهان میتواند به تنهائی با آثار و تبعات آن مواجه شود باید یک کمپین بینالمللی راهانداخت که مسائل مربوط به بازسازی آثار آن مستثنی از تحریم باشد و سهمیه صادرات نفت خاصی برای بازسازی آثار سیل در نظر گرفته شود. این یک مساله انسانی و حقوق بشری است. چنین کمپینی میتواند ادعای واهی دولت آمریکا که در کنار مردم ایران و در مقابل حکومت قراردارد را راستیآزمائی کند. اکنون دولت فرانسه برای بازسازی یک کلیسا که آتش گرفته یک کمپین بینالمللی راه انداخته است که به هیچ وجه ابعاد انسانی سیل ما را ندارد.
من نمیدانم این رقم با احتساب میعانات گازی یا فقط نفتخام است اما در هرحال من تحقق یک و نیم میلیون بشکه صادرات نفتخام و حتی جمع نفتخام و میعاناتگازی را حتی اگر این مواضع جدید آمریکا مطرح نشده بود غیرممکن میدانستم و طبیعتا حالا کار قدری دشوارتر میشود.
بعید نیست که تا حدی موفق شوند چون همانطور که گفتم در حال حاضر بازار تحت فشار است و آمریکائیها بعید است بتوانند خیلی بر این مساله سماجت کنند.
نکته مهم این است که من فکر میکنم مساله صفر کردن صادرات نفت ایران که آمریکائیها متناوبا مطرح میکنند و در گذشته هم چند بار مطرح کردهاند و عقب نشینی کردهاند بیشتر جنبه فشار روانی دارد. من قبلا هم این را مطرح کردهام که تجربه نشان داده است در دور گذشته تحریمها (قبل از برجام) مهمترین فشار بر علیه ایران مسال نقل و انتقالات مالی بوده است.
ما دسترسی کامل به پول نفتی که صادر میکردیم، نداشتیم و در این مورد هم آمریکائیها هرکاری توانستهاند، کردهاند. یعنی ایران میتواند مقداری نفت صادر کند و بالانس بازار جهانی نفت هم بهم نریزد ولی دسترسی کامل به درآمد آن نداشته باشد.
معلوم است که این یک فشار روانی است به نظر من آمریکائیها با این فشار روانی میخواهند اقتصاد ایران را از درون دچار مشکلات بیشتری بکنند ولی واکنش قیمت دلار در داخل و واکنش قیمت جهانی نفت به این اعلام جدید آمریکائیها، نشان میدهد که این حنا اگر نگویم دیگر رنگی ندارد، بسیار کمرنگ شده است.
من فقط نکاتی را در این مورد ذکر میکنم. یکی این که همه صادرات عربستان از خلیجفارس و تنگه هرمز نیست و بخش قابل توجهی از آن از دریای سرخ انجام میشود بنابراین با چنین اقدامی لزوما صادرات عربستان صفر نمیشود. دوم این که نفتی که تنگه هرمز عبور میکند عمدتا به شرق آسیا و بعد از آن به افریقا و اروپا میرود و یک قطره آن به ایالاتمتحده نمیرود، ایالات متحده مقدار کمی از نفت منطقه را از دریای سرخ برداشت میکند. سوم این که بستن تنگه هرمز تنها از طریق اقدامات نظامی مقدور است یعنی تنگه باید تحت تهدید نظامی قرار گیرد که کشتیها جرات عبور و مرور نداشته باشند و این مساله را وارد فاز نظامی میکند.